printlogo


کد خبر: 298240تاریخ: 1403/11/4 00:00
پا تو کفش شاعرها

آدمی را چشم عبرت‌بین اگر باشد بس است
چشم عبرت‌بین ندارد این نتان، چون ناکس است
 
همی‌بینم از دورِ گَردونْ شگفت
سگِ هار در منطقه شد کنفت
 
ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است
که دستِ خالی‌اش از من پدر درآورده
 
ساکن نمی‌شود نفسی آب چشم من
از بیست و پنج سال چقدرش گذشته است؟!
 
داروی تربیت از پیر طریقت بستان 
به نتان ده که پس از بستن آتش بخورد
 
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
لااقل دیدیم غزه با مرادش دور زد
 
می‌گفت نتانیاهو: لعنت به تو آتش بس! 
بعد از تو روا باشد، نقض همه پیمان‌ها
 
جنگ نمی‌کنم اگر دست به تیغ می‌برد
پوشکِ من چو نیل شد، جنگ بس است ای نتان!
 
گفت‌وگوی کفر و دین، آخر به یک‌جا می‌کشد
بز می‌آرد بی‌بی و آتش بس امضا می‌شود

 


Page Generated in 0/0059 sec