سیدپویان حسینپور: در دنیای امروز، عملیات روانی به یکی از ابزارهای اصلی در جنگهای نرم و غیرمستقیم تبدیل شده است. این ابزارها بویژه در مواقع بحرانی یا در برابر دولتها و ملتهایی که در معرض تهدیدات خارجی و داخلی قرار دارند، اهمیت ویژهای پیدا میکنند.
یکی از مؤثرترین اشکال عملیات روانی در این راستا، بیاعتمادسازی است؛ فرآیندی که در آن بهطور عمدی تلاش میشود تا اعتماد مردم به نظام سیاسی، اجتماعی و حتی هویت ملی خود تضعیف شود. این عملیات بویژه در راستای ناامیدسازی مردم و کاهش مشارکت آنها در فرآیندهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی دنبال میشود.
* بیاعتمادسازی: هدف اصلی عملیات روانی
بیاعتمادسازی بهطور کلی تلاش میکند تا به باور عمومی دست یابد که نهادهای دولتی و مسؤولان قادر به حل مشکلات جامعه نیستند. این بیاعتمادی ممکن است بهصورت تدریجی و از طریق نشر اطلاعات تحریفشده، بزرگنمایی ناکامیها یا حتی پنهانسازی موفقیتها ایجاد شود.
هدف نهایی این است که مردم به این باور برسند که هیچ راهحلی برای مشکلات کشور وجود ندارد و در نتیجه، از مشارکت در فرآیندهای اجتماعی و سیاسی دست کشیده و نسبت به آینده کشور و تحولات آن بیتفاوت شوند.
* ابزارهای عملیات روانی بیاعتمادسازی
برای دستیابی به این هدف، گروههای مختلف میتوانند از ابزارهای متنوعی استفاده کنند که مهمترین آنها شامل رسانههای اجتماعی، تحلیلهای خبری، انتشار شایعات و حتی استفاده از نهادهای خارجی بهمنظور بزرگنمایی مشکلات داخلی است.
رسانههای اجتماعی و اخبار دروغین: رسانههای اجتماعی بویژه در دوران معاصر به یکی از قویترین ابزارها برای انتشار اطلاعات تبدیل شدهاند. در این فضا، اخبار جعلی، تحلیلهای تحریفشده و شایعات بهراحتی و با سرعت بالا در میان مردم پخش میشود. عملیات روانی میتواند با استفاده از این فضا بهطور گسترده تلاش کند تا احساس بیاعتمادی نسبت به حکومت، نظام اقتصادی و اجتماعی را در مردم ایجاد کند.
برای مثال، برخی رسانهها ممکن است بهطور عمدی اطلاعاتی را که در تناقض با دستاوردهای دولت هستند، منتشر کنند یا بحرانها و مشکلات را بهگونهای نمایان کنند که نشاندهنده ضعف ساختاری باشد. این اقدامها میتواند به شکل مستقیم یا غیرمستقیم مردم را به این باور برساند که هیچگونه پیشرفتی در آینده نزدیک نخواهند داشت.
گزارشهای گزینشی و تحریفشده: یکی دیگر از ابزارهای مؤثر در عملیات روانی بیاعتمادسازی، استفاده از گزارشها و اخبار تحریفشده است. این گزارشها معمولا بر روی مشکلات و ناکامیها تمرکز میکنند و بهگونهای نمایش داده میشوند که هیچ راهحلی برای آنها وجود ندارد. از طرف دیگر، موفقیتها و دستاوردهای ملی در زمینههای مختلف معمولا در سایه این گزارشها پنهان میشوند و توجه عمومی به آنها جلب نمیشود.
تحلیلهای سیاسی و اقتصادی منفی: در کنار گزارشها و اخبار تحریفشده، تحلیلهای منفی و کاریکاتورهای سیاسی نیز یکی از ابزارهایی هستند که میتوانند برای تضعیف اعتماد مردم به حکومت و نهادهای مختلف مورد استفاده قرار گیرند.
این تحلیلها معمولا بر روی مشکلات اقتصادی، فساد، سیاستهای ناکارآمد و دیگر مسائلی که مردم آنها را حس میکنند، تمرکز دارند. این تحلیلها بهگونهای طراحی میشوند که تصویری تاریک از آینده کشور ترسیم کنند و به مردم بگویند تغییرات مثبتی در آینده نخواهد آمد.
* روند عملیات روانی بیاعتمادسازی و ناامیدسازی
عملیات روانی بیاعتمادسازی معمولا در چندین مرحله انجام میشود که هر مرحله بهطور مستقیم یا غیرمستقیم به کاهش اعتماد مردم به نهادهای اجتماعی، دولتی و حتی هویت ملی آنها منجر میشود.
ایجاد شکافهای اجتماعی و سیاسی: در مرحله اول، عملیات روانی بر روی ایجاد شکافهای اجتماعی و سیاسی تمرکز دارد. این شکافها ممکن است ناشی از اختلافات قومی، مذهبی، اقتصادی یا حتی سیاسی باشند. رسانهها و گروههای مخالف ممکن است با برجستهسازی این اختلافات و نمایش آنها بهعنوان شکافهای بزرگ اجتماعی، تلاش کنند تا تنشهای داخلی را افزایش دهند و مردم را به سمت بیاعتمادی نسبت به یکدیگر و نظام حاکم سوق دهند. این شکافها میتوانند بویژه در مواقع بحرانهای داخلی شدت بیشتری بگیرند.
تضعیف اعتماد به نهادهای دولتی: در مرحله بعدی، تمرکز عملیات روانی بیشتر بر روی تضعیف اعتماد به نهادهای دولتی و مسؤولان است. با استفاده از گزارشها و تحلیلهای منفی، این عملیات میتواند موجب ایجاد تردید در توانایی دولتها برای مدیریت بحرانها و حل مشکلات اجتماعی شود. این تردید میتواند به کاهش اعتماد عمومی به سیستم حکومتی منجر شود و مردم را به این نتیجه برساند که تغییرات اساسی از درون سیستم امکانپذیر نیست.
ترس از آینده: یکی از مهمترین اهداف این عملیات، تقویت حس ترس و ناامیدی از آینده است. اگر مردم به این باور برسند که آیندهای روشن برای کشور وجود ندارد، دیگر تمایلی به مشارکت در فرآیندهای اجتماعی، اقتصادی یا حتی سیاسی نخواهند داشت. این نوع عملیات روانی معمولا با ترسیم تصاویری منفی از آینده، مانند بحرانهای اقتصادی گسترده، بیکاری فزاینده یا تهدیدات خارجی، این حس ترس را در مردم تقویت میکند.
بیاعتمادی به هویت ملی: در نهایت، یکی دیگر از اهداف این عملیاتها تضعیف هویت ملی و کاهش احساس تعلق مردم به کشور خود است. با تحریف تاریخ، نادیده گرفتن دستاوردهای ملی و برجستهسازی شکستها و ناکامیها، میتوان هویت ملی را هدف قرار داد و مردم را به این باور رساند که کشورشان فاقد هویت یا مشروعیت است.
* نتیجهگیری
عملیات روانی بیاعتمادسازی و استفاده از آن در راستای ناامیدسازی مردم ایران بهطور خاص، یک فرآیند پیچیده و طولانی است که با استفاده از ابزارهای مختلف میتواند به کاهش اعتماد عمومی و افزایش نارضایتی اجتماعی منجر شود. این عملیاتها با هدف ایجاد احساس یأس و بیاعتمادی به نظام و مسؤولان اجرایی میتوانند شرایط اجتماعی و سیاسی کشور را متشنج کرده و در نهایت موجب کاهش مشارکت مردم در فرآیندهای کلیدی کشور و تولید بحرانهای سیاسی و اجتماعی شوند. شناخت این عملیاتها و مقابله با آنها از طریق ایجاد یک فضای رسانهای شفاف، ارائه گزارشهای مستند و تأکید بر دستاوردهای مثبت ملی، میتواند در تقویت وحدت ملی و اعتماد عمومی مؤثر باشد.