زهره فلاحزاده: ششمین بازی بدون برد موسیمانه با استقلال در انزلی رقم خورد؛ جایی که آبیها رفته بودند تا شاید باخت خانگی مقابل شمسآذر را فراموش کرده و با یک برد دل هواداران معترض این روزهای خود را به دست آورند. استقلال که در این دیدار جوئل کوجو، مهاجم غناییالاصل قرقیزستانیاش را از ابتدا در ترکیب داشت، امید را در دل هواداران زنده نگه داشت که این بازی شاید بتواند کمی متفاوت با ۵ دیدار متوالی پیشین باشد که با بردی همراه نبوده است.
اما ترکیب استقلال بدون حضور جلالالدین ماشاریپوف، هافبک خلاق ازبکستانی گویی یک یار کمتر دارد و در این دیدار هم نتوانست مهاجم گلزن تیمملی قرقیزستان را صاحب موقعیت کند. از طرفی آبیها تنها یک بازیکن در سمت راست خود دارند و همان یک نفر یعنی رامین رضاییان هم درست مثل دیدار هفته قبل مقابل شمسآذر روی نیمکت دوخته شده بود! همین اتفاق باعث شد تا ابوالفضل زمانی، بازیکن ۱۸ ساله جانشین رضاییان شود اما این بازیکن هم نتوانست عملکرد خاصی داشته باشد.
مشکل استقلال تنها نبود ماشاریپوف و رضاییان نبود، مشکل درست جایی بود که موسیمانه اصرار بر بازی دادن به مسعود جوما، مهاجم بیکیفیت مورد علاقه خود داشت. در این دیدار هم با وجود حضور کوجو، سرمربی آبیها نتوانست یا دلش نیامد روی نام جوما در ترکیب ثابت خط قرمز بکشد و این بازیکن را با وجود بازی بسیار ضعیفی که هفته قبل انجام داده بود، باز هم از ابتدا روانه مسابقه کرد!
اما استقلال در این دیدار شباهتی به تیمی که برای برد به میدان رفته، نداشت. تیمی که همین فصل گذشته با وجود بسیاری از مشکلات و حواشی دوم شد یا حداقل طی ۱۵ سال اخیر هیچگاه در رده ششم هم قرار نداشته، به روزی رسیده است که تنها موفقیتش این است که میتواند از رده یازدهم به رده دهم جدول مسابقات جابهجا شود!
ملوان که حال و روز مشابه استقلال داشت و طی ۵ هفته گذشته به بردی نرسیده بود، در این دیدار چند موقعیت خطرناک ایجاد کرد که سیدحسین حسینی، ناجی دروازه تیمش شد! استقلالیها حتی در این دیدار مقابل ملوان بحرانزده نتوانستند یک موقعیت نصف و نیمه ایجاد کنند و بیش از آنکه بخواهند برای خط حمله برنامهای داشته باشند، در حال دفاع کردن از دروازه خود بودند.
بازی ضعیف، بدون برنامه، خستهکننده و ناامیدکننده استقلال مقابل ملوان در نهایت به تساوی بدون گل منجر شد تا آه از نهاد هواداران تیم بلند شود و موسیمانه در ورزشگاه سیروس قایقران هم درست مثل هفته گذشته در ورزشگاه آزادی شعارهای هواداران علیه خود را بشنود.
اما آن چیز که بیشتر نشان میدهد سرمربی استقلال توانایی نشستن روی نیمکت تیم را ندارد، این است که او همیشه در نشست خبری پیش از بازی به صراحت میگوید ما بهانهای برای نبردن نداریم و حالا بازیکنان بیشتری در اختیار داریم اما پس از نتیجه نگرفتن، در نشست خبری پس از بازی میگوید ما خوب جنگیدیم اما بازیکن نداریم. سرمربی استقلال طوری در نشستهای خبری بعد از بازی از عملکرد ضعیف تیمش دفاع میکند که به نظر میرسد از نتایجی که به دست میآید رضایت کامل دارد و برای این مربی جایگاه فعلی تیم اهمیت چندانی ندارد!
البته شاید بهتر است دلیل ضعیف بازی کردن بازیکنان یا بیمیل بودن آنها برای جنگیدن و پیروز شدن را در نخستین تجربه موسیمانه روی نیمکت تیم جستوجو کنیم؛ جایی که استقلال مقابل تیم تازه به لیگ صعود کرده خیبر خرمآباد در خانه با نتیجه عجیب ۳ بر صفر شکست خورد. موسیمانه در نشست خبری پس از این دیدار به بازیکنانش حمله کرد و به وضوح به تخریب آنها پرداخت. یک مربی حرفهای قطعاً میداند که اگر در نخستین تجربه بخواهد با بازیکنانش دربیفتد، بازسازی روحی و حتی اعتماد آنها به او بسیار سخت میشود. همین اتفاق هم افتاد و هر چه میگذشت بازیکنان عطش کمتری برای دویدن و تسلیم نشدن داشتند. در این بین بازی مقابل الاهلی عربستان که روی استقلال در آسیا یک حساب دیگر باز میکنند کمی شرایط را متفاوت کرد یا حتی گل زودهنگام به فولاد در فولادآرهنا منجر شد تا تیم اهوازی شیرازهاش از هم بپاشد و استقلال بازی را برنده از زمین خارج شود اما مابقی بازیهای استقلال با موسیمانه هرگز بدون نوسان نبوده و اگر در نیمه اول گلی هم زده، تیم حریف در نیمه دوم یا جبران کرده یا به قدری فشار آورده که آبیها تمام وقت را صرف دفاع از دروازه خود کردند.
چیزی که مشخص است اینکه استقلال با موسیمانه قرار نیست حالی متفاوت از حالا داشته باشد و هر دیدار هوادار ناامیدتر از قبل میشود. البته ممکن است هیات مدیره استقلال تشکیل جلسه دهد و در رابطه با ادامه همکاری با موسیمانه نظراتی داده شود.
به هر حال موسیمانه ۱۴ مسابقه ( لیگ برتر، جام حذفی، لیگ نخبگان آسیا) روی نیمکت استقلال نشسته که تنها ۳ برد کسب کرده است.
قطعاً آبیها از مربی گرانقیمت خارجی خود انتظار داشتند شرایط بد ابتدای فصل را بهبود ببخشد اما او حالا تبدیل به بدترین مربی خارجی تاریخ استقلال شده که در ۱۰ هفته حضور روی نیمکت (مسابقات لیگبرتر) تنها ۱۱ امتیاز کسب کرده است. البته باید از مدیران وقت استقلال پرسید چرا برای انتخاب سرمربی خارجی از قاره اروپا و آسیا دور شده و سر از قاره آفریقا درآوردهاند. کدام مربی آفریقایی در لیگهای اروپایی حضور دارند یا در قاره سبز موفقیتی کسب کردهاند؟ اصلاً سبک فوتبال لیگ آفریقا چه شباهتی به فوتبال ما دارد؟
شاید مدیران استقلال گمان میکردند الماس سیاه را به لیگ ایران آوردهاند که در روز معارفه مدام از افتخارات این مربی صحبت میکردند اما حالا به نظر میرسد الماسی که آنها به ایران آوردهاند، تقلبی است و هیچشباهتی به مربی حرفهای و باهوش ندارد!
هر چه هست لیگ برتر برای استقلال تمام شده و اگر تیم بخواهد با همین سبک و سیاق ادامه دهد، خیلی دور از ذهن نیست که بزودی با جام حذفی هم خداحافظی کند!
***
استقلال؛ تیمی که نه میبرد نه حتی گل میزند!
بیهدف و کمتحرک
مهدی مرسلی: استقلال که روزگاری از تماشایش لذت میبردیم، حالا به روزهایی رسیده که حتی گل زدن برایش تبدیل به آرزو شده است. ۶ هفته است در لیگ برتر رنگ پیروزی را ندیدهاند و تنها یک گل در جریان بازی نصیبشان شده. سردی این زمستان، گویی به زمین فوتبال هم سرایت کرده است.
* ۵۰ روز تلخ بدون پیروزی
آخرین بار ۱۷ آذر، استقلال توانست با نتیجه ۲بر صفر فولاد خوزستان را شکست دهد اما از آن روز به بعد، انگار چرخهای تیم قفل شده است. ۶ بازی، ۵ تساوی و یک شکست؛ آماری که حالا هواداران آبی را بیشتر از همیشه ناامید کرده است. این تیم که پس از قهرمانیهای متعددش همیشه روی قلهها قدم میزد، حالا با چالش بزرگتری دست و پنجه نرم میکند: گم کردن مسیر پیروزی.
* گل زدن؛ مأموریتی دشوار برای مردان پیتسو
نه فقط در برد، بلکه در گلزنی هم استقلال دچار بحران شده است. طی ۶ بازی اخیر، تنها ۲ بار دروازه حریفان را باز کردهاند که یکی از این گلها هم از روی نقطه پنالتی بوده است. مسعود جوما، با یک بغل پای تماشایی به سپاهان گل زد و ماشاریپوف با یک ضربه پنالتی به آلومینیوم اما این تمام ماجرا بود. استقلال در سایر بازیها نه گل زد و نه حتی موقعیتهای قابل توجهی خلق کرد.
* تماشای استقلال؛ کاری برای عاشقان خواب!
انتظار میرفت با آمدن پیتسو موسیمانه، استقلال تهاجمیتر و پرشورتر بازی کند اما حالا بازیهای این تیم فقط کسلکننده است. حتی در دوئلهای اخیرشان مقابل شمسآذر و ملوان، بهشدت از نبود برنامه تهاجمی رنج میبردند. آمار بازیهای استقلال بهخوبی نشان میدهد چرا تماشای بازیهای این تیم این روزها به هواداران فوتبال توصیه نمیشود: در ۶ بازی گذشته، تنها ۵ گل از خط دروازهها عبور کرده است!
* پایانی بر زمستان خاموش؟
حالا همه نگاهها به هفته هجدهم دوخته شده است، جایی که استقلال در پنجاهوچهارمین روز بدون بردش به مصاف استقلال خوزستان میرود. آیا طلسمشان شکسته میشود؟ یا این زمستان همچنان ادامه خواهد داشت؟ هواداران استقلال بیش از هر زمان دیگری نیاز به خبری خوش دارند.