printlogo


کد خبر: 298374تاریخ: 1403/11/10 00:00
نقد سینمایی و سیاسی سریال «روز شغال» و پیامدهای جهانی آن
تعلیق برای سیاست

مهرداد احمدی، خبرنگار: سریال «روز شغال» اثری است که در دو سطح سینمایی و سیاسی قابل بررسی است؛ از یک سو، روایت آن در بستری جاسوسی و امنیتی شکل می‌گیرد که تلاش می‌کند مخاطب را با پیچیدگی‌های روایی و فضاسازی دقیق جذب کند و از سوی دیگر، پیام‌های سیاسی آن درباره نقش انگلستان و متحدانش در تحولات بین‌المللی، حاوی نقدها و پیام‌های مشخصی است که نیاز به واکاوی دارد. از منظر سینمایی، سریال روز شغال با ساختاری خوش‌ریتم و روایت چندلایه، توانسته است در ژانر جاسوسی - امنیتی جایگاه خوبی برای خود دست‌وپا کند. فیلمنامه، با تمرکز بر تعلیق و پیچش‌های داستانی، از همان ابتدا مخاطب را درگیر می‌کند. معرفی شخصیت‌ها بویژه مأموران MI6 و اهداف آنها، به‌خوبی در خدمت پیشبرد داستان است. هرچند برخی شخصیت‌ها سطحی‌تر از انتظار پرداخت شده‌اند اما نقاط قوت در ارائه کاراکترهای چندوجهی، بویژه شخصیت‌های خاکستری، این ضعف را جبران می‌کند. از نظر تکنیک‌های بصری، سریال موفق می‌شود با استفاده از فیلمبرداری واقع‌گرایانه و تدوین سریع، حس تنش و فوریت را به مخاطب منتقل کند. صحنه‌های تعقیب‌وگریز و عملیات‌های میدانی، با طراحی دقیق و نورپردازی‌های سرد، فضایی گیرا و اضطراب‌آور خلق کرده‌اند. با این حال، برخی صحنه‌ها به دلیل استفاده بیش از حد از جلوه‌های ویژه و کم‌توجهی به جزئیات، باورپذیری لازم را ندارند. دیالوگ‌نویسی از نقاط قوت فیلمنامه است. گفت‌وگوها، بویژه در سکانس‌های مربوط به جلسات MI6 یا مذاکرات با متحدان، تنش‌های روانی و سیاسی را به‌خوبی به تصویر می‌کشند اما گاهی دیالوگ‌ها به شعارهای سیاسی یا توضیح واضحات تبدیل می‌شوند که به ریتم روایت ضربه می‌زند. یکی از نقاط قوت برجسته سریال روز شغال در حوزه سینمایی، استفاده از عناصر بصری و فرمی برای ایجاد تنش و تعلیق است. این سریال با بهره‌گیری از نورپردازی سرد و فضاسازی‌های محصور، توانسته است حس محدودیت و ناامنی را به‌خوبی به مخاطب منتقل کند. به ‌عنوان مثال، طراحی صحنه‌های مربوط به اتاق‌های جلسات MI6 یا پایگاه‌های نظامی، به‌گونه‌ای است که ترکیبی از کنترل و اضطراب را نشان می‌دهد. این ترکیب، در کنار زاویه‌های دوربین بسته و تدوین سریع، تجربه‌ای تنش‌آلود برای بیننده ایجاد می‌کند. از سوی دیگر، ساختار روایی سریال نیز شایسته بررسی عمیق‌تر است. یکی از ویژگی‌های کلیدی روز شغال، استفاده از روایت چندخطی است که در آن داستان‌های مختلف به‌صورت موازی پیش می‌روند و در نهایت به یک نقطه مشترک می‌رسند. این تکنیک اگرچه در بسیاری از لحظات موفق عمل می‌کند اما گاهی به دلیل شلوغی بیش از حد، باعث سردرگمی مخاطب می‌شود، بویژه زمانی که شخصیت‌های فرعی متعددی معرفی می‌شوند که هر یک دارای داستان‌های پیچیده و جزئیات زیاد هستند، روایت دچار افت تمرکز می‌شـــود و ارتباط مخاطب با خط اصلی داستان دشوار می‌شود. یکی از مسائل قابل‌توجه در سریال، عدم توازن در شخصیت‌پردازی است. شخصیت مأمور اصلی MI6، با وجود پیچیدگی‌ها و تضادهای درونی، به‌طور کامل توسعه پیدا نمی‌کند. در حالی که سریال تلاش می‌کند او را به ‌عنوان فردی با انگیزه‌های شخصی و اخلاقی پیچیده نشان دهد اما در نهایت این کاراکتر به یک قهرمان استاندارد در ژانر جاسوسی تقلیل می‌یابد. این امر باعث می‌شود تعاملات احساسی و روانی او با دیگر شخصیت‌ها عمق کافی نداشته باشد.
از ســوی دیــگــر، شخصیت‌های منفی سریال مانند رهبران گروه‌های تروریست یا بازیگران محلی در افغانستان، به‌صورت کاملا کلیشه‌ای و سطحی طراحی شده‌اند. این شخصیت‌ها نه‌تنها فاقد پیچیدگی‌های روان‌شناختی لازم هستند، بلکه انگیزه‌های آنها نیز به‌طور کامل و منطقی توضیح داده نمی‌شود. چنین رویکردی، نه‌تنها از ارزش دراماتیک داستان می‌کاهد، بلکه تصویری ساده‌انگارانه از واقعیت‌های سیاسی و اجتماعی ارائه می‌دهد. موسیقی متن سریال روز شغال یکی از عناصری است که به‌شدت در ایجاد فضای پرتنش و تعلیق مؤثر عمل می‌کند. استفاده از ضرب‌آهنگ‌های سنگین و نامتعارف، بویژه در صحنه‌های تعقیب‌وگریز یا جلسات محرمانه، حس پیش‌بینی‌ناپذیری را تقویت می‌کند. همچنین طراحی صوتی سریال، با توجه دقیق به جزئیات مانند صدای پای ماموران در راهروهای سرد MI6 یا صدای ناگهانی انفجارها در میدان‌های جنگ، بر واقع‌گرایی و تأثیرگذاری حسی آن افزوده است. با این حال، در برخی لحظات، موسیقی متن بیش از حد تهاجمی عمل می‌کند و به جای همخوانی با صحنه‌ها، بر آنها غالب می‌شود که این امر می‌تواند تجربه مخاطب را مختل کند. یکی از چالش‌های اساسی سریال، عدم انسجام در تدوین برخی صحنه‌هاست. اگرچه تدوین سریع و تغییرات مکرر زوایای دوربین به ایجاد حس هیجان کمک می‌کند اما در برخی لحظات، بویژه در سکانس‌های اکشن، باعث کاهش وضوح بصری می‌شود. به ‌عنوان مثال، در صحنه‌های مربوط به تعقیب‌ و گریز در خیابان‌های افغانستان، سرعت بیش از حد تدوین و زوایای پرشده باعث می‌شود مخاطب نتواند به‌خوبی جزئیات اتفاقات را دنبال کند.
همچنین طراحی قاب‌بندی‌ها در برخی صحنه‌ها اگرچه خلاقانه است اما گاهی به نمادگرایی سطحی محدود می‌شود. برای مثال، صحنه‌هایی که ماموران MI6 در مقابل پرچم انگلستان دیده می‌شوند، به‌وضوح تلاشی است برای تأکید بر ملی‌گرایی و نقش برجسته MI6 اما این نوع نمادگرایی در برخی مواقع به جای تأثیرگذاری عاطفی، تنها به انتقال پیام مستقیم و شعاری ختم می‌شود.
عملکرد بازیگران اصلی سریال، هرچند در مجموع قابل قبول است اما در برخی لحظات فاقد عمق احساسی لازم به نظر می‌رسد. بازیگر نقش مامور MI6، اگرچه توانسته است لحظات تنش و درگیری روانی را به‌خوبی به تصویر بکشد اما در سکانس‌های احساسی‌تر، مانند مواجهه با قربانیان عملیات‌ها، از انتقال حس همدلی عاجز است. این ضعف، تا حدی ناشی از محدودیت‌های فیلمنامه در توسعه شخصیت او نیز هست.
در مقابل، بازیگران فرعی، بویژه شخصیت‌های محلی در افغانستان، به‌وضوح قربانی کلیشه‌سازی‌های فیلمنامه شده‌اند و نتوانسته‌اند عمق و باورپذیری لازم را ارائه دهند. این امر باعث می‌شود مخاطب نتواند ارتباطی عاطفی یا فکری با این شخصیت‌ها برقرار کند.
در مجموع، سریال روز شغال از منظر سینمایی، اثری خوش‌ساخت با نقاط قوت در فضاسازی، موسیقی متن و برخی بخش‌های روایت است اما ضعف‌هایی همچون شخصیت‌پردازی سطحی، تدوین ناهماهنگ و استفاده بیش از حد از کلیشه‌ها، از انسجام کلی اثر کاسته است. این سریال اگرچه در ایجاد تعلیق و جذابیت لحظه‌ای موفق عمل می‌کند اما در ارائه یک روایت چندبعدی و عمیق، دچار کاستی‌های جدی است که نمی‌توان آنها را نادیده گرفت.
از منظر سیاسی، سریال روز شغال به‌وضوح بازتابی از نگرش انگلستان به نقش جهانی خود است. MI6 به ‌عنوان نهاد محوری سریال، نه‌تنها به ‌عنوان یک دستگاه اطلاعاتی، بلکه به‌مثابه «محور امنیت جهانی» به تصویر کشیده شده است. در این نگاه، انگلستان همچنان خود را قدرتی می‌بیند که می‌تواند و باید در تمام بحران‌های بین‌المللی مداخله کند. این نوع نگاه، ریشه در تفکر امپراتوری دارد که بر اساس آن، انگلستان نقش تعیین‌کننده‌ای در مدیریت جهان بازی می‌کند. سریال تلاش می‌کند این ایده را القا کند که بدون مداخله انگلستان و متحدانی مانند ایالات متحده، بسیاری از بحران‌های جهانی به بن‌بست خواهند رسید. حتی در مواردی که عملیات‌های MI6 با شکست یا چالش مواجه می‌شود، باز هم روایت به‌گونه‌ای پیش می‌رود که انگلستان را به ‌عنوان نیرویی اجتناب‌ناپذیر در برقراری نظم جهانی معرفی می‌کند.
* نقد حضور انگلیس در افغانستان
یکی از جنبه‌های قابل‌توجه سریال، انتقاد آشکار از نحوه حضور و عملکرد نیروهای انگلیسی در افغانستان است. سریال، هرچند در بسیاری از بخش‌ها نگاه مثبتی به نقش MI6 و نیروهای غربی دارد اما در بخش‌هایی از روایت خود به شکست‌ها، فساد و ناکارآمدی‌های این نیروها در مدیریت بحران‌های افغانستان می‌پردازد. این انتقادها بویژه در بازنمایی صحنه‌هایی از عملیات‌های میدانی یا دیپلماسی‌های ناکام، به‌وضوح نشان می‌دهد که انگلستان در برخورد با پیچیدگی‌های محلی و فرهنگی افغانستان دچار اشتباهات راهبردی شده است. با این حال، حتی این نقدها نیز در نهایت در خدمت بازنمایی قدرت MI6 قرار می‌گیرند. سریال، در تلاش برای بازسازی وجهه انگلستان، از شکست‌ها برای نشان دادن «ضرورت اصلاح» استفاده می‌کند و سعی دارد این پیام را منتقل کند که با وجود چالش‌ها، انگلستان همچنان تنها نیرویی است که می‌تواند در مواجهه با بحران‌ها موفق باشد. سریال روز شغال در سطح سینمایی، اثری خوش‌ساخت و جذاب است که با پرداختن به عناصر امنیتی و جاسوسی، توانسته مخاطبان این ژانر را راضی کند اما در سطح سیاسی، این اثر بازتابی از نگرش امپراتوری انگلستان به نقش جهانی خود است. هرچند سریال در برخی موارد به نقد عملکرد نیروهای انگلیسی بویژه در افغانستان می‌پردازد اما این نقدها صرفاً در خدمت تقویت تصویر قدرت MI6 و جایگاه انگلستان در نظم جهانی قرار می‌گیرند. در نتیجه، روز شغال را می‌توان اثری دانست که در پس یک روایت امنیتی، پیام‌های سیاسی خاصی را به مخاطب القا می‌کند.
* بازخوانی عمق پیام‌های استعمارگرانه در سریال
برای درک عمیق‌تر ماهیت سیاسی و امنیتی سریال روز شغال، باید به مضامین پنهان و ساختار ایدئولوژیک آن توجه بیشتری داشت. این سریال، در لایه‌های زیرین خود از همان ذهنیت استعماری بهره می‌برد که انگلستان را به ‌عنوان «مرکز ثقل امنیت جهانی» معرفی می‌کند. چنین تصویری نه‌تنها تحلیلی نادرست از واقعیت‌های ژئوپلیتیکی معاصر است، بلکه بازتولید دیدگاهی است که می‌خواهد به‌طور ناخودآگاه نقش مداخله‌گری انگلستان و غرب را توجیه کند. ساختار سریال به گونه‌ای طراحی شده که انگلستان و MI6 را در قالب نیرویی معرفی کند که دائما در حال نجات جهان از بحران‌های ساختگی یا واقعی است. شخصیت‌پردازی ماموران MI6 و روایت عملیات‌های آنان، به‌گونه‌ای تنظیم شده است که نقش این نیروها را در مهار آشفتگی‌ها و تهدیدهای امنیتی اجتناب‌ناپذیر جلوه دهد اما این تصویرسازی، به‌وضوح از تحلیل تک‌بعدی و خطی بهره می‌برد؛ به این معنا که سریال هرگونه بازیگران محلی یا منطقه‌ای را صرفا به ‌عنوان عناصر فرعی و ناکارآمد به تصویر می‌کشد. یکی از نقدهای جدی که به این دیدگاه وارد است، این است که چنین رویکردی نوعی «ناسیونالیسم امنیتی» را تقویت می‌کند. این ایده که جهان، بدون نظارت انگلستان و متحدان غربی، در معرض فروپاشی است، خود بازتابی از ذهنیت استعماری و احساس برتری فرهنگی و سیاسی است. این در حالی است که واقعیت‌های تاریخی و معاصر، بارها نشان داده‌اند که بسیاری از مداخلات انگلستان و متحدانش، نه‌تنها مشکلات را حل نکرده‌، بلکه بحران‌های جدیدی را ایجاد کرده ‌است. 
یکی از ابزارهای کلیدی سریال روز شغال برای پیشبرد روایت سیاسی خود، خلق دشمنانی است که تهدیدی برای «نظم جهانی» انگلستان به شمار می‌آیند. این دشمنان، چه در قالب گروه‌های تروریستی، چه در قالب دولت‌های به ‌اصطلاح سرکش، همواره به‌گونه‌ای به تصویر کشیده می‌شوند که حضور MI6 و غرب را برای کنترل آنها ضروری سازد. در این میان، شخصیت‌پردازی دشمنان، به‌شدت کلیشه‌ای و تک‌بعدی است. برای مثال، در بخش‌هایی از سریال که به بحران‌های خاورمیانه یا افغانستان می‌پردازد، بازیگران محلی اغلب به ‌عنوان افرادی فاقد سازماندهی و فاقد درک از پیچیدگی‌های امنیتی جهانی نشان داده می‌شوند. این تصویرسازی، به‌طور غیرمستقیم، پیامدهای مداخلات غرب را طبیعی جلوه می‌دهد و توجیهی برای تداوم حضور نظامی و اطلاعاتی انگلستان ارائه می‌کند.
* نقد روایت افغانستان: از واقعیت تا تصویرسازی گزینشی
یکی از جنبه‌های برجسته این سریال، بازنمایی حضور انگلستان در افغانستان است. در این روایت، هرچند انتقادهایی به فساد و ناکارآمدی نیروهای غربی مطرح می‌شود اما این انتقادها به‌گونه‌ای کنترل‌شده و محدود بیان می‌شوند که نقش MI6 همچنان مثبت و ضروری جلوه کند. این نوع روایت، بر اساس الگوی «نقد از درون» عمل می‌کند؛ الگویی که با پذیرش اشتباهات جزئی، قصد دارد ساختار کلان قدرت را تقویت کند. برای مثال، در صحنه‌هایی که به عملیات‌های MI6 در افغانستان می‌پردازد، مشکلاتی همچون ناهماهنگی‌های اطلاعاتی، فساد نیروهای محلی و سوء‌مدیریت مورد اشاره قرار می‌گیرد اما این مشکلات، به‌جای آنکه به ‌عنوان پیامدهای سیاست‌های استعماری انگلستان تحلیل شوند، بیشتر به ‌عنوان موانعی معرفی می‌شوند که MI6 مجبور است بر آنها غلبه کند. این رویکرد، نه‌تنها از بازخوانی انتقادی گذشته استعماری انگلستان سر باز می‌زند، بلکه به‌طور غیرمستقیم سیاست‌های مداخله‌جویانه غرب را توجیه می‌کند.
سریال روز شغال، در کنار روایت امنیتی خود، به‌وضوح حامل پیام‌های دیپلماتیک و ایدئولوژیک است. این پیام‌ها، در بسیاری از صحنه‌ها به‌طور آشکار یا پنهان به مخاطب منتقل می‌شوند. یکی از این پیام‌ها، تأکید بر نقش انگلستان در مدیریت بحران‌های جهانی است. برای مثال، همکاری‌های MI6 با دیگر دستگاه‌های اطلاعاتی، بویژه سازمان سیا، به‌گونه‌ای به تصویر کشیده می‌شود که انگلستان را در جایگاه رهبری نشان دهد. این همکاری‌ها نه‌تنها برتری اطلاعاتی و عملیاتی MI6 را برجسته می‌کند، بلکه به مخاطب القا می‌کند که اتحاد میان انگلستان و ایالات متحده، تنها راه‌حل ممکن برای مقابله با تهدیدهای جهانی است. این نوع روایت، بازتابی از سیاست‌های جهانی انگلستان است که همچنان خود را به ‌عنوان قدرتی تأثیرگذار در امور بین‌المللی معرفی می‌کند اما این تصویرسازی واقعیت‌هایی همچون افول تدریجی قدرت انگلستان در عرصه جهانی، شکست‌های پی‌درپی در سیاست‌های خاورمیانه و ناتوانی در مدیریت بحران‌های منطقه‌ای را نادیده می‌گیرد. یکی از جنبه‌هایی که در سریال روز شغال به‌طور کامل نادیده گرفته شده، پیامدهای انسانی سیاست‌های مداخله‌جویانه انگلستان و متحدانش است. در سریال، عملیات‌های MI6 همواره به ‌عنوان اقدامی ضروری و اجتناب‌ناپذیر نشان داده می‌شود، در حالی که پیامدهای این عملیات‌ها بر جوامع محلی کاملا نادیده گرفته می‌شود. برای مثال، در صحنه‌هایی که به حملات هوایی یا عملیات‌های نظامی در افغانستان اختصاص دارد، هیچ‌گونه اشاره‌ای به تلفات غیرنظامیان یا نابودی زیرساخت‌های محلی نمی‌شود. این نادیده ‌گرفتن، بازتابی از نگرشی است که پیامدهای انسانی سیاست‌های استعماری و مداخله‌جویانه را بی‌اهمیت می‌شمارد.
* بازتولید ایدئولوژی قدرت در قالب سرگرمی
روز شغال با وجود جذابیت‌های سینمایی و تعلیق‌های روایت، اثری است که به‌وضوح در خدمت بازتولید ایدئولوژی قدرت انگلستان عمل می‌کند. این سریال با بهره‌گیری از روایت‌های امنیتی و جاسوسی، تلاش می‌کند نقش انگلستان را به ‌عنوان نیرویی باثبات و تعیین‌کننده در نظم جهانی به مخاطب القا کند. 
هرچند نقدهایی به عملکرد MI6 و حضور نیروهای انگلیسی در افغانستان مطرح می‌شود اما این نقدها صرفا در خدمت تقویت مشروعیت کلان ساختار قدرت قرار دارند. این سریال به ‌عنوان اثری سیاسی - امنیتی، حامل پیامی است که انگلستان را همچنان قدرتی بلامنازع معرفی  و مداخلات این کشور را در بحران‌های جهانی توجیه می‌کند اما واقعیت‌های تاریخی و معاصر، به‌وضوح نشان می‌دهند که این تصویرسازی، فاصله بسیاری با حقیقت دارد. 
بنابراین، روز شغال را می‌توان اثری دانست که در پوشش روایت سینمایی و امنیتی، به بازتولید ایدئولوژی استعماری انگلستان می‌پردازد.

Page Generated in 0/0065 sec