مرتضی علیزاده: چند ماه پیش قبل از ماجرای اخیر «متر100» هم یک بار آقای رئیسجمهور از روی متن سخنرانی که میخواندند، «امام خمینی رحمهالله علیه» را که به اختصار «امام خمینی(ره)» نوشته میشود، به همان صورت گفتاری یعنی «امام خمینی ره» ادا کردند. در آن مقطع از باب اینکه آغاز کار آقای رئیسجمهور بود، این موضوع چندان مورد توجه قرار نگرفت و البته چنین موضوعی به خودی خود و جدا از فرامتن آن بسیار پیش پا افتاده است. ماجرای اخیر را هم میتوان دستمایه جدلهای سیاسی کرد که کم و بیش چنین کردهاند اما با در نظر گرفتن ماجرای قبلی و برخی دیگر از سهلانگاریهای زبانی رئیسجمهور، پرداختن به برخی دلالتهای آن ضرورت مییابد. ریاستجمهوری بالاترین جایگاه نمایندگی مردم است و قاعدتا کسی که در این جایگاه مستقر میشود باید عصاره فضایل ملت باشد. بنابراین اشتباهات زبانی کسی در این سطح را نمیتوان آسان گرفت؛ چه او شهروندی ساده نیست که سهلانگاریهای زبانیاش تنها یک اشتباه ساده باشد، بلکه دلالتهای مهمی دارد. چنین اشتباهاتی از طرف رئیسجمهور فعلی البته با دیگر شئون او همساز است. کسی که چارچوبهای ذهنی و به تبع آن الگوهای زبانی محدودی دارد و همه چیز را ساده میبیند و همچنان گرفتار دوگانههای کهن از جمله دوگانه جنگ - صلح و کلانایدهاش در مسائل داخلی و خارجی «دعوا نکنیم» است، طبعا در بند ادای صحیح کلمات نیست. احتمالا برای او الفاظ و عبارات هم مانند اداره کشور ساده است و همین سادگی مانع درک و دریافت پیچیدگیها میشود تا او در همین سفر اخیر به خوزستان اعتراف کند «هرچه فکر میکنم نمیفهم چرا وضع خوزستان چنین است». به هر حال به نظر میرسد میتوان یکی از دلالتهای این سهلانگاریها در ادای کلمات و عبارات را بساطت ذهن و زبان در نظر گرفت که این خود دال بر قرار گرفتن افراد نامناسب در جایگاهی مهم است. تجربه نظام حکمرانی ما دست کم درباره ریاستجمهوری نشان میدهد رویههای اشتباه، عامل جدی در پیدا شدن این وضع است اما ظاهرا چالش عمیقتر از این است و این سبک مدیران و مدیریت، مسالهای جدی در نظام اداری کشور به شمار میرود و به دلایل مختلف اغلب قواره مناصب مختلف به تن صاحبان آنها گشاد است. در سالهای اخیر از از زبان افراد مختلف در سطوح متفاوت شنیدهایم که بخش مهمی از مشکلات کشور ناشی از سوءمدیریت است.
اگر درستی این گزاره را بپذیریم، دلیل عمده آن را باید در همین عدم تناسب جستوجو کرد که ناشی از فقدان نظام منسجم تربیت، آموزش و گزینش مدیران و سیاستمردان است. وقتی قواعد و سازوکار مطلوبی برای انتخاب یا انتصاب مدیران درکار نباشد، هرکس میتواند به طریقی وارد این چرخه شود و چون در این جهت آموزش ندیده و اقتضائات جایگاه خود را بدرستی نمیداند، حضور او میتواند در اداره امور اختلالاتی ایجاد کند. در این میان هر چه سطح مدیریت بالاتر باشد، طبیعتا دامنه اختلالات بزرگتر است و این برای کشوری که سودای توسعه دارد، مانع بسیار بزرگی است.