باز هم آن قصه قدیمی؛ باز هم یک جدایی ناگهانی که روی سینه تاریخ آبیها زخم تازهای میزند. این بار نوبت پیتسو موسیمانه بود که در اوج ناباوری، چمدانش را ببندد و بیهیچ مقدمهای راهی شود. غافلگیری؟ نه! برای استقلالیها این یک فیلم تکراری است؛ بارها دیدهاند، بارها سوختهاند، بارها فریاد زدهاند اما گویا این سناریو پایانی ندارد.
* موسیمانه هم رفت؛ بیخداحافظی
موسیمانه که از نیمه راه به استقلال پیوست و هواداران را به روزهای بهتر امیدوار کرد، یکشبه تصمیم گرفت دیگر نماند. قراردادش را فسخ کرد و رفت؛ بیآنکه حتی فرصتی برای وداع باشد. داستانی آشنا که آبیهای پایتخت کم از آن ضربه نخوردهاند. اما مگر نخستین بار است؟ نه! این سرزمین سالهاست جای پای کوچهای ناگهانی را به خود دیده است.
* قصه ۵ سال پیش استراماچونی
برای پیدا کردن نسخهای مشابه، نیازی به کند و کاو در تاریخ نیست. فقط کافی است ۵ سال عقربهها را عقب ببریم؛ زمانی که آندرهآ استراماچونی، آن مربی محبوب ایتالیایی، استقلال را به صدر جدول رسانده بود و دل هواداران را برده بود اما درست در روزی که استقلال آماده میشد تا مقابل پیکان به میدان برود، بمب ترکید: استرا به دلیل پرداخت نشدن مطالباتش قراردادش را فسخ کرد و رفت.
آن روز استقلال، مات و مبهوت، بدون سرمربی وارد زمین شد. بحران شروع شد. تا سالها بعد، نه فقط در زمین، بلکه در دادگاههای بینالمللی هم سایه این رفتن ناگهانی بر سر استقلال سنگینی میکرد. نتیجهاش چه شد؟ بدهیهای سنگین، حذف از آسیا و خاطرهای تلخ که هنوز در ذهن هواداران زنده است.
* عبداللهی و رکوردی که هنوز پابرجاست
اگر از ماجرای استراماچونی و موسیمانه عبور کنیم، هنوز نمونههای دیگری در تاریخ استقلال به چشم میخورند. مثلاً نصرالله عبداللهی؛ مردی که با پیراهن آبی، روی نیمکت و در قامت سرپرست کنار استقلال بود اما در لیگ ۷۴، او یک رکورد تاریخی ثبت کرد؛ کوتاهترین دوران سرمربیگری در تاریخ باشگاه.
استقلال لیگ را با عبداللهی شروع کرد اما فقط یک هفته دوام آورد. باخت یک بر صفر به برق شیراز، که بعداً با رأی کمیته انضباطی به ۳ بر صفر تبدیل شد، پایان کار بود. عبداللهی استعفا کرد و منصور پورحیدری جایش را گرفت.
استقلال و قصه رفتنها، قصهای که هیچوقت تمام نمیشود. از عبداللهی تا استراماچونی، از استراماچونی تا موسیمانه. هر بار یک اسم جدید اما یک سناریوی مشابه. آبیها سالهاست این قصه را زندگی میکنند؛ قصهای که هر بار با امیدی تازه شروع میشود اما همیشه یک «ناگهان رفت» دارد.
* شروعی که شاید نویدبخش باشد
جدایی پیتسو موسیمانه از استقلال، اگرچه ناگهانی و بحثبرانگیز بود اما به نظر میرسد برای بسیاری از هواداران و حتی مدیران باشگاه، اتفاقی غیرمنتظره نبود. علی تاجرنیا، نماینده هلدینگ خلیج فارس در استقلال، در گفتوگویی صریح، از این جدایی به عنوان فرصتی یاد کرد که شاید باعث شود استقلال راه بهتری در پیش بگیرد. او با اشاره به مشکلات مالی و بانکی که در پرداخت دستمزد موسیمانه و دستیارانش وجود داشت، گفت: «مشکلاتی در انتقال پول به حساب ایشان در انگلستان و دستیارانشان در دوبی و آفریقای جنوبی وجود داشت. حتی برای رفع این مساله، بلیت سفر به دوبی برای موسیمانه گرفتیم تا حساب جدید باز کند اما ایشان با وجود همراهی اولیه، در نهایت تصمیم به جدایی گرفت».
تاجرنیا تأکید کرد: «این جدایی میتواند باعث ایجاد فرصتهای تازه برای استقلال شود. هواداران استقلال از این اتفاق چندان ناراحت نیستند. شاید این جدایی، آغازگر روزهای بهتری برای باشگاه باشد. ما همواره تلاش کردهایم نظرات هواداران را در تصمیمگیریها لحاظ کنیم و به نظر میرسد بسیاری از آنها منتظر چنین تغییری بودند».
وی همچنین به واکنش موسیمانه در آخرین روز حضورش در تمرینات اشاره کرد: «امروز موسیمانه از شرایط تیم و نیمکت تشکر کرد و همه چیز عادی بود اما چند ساعت بعد نامه فسخ قرارداد از وکیل ایشان به ما رسید. با وجود این اتفاق، احساس میکنیم شاید این موضوع به نفع استقلال باشد».
در ادامه، تاجرنیا با بیان اینکه هدایت تیم در بازی آینده به سهراب بختیاریزاده سپرده شده است، افزود: «بختیاریزاده، یکی از ستارههای بزرگ استقلال و تیم ملی، موقتاً تیم را هدایت خواهد کرد. درباره آینده نیز تصمیمی نگرفتهایم و تمام تمرکز ما روی بازی پیش رو است».
وی در پاسخ به شایعات مربوط به مذاکره با مربیان جدید از جمله علیرضا منصوریان یا پسیرو نیز گفت: «هیچیک از این شایعات را تأیید نمیکنم. هنوز وارد مذاکره نشدهایم و هر گونه تصمیمگیری پس از بازی پنجشنبه انجام خواهد شد».
تاجرنیا در پایان، با ابراز امیدواری نسبت به آینده استقلال گفت: «باشگاه استقلال مسیر خود را با قدرت ادامه خواهد داد. شاید رفتن موسیمانه سبب خیر شود و در نهایت، شرایطی ایجاد کند که استقلال به جایگاه واقعیاش بازگردد».
این جدایی، هر چند برای برخی غیرمنتظره بود اما فضایی برای استقلال باز کرده تا با نگاهی تازه به پیش برود و شاید این فصل، فصلی متفاوت برای آبیپوشان باشد.
***
باز خسارتی هنگفت از جیب «ملت در مشقت»
عبدالله دارابی: هنوز ۱۳ هفته به پایان لیگ برتر باقی است، جام حذفی و لیگ نخبگان هم برای استقلال تمام نشده ولی سومین سرمربی این فصل آبیپوشان (با احتساب دائمی و موقت) هم رفت و همانگونه که خود موسیمانه در کنفرانس خبری پس از بازی با خیبر اشاره کرده بود، اکنون باید چهارمین سرمربی این فصل استقلال بیاید!
موسیمانه اما چرا رفت؟ پس از بازی با فولاد در اهواز، عملکرد و نحوه فعالیت این سرمربی آفریقایی با قبل از آن متفاوت شد و این را میشد در رفتارها و خواستههای وی، عملکرد تیم و نتایج آن به وضوح دید. گویا وی از تمرکز بر مسائل فنی به پروژه درآمدزایی شخصی رو آورده بود؛ آوردن مشکوک مهاجمی ضعیف به نام مسعود جوما و متعاقبا ممانعت از فسخ توسط او، اصرار بر جذب امثال ثابت ایمانی و عارف غلامی (بدون شناخت قبلی پیتسو از ایشان) و تعطیلی ناموجه تمرینات از نشانههای آن است. به این موارد، همکاری نکردن با باشگاه به منظور اجرایی کردن عملی و قانونی نوتیسش (به گفته مدیران باشگاه) را هم اضافه کنید تا اولویتهای موسیمانه در بازه زمانی بعد از بازی با فولاد به این سو ملموستر شود. سمت دیگر ماجرا، مدیریت باشگاه در فرصت تعیینشده برای بیاثر کردن نوتیس موسیمانه، اقدام لازم که همان پرداخت مطالبات معوقه وی است را ولو به دلیل تحریمها، کاملا انجام نداده و لابد به حرفها و قولهای کلامی طرفین برای حل موضوع بسنده کرده است تا اینک دست برتر از آن این سرمربی شود و باز فوتبال ما از یک سوراخ برای چندمین بار بهشدت گزیده شود و پول هنگفتی از جیب ملت در مشقت، هدر رود!
موسیمانه برای دریافت کامل قرارداد خود و خسارات آن ۱۰ روز به باشگاه استقلال فرصت داده و اعلام کرده پس از آن بدون اطلاع دادن نسبت به شکایت اقدام میکند. در هر صورت و طبق ماجرا که شرحش ذکر شد، بازنده مالی باشگاه استقلال و در حقیقت بیتالمال عمومی خواهد بود و برنده سرمست، موسیمانه و اعوان پیدا و پنهانش که با ۳ ماه حضور در ایران موفق به دریافت کل این قرارداد و ضمائمش خواهند شد.
بار دیگر بحرانی به بحرانهای موجود باشگاه استقلال افزوده شد که توام با خسارت مالی هنگفت نیز خواهد بود اما چه کسی پاسخگوست و چه کسی مواخذه خواهد شد و چه کسی رسیدگی خواهد کرد و کی راه این خسارتها مسدود میشود؟ سوالاتی که به رغم وجود دستگاههای متعدد نظارتی در کشور، متاسفانه جوابی برایش یافت نمیشود...!
آقایانی که در رخ دادن این خسارت هنگفت و رسیدگی به آن مسؤولید! موسیمانه و گروهش از این فسخ، صاحب مبلغی بالغ بر 100 میلیارد تومان از جیب مردم ایران خواهند شد؛ مبلغی که با آن در استانهای محروم کشور، میتوان حداقل ۵۰ تا ۶۰ خانوار بیخانه را صاحب مسکن کرد، هزینه درمان و داروی بسیاری از بیماران تنگدست یا صعبالعلاج را پرداخت کرد، اشتغال ایجاد کرد، مدرسه و راه ساخت و...! به آن اضافه کنید هزینه سنگینی که متعاقبا صرف استخدام سرمربی آینده خواهد شد...! حالا شما با بیخیالی و کارنابلدی هدر دهید و آنانی هم که در حاکمیت، حکم چشم و گوش را دارند، وظیفه نظارتی خود را به درستی انجام ندهند، مگر طوری میشود؟ سر شما به سلامت باد!