رها عبداللهی: وقتی موسای کلیم در مقابل جلال و جبروت فرعون ایستاد و از خداوند احد و واحد گفت، فرعون پاسخ داد خدایی جز من وجود ندارد. او که خود را قادر بر هر چیزی میدانست، در مقابل اعجاز عصای موسی، به قدرت سحر ساحرانش متمسک شد. فرعون، مستکبری غرقشده در توهم قدرتهای مادی، قدرت جاریشده الهی در اعجاز عصای موسی را نمیفهمید و میخواست با قدرت مادی خود آن را بشکند اما عصای موسی آمده بود تا کفرها را در هم شکند و بساط فریب مادی را ببلعد. ساحران فرعون قدرت فرامادی اعجاز موسی را درک کردند و به خداوندی که بازیگردان اصلی صحنه نزاع بود، ایمان آوردند ولی فرعون و اعوان و انصار خودباختهاش نه؛ آنان حتی با مشاهده برتری دست خداوند بر تمام قدرتها، حاضر نشدند در مقابل قدرت حی لایموت کرنش کنند. امروز صحنه نبرد غزه بیشباهت به صحنه نزاع توحید و کفر موسی و فرعون نیست.
بعد از 470 روز جنگ و کشتار و ویرانی، مجاهدان حماس و مردم مقاوم غزه، اسرائیل و آمریکا را وادار به پذیرش آتشبس و تبادل اسرا کردهاند و در حال بازگشت به خانههایشان هستند. حالا ترامپ که چند روزی است رئیسجمهور آمریکا شده، ژست گادفادر گرفته و به خیال خودش میخواهد همه چیز را سروسامان دهد. او دوشنبه گذشته بدون اشاره به نسلکشی رژیم صهیونیستی در غزه گفت: «من میخواهم آنها [اهالی غزه] در مکانی بدون خشونت زندگی کنند. غزه برای سالها یک جهنم بوده است. آنها میتوانند در مناطقی بهتر و راحتتر زندگی کنند». او میخواهد مردم غزه را وادار به کوچ از غزه به مکانهایی در مصر و اردن کند. احتمالا برای تحقق آن، فشار اقتصادی و حصر و تحریم ورود مصالح ساختمانی و کمکها برای بازسازی ویرانههای غزه ادامه یابد. همان روز که ترامپ این طرح خطرناک را اعلام کرد، با بازگشایی محور نتساریم، حداقل ۲۰۰ هزار فلسطینی، حماسه بازگشت را رقم زدند و به خانههای خود در شمال غزه برگشتند. برخی از آنان ۲۰ کیلومتر را پیادهروی کردند تا به ویرانههای به جا مانده برسند؛ جایی که دیگر نمیشود به آن گفت خانه و شهر اما آنان میگفتند اینجا سرزمین ماست؛ حتی اگر ویران باشد هم مال ماست!
یکی از فلسطینیان بازگشته به شمال نوار غزه به خبرنگار الجزیره میگفت: «صحبتهای ترامپ درباره انتقال ما یک خیال محض است. آیا او فکر میکند پس از همه چیزهایی که تحمل کردهایم، ما میرویم؟ این خانه ما است و ما میمانیم».
بسیاری دیگر از مردم همین جملات را تکرار میکردند؛ که اگر ذرهای در ماندن تردید داشتند، این همه راه را با وجود خطر حملات مجدد رژیم کودککش، با زن و بچه و سالمند برای بازگشت طی نمیکردند و خطر را به جان نمیخریدند. اما در شبکه اجتماعی ایکس دیدم یکی از چهرههای اصلاحطلب نوشته بود: «واضح است که بسیاری از خانوادهها امکان و طاقت زندگی در یک خرابه کامل را برای سالهای طولانی ندارند و نمیتوانند تا آخر عمرشان منتظر بازسازی خانه و محله و شهرشان بمانند. از این رو وقتی به آنها پیشنهاد دریافت مقداری غرامت و زندگی در یک خانه آماده در نقطهای دیگر از جهان ارائه شود، «داوطلبانه» «مجبورند» آن را بپذیرند!»
او در ادامه نوشته بود: «جنگ غزه تنها ویرانی نوار غزه نبود، به نوعی ویرانی «آرمان فلسطین» هم بود!»
منظورش این است که صبر و استقامت این مردم دیگر چندان ادامه پیدا نخواهد کرد و بزودی شاهد کم آوردن فلسطینیها خواهیم بود. برایم عجیب بود چگونه او با وجود مشاهده تصاویر مکرر مقاومت عجیب مردم غزه در یک سال و نیم گذشته، چنین تحلیلی دارد و گمان میکند آنان دیگر طاقت سختی ندارند. چگونه تصور میکند سختی جنگ، آرمان فلسطین را از بین برده؟! آیا همین دست تحلیلها نبود که توفان الاقصی را خودکشی از ترس مرگ تعبیر میکرد و معتقد بود بزودی حماس از بین میرود؟
این تحلیلها را بدون توجه به نزاع همیشگی گفتمان الهی و مادی نمیشود فهمید.
مقام معظم رهبری در روز عید مبعث درباره پیروزی غزه فرمودند: «شما نگاه کنید به غزه! غزه منطقه محدود کوچک، رژیم صهیونیستی تا دندان مسلح و دارای پشتیبانی کامل آمریکا را به زانو درآورد؛ غزه رژیم صهیونیستی را به زانو درآورد! این شوخی است؟ این همان رشحهای از بعثت است؛ این همان ایمان و عقل است؛ این همان تلاوت آیات قرآن است؛ این دل بستن به خداست؛ این همان اعتقاد به «اِنَّ العِزَّهَ لِلَّهِ جَمیعاً» است». ایشان همچنین در بیانات 2 هفته گذشتهشان، پیروزی مردم غزه را که جلوی چشم مردم دنیا دارد اتفاق میافتد، شبیه افسانه اما سنت قطعی الهی دانستند.
گفتمان مادیگرایی از سنت الهی فهمی ندارد. اعجاز ایمان و اعتماد به قدرت الهی در پیروزی مردم غزه را درک نمیکند و مدام منتظر شکست و زمین خوردن آنان است. وقتی مقام معظم رهبری میگویند غزه پیروز میشود، آنان فقط ویرانی، کشتار، آوارگی و معلولیت را میفهمند. آنان نمیتوانند یحیی سنوار را بفهمند وقتی شاعرانه از راه رسیدن به آزادی سرخ حرف میزند. برای همین منتظرند مردم غزه این بار در مرحله بازسازی کم بیاورند. برای همین مطمئن هستند ترامپ میتواند با فشار، آنان را مجبور به کوچ از غزه کند. اگر مادیگرایان میتوانستند قدرت ایمان و اراده را پس از این همه واقعیات رخ داده در ماجرای غزه بفهمند، تمام این فشارهای حداکثری پوچ و بیمعنا میشد. آنان حتی نمیتوانند پایمردی مردم غزه نسبت به مجاهدان حماس را پس از آن همه مصیبت که به دنبال توفان الاقصی متحمل شدند، باور کنند. برای همین مدام میگویند مردم غزه از حماس متنفرند و آنان را دلیل مصائبشان میدانند و اکنون خواهان نجات به هر قیمتی هستند. حتی وقتی با اعلام آتشبس، صحنههای صفوف به هم گره خورده مجاهدان میان هلهله و شادی مردم در خیابانهای غزه و کرانه باختری منتشر شد، آنان باز هم توضیحی نداشتند. آنان تصاویر قیام بازگشت و مردمی را که تهلیل و تکبیر میگفتند و دف مینواختند و اشک شوق میریختند و یکدیگر را گرم در آغوش میکشیدند و از حماس تشکر میکردند، دیدند اما باز به جای باور ایمان این مردم، ترجیح دادند طرح ترامپ را باور کنند. میدانم آنان همواره منتظرند مردمی که به ویرانههایشان برگشتهاند، خسته شوند و به طرح تبعید اجباری ترامپ تن دهند. میدانم آنان هیچوقت نمیتوانند رازی را که انسان مقاومت، میان «آزادی سرخ» و «دستان خونآلود» کشف کرده، بفهمند. مگر اینکه ایمان عمیق بیاورند به خدایی که صحنهگردان تمام وقایع تاریخ است و عزت و نصر از آن او است: «و لن تجد لسنهالله تبدیلا».