printlogo


کد خبر: 298522تاریخ: 1403/11/14 00:00
یادداشت
از انقلاب کبیر فرانسه تا انقلاب اسلامی ایران: کجا ایستاده‌ایم؟

حسین میرزایی*: یکی از مهم‌ترین ضرورت‌های یک جامعه‌ انقلابی، یادآوری و ارزیابی مداوم آن آرمان‌ها و ارز‌ش‌های اساسی است که مردم به خاطر آنها دست به انقلاب زده‌اند. در همه انقلاب‌های بزرگ دنیا، این ارزش‌ها به عنوان منشوری مقدس برای آن کشورها عمل می‌کند و گاه پیامدهای فراملی آن تا سال‌های سال جامعه جهانی را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد اما تاریخ گواه آن است که بسیاری از انقلاب‌ها پس از وقوع، در اجرا و نهادینه‌سازی این ارزش‌ها در بطن جامعه خود ناکام می‌مانند و سال‌های سال زمان نیاز است تا آن ارزش‌ها – اگر استحاله نشده باشند - بر سر جای خود قرار بگیرند. انقلاب اسلامی ایران، یکی از بزرگ‌ترین، مهم‌ترین و اثرگذارترین انقلاب‌های تاریخ به ‌شمار می‌رود. 6 سالی است که این انقلاب 40 ‌سالگی خود را جشن گرفته و مرور نتایج و دستاوردهای پس از آن می‌تواند برای ما نمایان کند که این قیام بزرگ مردمی تا چه حد به اهداف خود دست یافته و چقدر تا رسیدن به نقطه آرمانی فاصله دارد. روزمرگی‌ها، رخدادها و نوسان‌های مقطعی از یک سو و تهدیدهای سخت و نرم دشمنان زخم‌خورده از سوی دیگر، ممکن است دستاوردهای اثرگذار و درازمدت انقلاب‌ را برای مردمان انقلابی و نسل‌هایی که دوران پیش از انقلاب را تجربه نکرده‌اند، پنهان نگه دارد، بویژه اگر این انقلاب بر ضد جریان سیاسی حاکم جهانی اتفاق افتاده باشد. به همین دلیل برجسته‌سازی و یادآوری آنها می‌تواند نگاه و چشم‌انداز ما را برای رصد پیامدها وسیع‌تر کند.  

شاید بد نباشد برای درک بهتر دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران، به رخدادهای دهه چهارم انقلاب فرانسه اشاراتی داشته باشیم. بر کسی پوشیده نیست که انقلاب فرانسه یکی از انقلاب‌های مهم جهان بوده که تاثیرات شگرفی بر فرآیند تاریخ زیست انسان‌ها گذاشته و تا به امروز نیز این اثرات ادامه داشته است.
اولین و بزرگ‌ترین دستاورد انقلاب کبیر فرانسه تغییر نظام سیاسی از «سلطنت» به «جمهوریت» بود. چنانکه تسخیر زندان باستیل توسط انقلابیون در 14 ژوئیه ‌۱۷۸۹ را لحظه پیروزی انقلاب فرانسه در نظر بگیریم، این انقلاب در سال ‌۱۸۲۹ وارد 40 سالگی خود شد. در این سال شارل دهم، برادرزاده لوئی شانزدهم، بر تخت پادشاهی فرانسه نشست، یعنی خاندان پادشاهی که انقلاب علیه او صورت گرفته بود، همچنان بر تخت سلطنت تکیه ‌زده بودند. البته واژه جمهوری خیلی زودتر از این تاریخ به سخره گرفته شده بود، آنجا که ناپلئون بناپارت بعد از غلبه بر هرج و مرج‌های داخلی در سال 1804 خود را امپراتور فرانسه لقب داد. شارل دهم در 40 سالگی انقلاب قصد داشت سلطنت را احیا کند و همین به سرنگونی او منتهی شد. در این دوران اشراف زمین‌دار در کنار سلطنت‌طلبان و نهاد کلیسا به عنوان ضدانقلابان آن دوران دوباره جان گرفتند، مجلس اعیان فرانسه متشکل از دوک‌ها و بارون‌ها با گذار از دوران انقلابی جایگاهی حتی بهتر از قبل یافته بود، با تغییر قوانین انقلابی، اموال مصادره شده از اشراف به آنها بازگردانده شده بود، جاه‌طلبی‌های بی‌نتیجه ناپلئون اقتصاد فرانسه را نسبت به رقیب خود یعنی بریتانیا به طور جدی تنزل داده بود، فقر، نابرابری و مشکلات بهداشتی دامن جامعه فرانسوی را گرفته بود و... .
تصویر انقلاب فرانسه، به عنوان اثربخش‌ترین رخداد در تحولات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی جهان مدرن، در 40 سالگی خود تصویری شکست خورده بود اما امروز با گذشت بیش از 230 سال از آن رخداد، لقب انقلاب کبیر فرانسه برای همه جهانیان جا افتاده است و اثرات ناشی از آن انقلاب سرتاسر تاریخ امروز ما را تحت تاثیر خود قرار داده است. 
در این یادداشت، قصد بر این نیست با برجسته‌سازی مشکلات انقلاب کبیر فرانسه در 40 سالگی، چشم خود را بر ناکامی‌ها و بحران‌های سیاسی - اجتماعی و اقتصادی 40 ‌ساله انقلاب اسلامی ایران ببندیم؛ بحران‌هایی که عمدتا ناشی از فعالیت‌ها و دشمنی‌های سخت و نرم نظام استکباری جهانی بوده است اما این تصاویر ما را دعوت می‌کند تا در مقیاس بزرگ به دستاوردهای این حرکت عظیم مردمی نگاهی منصفانه‌تر داشته باشیم. تبلیغات شدید و همه‌جانبه دشمنان این مرز و بوم، شاید به اندازه کافی اجازه ندهد این دستاوردها به وضوح دیده شود و حتی بر عکس، با استفاده از اقدامات خرابکارانه، جنگ رسانه‌ای و در نهایت با بحران‌سازی‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی تصویری غیر واقعی و یک سویه از وضعیت کشور ارائه دهد. آنچه مسلم است اینکه کنار زدن پرده‌های ضخیم برای دیدن نور این حرکت مردمی با وجود مشکلات روزمره و بحران‌ها، بسیار دشوار است. تصویر روشن و دقیق معمولا بعد از گذشت زمان از سوی مورخان منصف به دست خواهد آمد اما در شرایطی که هجوم سیستماتیک و همه‌جانبه برای انتقال احساس ناامیدی و شکست در ذهن و بطن ما جریان دارد، گریزی نیست که لاجرم در ضمن تکاپو برای طی مسیر اصیل و حقیقی و در عین حال کاستن از دردها و زخم‌هایی که زمینه را برای دشمنان ما فراهم می‌کند، تصویری بزرگ‌مقیاس از انقلاب کبیر اسلامی ایران ارائه دهیم. رسیدن به چنین تصویری خود بخشی از پیشبرد طرح انقلاب و زمینه‌ای برای اعتلای ظرفیت تاب‌آوری و ایستادگی ایرانیان، به‌ عنوان سوژه‌ اصلی انقلاب است. شاید بهترین، واقع‌بینانه‌ترین و منصفانه‌ترین تصویری را که از این انقلاب 40 ساله ارائه شده، بتوان در کتاب «صعود 40 ساله» اثر مشترک محمدحسین راجی و سیدمحمدرضا خاتمی مشاهده کرد. این کتاب ثمره تلاش نزدیک 70 نفر از نخبگان این مرز و بوم است که در آن میزان دستیابی جمهوری اسلامی ایران به آرمان‌هایی از قبیل استقلال، عدالت اجتماعی، امنیت غذایی، آموزش، بهداشت، دسترسی به رفاه عمومی، پیشرفت‌های زیرساختی، پیشرفت‌های صنعتی، معنویت، آزادی، مردم‌سالاری دینی و...  با استفاده از نزدیک‌ترین و متناسب‌ترین شاخصه‌های بین‌المللی به آرمان‌های انقلاب اسلامی بررسی شده است. ارجاعات این کتاب به معتبرترین منابع بین‌المللی نظیر داده‌های اطلاعاتی سازمان ملل، بانک جهانی، سازمان جهانی غذا و کشاورزی، سازمان جهانی سلامت، دفتر برنامه توسعه ملل متحد و دیگر مراجع آماری جهانی است. باز هم اشاره می‌شود که بیان دستاوردهای انقلاب، به معنای چشم‌پوشی بر سوءمدیریت‌ها، مشکلات و بحران‌های اقتصادی-اجتماعی موجود در جامعه نیست و بر همه کارگزاران این نظام فرض است که با وجود همه موانع داخلی و خارجی، امنیت روانی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را برای همه مردم این سرزمین فراهم کنند. مردم این کشور سزاوار زیستن در بهترین شرایط مادی و معنوی هستند.
* مردم‌شناس
عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی

Page Generated in 0/0067 sec