امین قاسمی: سینمای کمدی ایران در سالهای اخیر به فرمولی ثابت و کلیشهای برای جلب مخاطب رسیده است؛ 2 مرد لمپنصفت در جستوجوی پول، دهه 60 و مقدار بیحساب و کتابی از شوخیهای جنسی. در این میان، هر بار یکی از عناصر فرهنگی یا مذهبی نیز دستمایه کمدی قرار میگیرد تا فضای تازهای برای این فرمول تکراری فراهم شود. این بار «آنتیک» با ورود به حوزه امر مقدس و روایت یک امامزاده جعلی، تلاش دارد روایتی طنز از خرافهپرستی و مناسبات اقتصادی - اجتماعی پیرامون باورهای مذهبی ارائه دهد. اما آیا فیلم در این هدف موفق است، یا خود گرفتار همان چیزی میشود که قصد نقد آن را دارد؟
* تلاش برای نقد یا تکرار همان چرخه؟
داستان فیلم «آنتیک» حول محور 2 مرد جوان شکل میگیرد که در پی یافتن یک زیرخاکی، درگیر تعقیب و گریز پلیس میشوند و سر از روستایی درمیآورند که مردم آن به راحتی از شکلگیری یک امامزاده جعلی استقبال میکنند. در نگاه نخست، فیلم به نظر میرسد قصد دارد با زبان طنز، باورهای خرافی را نقد کند و نشان دهد که چگونه عناصر اقتصادی و منافع فردی در شکلگیری این باورها نقش دارند. نکته مهم اما این است که فیلمساز در نهایت به ورطهای میافتد که نهتنها انتقادی جدی از این پدیده ارائه نمیدهد، بلکه به نظر میرسد امر مقدس صرفا در راستای خنداندن مخاطب مصرف میشود. این همان مکانیزمی است که بسیاری از فیلمهای کمدی سالهای اخیر از آن تبعیت میکنند: ابتدا به تابوشکنی دست میزنند اما در نهایت با مخاطب خود به نوعی مصالحه میرسند و به همان ارزشهایی که به نقد کشیده بودند، بازمیگردند اما شاید نه در خود فیلم، بلکه در گیشه.
* سینما، آینه جامعه یا ماشین گیشه؟
نباید فراموش کرد که سینما پدیدهای مستقل از شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه نیست. فیلمساز نیز در خلأ تصمیم نمیگیرد که چه روایتی را بیان کند. در شرایطی که جامعه درگیر تحولات پیچیده است، فیلمهای کمدی نیز به نوعی تلاش میکنند به این فضا واکنش نشان دهند. مشکل اصلی اما این است که این واکنش نه در قالب روایتی خلاقانه و چندلایه، بلکه صرفاً در حد بازتولید شوخیهای سطحی باقی میماند. در چنین فضایی، کمدی از یک ژانر سینمایی با ظرفیتهای انتقادی و اجتماعی، به ابزاری برای فروش بیشتر و جلب توجه مخاطب تبدیل میشود.
* آنتیک؛ ترکیبی از 3 عنصر تکراری
با نگاهی دقیقتر، میتوان دریافت که «آنتیک» در نهایت چیزی جز ترکیبی آشفته از 3 عنصر اصلی کمدیهای اخیر نیست.
امر جنسی: فیلم مملو از شوخیهای جنسی و موقعیتهای اروتیک است که نهتنها در خدمت روایت نیستند، بلکه صرفاً برای جلب مخاطب به کار گرفته شدهاند.
امر مقدس: استفاده از مفاهیم دینی و باورهای مذهبی به عنوان بستری برای شوخی، بدون آنکه نقدی ساختاری به آنها داشته باشد.
امر اقتصادی: نمایش دغدغههای مالی و فقر به عنوان نیروی محرک داستان، بدون ارائه تحلیلی عمیق از علل و پیامدهای آن.
ترکیب این عناصر، به جای آنکه یک فیلم کمدی قوی با نقد اجتماعی مؤثر بسازد، صرفاً به اثری تبدیل میشود که از هر کدام از این حوزهها بهرهبرداری سطحی میکند و در نهایت هیچ تأثیری بر مخاطب نمیگذارد.
* تا کی مخاطب باید به این کلیشهها بخندد؟
«با اون بازی نکن بیا با این بازی کن» یا «حاجآقا شمارو هم آره؟» شوخی از هر نوعش اگر بجا و هنرمندانه باشد یک عنصر مهم است اما سؤال اساسی این است: این نوع کمدی تا چه زمانی میتواند مخاطب را جذب کند؟ آیا تکرار مداوم شوخیهای جنسی و بهرهگیری از مؤلفههای نوستالژیک، بدون داشتن یک روایت منسجم، همچنان برای مخاطب ایرانی جذاب خواهد بود؟ اگر یک فیلمساز صرفاً به دنبال ساخت اثری برای گیشه باشد، شاید این مسیر برای او منطقی باشد اما اگر ادعای نقد اجتماعی را مطرح کند، قطعاً باید منتظر تیغ نقد نیز باشد. در نهایت، «آنتیک» مانند بسیاری از کمدیهای اخیر، تنها یک سرگرمی کوتاهمدت است که در عین حال، تصویری از وضعیت فعلی سینمای کمدی ایران ارائه میدهد؛ سینمایی که بین میل به نقد اجتماعی و ضرورتهای تجاری سرگردان است و در این میان، بیشتر از آنکه روایتی معنادار خلق کند، در همان الگوهای آشنا و تکراری غرق میشود.