گفتوگوی «وطن امروز» با معاون پیشین امور جنگلها درباره علل هدررفت منابع آبی و راهکارهای برونرفت از بحران آب در کشور
۸۰ درصد بارشها در کشور بدون استحصال هدر میرود؛ کاهش ۱۲ درصدی بارشها تا اواسط بهمن نسبت به مدت مشابه سال گذشته
گروه اجتماعی: با گسترش شهرنشینی، توسعه کشاورزی و کاهش منابع آبی، مدیریت بهینه آب بیش از پیش اهمیت یافته است. توزیع نامتوازن بارندگی در جهان مشکلاتی را در تأمین آب ایجاد کرده است. ایران که در کمربند خشک جهان قرار دارد، میانگین بارندگیاش کمتر از یکسوم متوسط جهانی است. در حالی که شمال کشور سالانه ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ میلیمتر بارندگی دارد، کویر لوت تنها چند میلیمتر بارش را تجربه میکند.
از سوی دیگر، عمده بارشها در زمستان و اوایل بهار رخ میدهد اما بیشترین نیاز آبی در نیمه دوم بهار و تابستان شکل میگیرد از این رو استفاده از برنامههای جدید و فناورانه باید در رأس برنامههای مدیریتی قرار گیرد تا بتوان به مرور مساله بحران آب را کمرنگتر یا کاملا حل کرد. در این میان طرح استحصال آب یکی از طرحهایی است که بر اساس ظرفیت موجود در کشورهای مختلف ارائه شده تا بتوان با اجرای آن بخش زیادی از آب مورد نیاز شرب، صنعت و کشاورزی را تأمین کرد.
استحصال آب باران به مجموعه روشها و فناوریهایی اطلاق میشود که برای جمعآوری، ذخیرهسازی و استفاده از آب باران به منظور تأمین نیازهای آب، بویژه در مناطق خشک و نیمهخشک، به کار گرفته میشوند. این فرآیند میتواند در مقیاسهای مختلف از خانگی تا صنعتی و شهری اجرا شود.
* ضرورت استحصال آب باران
با افزایش جمعیت و رشد شهرنشینی، تأمین آب در کشورهای در حال توسعه به چالشی اساسی تبدیل شده است. طبق گزارش انجمن جهانی آب، در 50 سال آینده، افزایش تقاضای آب، کشورهای کمآب را با بحران شدیدتری روبهرو خواهد کرد. استحصال آب باران میتواند به عنوان راهکاری پایدار برای تأمین آب مورد استفاده قرار گیرد. این روش علاوه بر کاهش فشار بر منابع آبی، موجب افزایش بهرهوری در مصرف آب نیز میشود.
* تاریخچه استحصال آب باران
استحصال آب باران سابقهای ۴ هزار ساله دارد و از گذشته تاکنون در مناطق خشک و نیمهخشک جهان برای تأمین آب کشاورزی و شرب مورد استفاده قرار گرفته است. در بلوچستان ایران و پاکستان، جمعآوری آب باران پیشینهای طولانی دارد. امروز با توسعه فناوری، روشهای نوین و مقرونبهصرفهای برای استحصال آب باران به کار گرفته شده است. تا پیش از سال ۱۹۵۰، به دلیل هزینههای بالا، استفاده از این روش محدود بود اما با کاهش هزینهها و پیشرفت فناوری، استحصال آب باران به راهکاری کارآمد و اقتصادی تبدیل شده است.
* مدیریت منابع و مصارف آب کشور وضعیت نامناسبی دارد
بهزاد انگورج، معاون پیشین امور جنگلهای کشور در گفتوگو با «وطن امروز» وضعیت مدیریت منابع و مصارف آب را نامناسب توصیف کرد و گفت: کشور از لحاظ اقلیمی در وضعیت خشکسالی قرار دارد و حتی در سالهای دارای بارش نرمال نیز توزیع بارشها منظم نیست. ساختار مدیریتی کنونی، مصرفمحور است و انسجام لازم برای مدیریت تجدیدپذیری منابع آب را ندارد.
وی با اشاره به ناترازی در بهرهبرداری از منابع آب، اظهار داشت: نظام بهرهبرداری همچنان سنتی است و توسعه و تحول در این حوزه به شکل نامتوازن اتفاق افتاده است. این موضوع را میتوان در تغییر سازههای بندهای انحرافی از سنتی به بتنی، یا جایگزینی آببندانها با سدهای بزرگ مشاهده کرد.
رئیس سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی اخیراَ در گفتوگو با یک برنامه تلویزیونی با بیان اینکه ما با یک اختلاف تراز آب در بین ایران و جهان مواجه هستیم، گفت: میزان بارندگی سالانه در ایران تقریبا یکسوم خشکیهای جهان است.
دکتر داریوش اسماعیلی ادامه داد: در پتانسیل آبهای زیرزمینی رتبه ۳۷ و آبهای سطحی رتبه ۶۲ را داریم و در برداشت و مصرف آب متاسفانه رتبه پنجم را داریم و وسعت کشور ما 1.2 درصد خشکیهاست، در حالی که پتانسیل آبی حدود ۳۶ صدم درصد نسبت به کل قارهها است.
معاون وزیر صمت با بیان اینکه متاسفانه ناترازی آب در آبخوانهای کشور در حال حاضر ۱۴۵ میلیارد متر مکعب آب است، تصریح کرد: این بدین معنی است که میزان برداشت ما از آبخوانهای کشور طی سالهای گذشته ۱۴۵ میلیارد متر مکعب بیشتر از میزان آب وارد شده بوده و این باعث ایجاد حفرههایی در درون زمین شده و این امر مهمترین عامل فرونشست زمین است.
گزارشهای موجود حاکی است از ابتدای مهر ۱۴۰۳ تا پایان۱۲ بهمن ماه ارتفاع کل ریزشهای جوی کشور معادل 60,1 میلیمتر است. این مقدار بارندگی نسبت به میانگین دورههای مشابه درازمدت ( 114 میلیمتر) 47 درصد کاهش و نسبت به دوره مشابه سال آبی گذشته (68,7 میلیمتر) 12 درصد کاهش را نشان می دهد.
* کاهش شدید منابع آب تجدیدپذیر کشور
به گفته انگورج، میانگین بلندمدت بارش در کشور حدود ۲۵۰ میلیمتر بوده و حجم بارش سالانه در شرایط نرمال به ۴۱۲ میلیارد مترمکعب میرسد اما تغییرات اقلیمی این میزان را بهشدت تحت تأثیر قرار داده است.
معاون پیشین امور جنگلهای کشور افزود: در سال آبی ۰۳-۱۴۰۲ میزان بارش 252.7 میلیمتر گزارش شده که معادل 414.45 میلیارد مترمکعب است. این در حالی است که در سال آبی ۰۲-۱۴۰۱ میانگین بارش 212.9 میلیمتر و حجم بارش 350.9 میلیارد مترمکعب بوده است. اختلاف 63.55 میلیارد مترمکعبی در حجم بارش، که معادل ۱۵ درصد میانگین بلندمدت بارش است، نشاندهنده شدت بحران کمآبی در کشور است.
* ایران، کشوری با بارش کم و ظرفیت بالای استحصال آب
با میانگین بارش سالانه ۲۵۰ میلیمتر، ایران یکی از خشکترین کشورهای جهان محسوب میشود. با این حال، امکان استحصال ۵۰ درصد از این میزان بارش با فناوریهای مناسب وجود دارد که معادل ۱۲۵ میلیمتر بارندگی سالانه است. با توسعه سیستمهای نوین استحصال و ذخیرهسازی، میتوان بخش قابلتوجهی از هدررفت آب را کاهش داد.
یکی از مشکلات اساسی کشور در مدیریت منابع آب، حجم بالای تبخیر است. میانگین تبخیر جهانی ۷۰۰ میلیمتر است اما در ایران این میزان ۳ برابر، یعنی حدود ۲۱۰۰ میلیمتر گزارش میشود. به عبارت دیگر، ۷۰ تا ۸۰ درصد بارشهای کشور به صورت تبخیر و سیلاب از دسترس خارج میشود.
باید با ملاحظه به محدودیتهای اقلیمی و مدیریت بحران آب از تبدیل یک روش متداول به یک تکلیف قانونی سخن گفت. استحصال آب باران یک روش جدید برای تامین آب مورد نیاز نیست و قدمتی هزار ساله دارد.
* تجربیات جهانی در استحصال آب باران
انگورج عنوان کرد: چنین روشی در اغلب کشورهای دنیا مانند برزیل، پاراگوئه، افغانستان، ترکیه، چین، استرالیا و برخی کشورهای قاره آفریقا در حال اجراست و برخی کشورها نیز پیشرو هستند و ما نیز در ایران سابقه اجرا و حتی انجمن سیستمهای سطوح آبگیر باران را داریم اما مدیریت بحران در اقلیم خشک و نیمه خشک ایجاب میکند ما بر اندیشههای مختلف برونرفت تامل کنیم و مدیریت را از جهات مختلف در عرصههای طبیعی و شبکه توزیع و مصرف توسعه دهیم و بر افزایش بهرهوری تمرکز کنیم.
لازم به ذکر است اگر در سطح جهان مطالعهای گذارا داشته باشیم میبینیم بسیاری از کشورها در تلاش هستند تا بتوانند با استحصال و جمعآوری آب باران مصارف آب را مدیریت کنند و در این حوزه نمونههای موفق بسیاری وجود دارد؛ همچون سنگاپور که با اجرای سیستم جامع جمعآوری و بازیافت آب باران تلاش کرد آب را مدیریت کند و حتی استرالیا که نصب تانکرهای ذخیره آب را به صورت قانونی در ساختمانهای جدید الزامی کرد. برزیل نیز با استفاده از استحصال آب باران برای حفاظت از جنگلها و تأمین آب روستاها گامهای مهمی برداشت.
* زمینها و منابع آبی در خطر تغییر کاربری و فروش بیرویه
انگورج با تأکید بر حفظ محیط طبیعی و حفاظت از آن گفت: ما در این اقلیم خشک به موازات گسترش فعالیتها، با افزایش جمعیت مواجه بودیم و در هیچ زمینهای تحول و توسعه متوازن نبود، زیرا نظام اداری کشور سنتی و ساختارها در این نظام به جای توسعه مدیریت! گسترش طولی و عرضی در تشکیلات را تجربه کرده و خدمات نظام اداری نیز با هزینه تمامشده بسیار بالا به مردم ارائه میشود و به وضوح میتوان دید از طریق گسترش تعداد شهرها و مساحت کلانشهرها، فعالیتهای مختلف کشاورزی به دلیل افزایش قیمت زمین به یک فعالیت فاقد صرفه اقتصادی تبدیل شده و استمرار ندارد و بهترین زمینهای آبی دارای خاکهای غنی آبرفتی، بتدریج تبدیل به منطقه مسکونی میشود و منابع آب جدید که حقابه عرصههای طبیعی است برای اراضی جدید اختصاص مییابد و تهدیدزایی ناشی از عدم تخصیص حقابه عرصههای طبیعی به خشکیدگی تالابها منتهی میشود.
وی تصریح کرد: حقابه موجود در اراضی آبی تقسیمشده و تفکیکشده محدوده و حریم شهری نیز به مانند تبدیل و تغییر کاربری زمین از حقابه کشاورزی به حقابه شرب تبدیل میشود و مالک و کشاورز با فروش زمین به افزایش درآمد بیشتر به فعالیت دیگری میپردازد و در وزارت نیرو به عنوان متولی آب نیز، بر فروش امتیاز آب شرب خانگی و افزایش درآمد بیشتر تمرکز دارد.
معاون پیشین امور جنگلهای کشور خاطرنشان کرد: از این رو بر اساس نظام مدیریت سنتی و نظام بهرهبرداری سنتی، رفتار آحاد جامعه «بر شاخ نشسته در حال بن بریدن» را به نمایش میگذارد که به دور از تحول و توسعه، در گرداب گسترش قرار گرفتهاند که باید مانند اجداد خود از دل تهدیدات و پیچیدگیهای مفهوم توسعه، راه نجات خود را پیدا کنند. استحصال آب فرصتی است که میتوان از دل این همه تهدیدات مختلف، به جامعه معرفی کرد.
* استحصال آب باران فرصتی بینظیر در بازچرخانی ذخیرهسازی و انتقال بین استانی آب در ایران
به گفته انگورج، ظرفیتهای متعددی برای اجرای این روش در کشور وجود دارد. برای مثال، اگر ۱۹۹۰ آببند استان گیلان تنها یک متر عمیقتر شوند، امکان ذخیرهسازی ۲۳۸ میلیون مترمکعب آب در سال فراهم خواهد شد. همچنین با افزایش ارتفاع مرز کرتهای اراضی شالیکاری در این استان، ظرفیت ذخیرهسازی میتواند به 3.2 میلیارد مترمکعب برسد.
وی ادامه داد: امکان کشت در اراضی شالیکاری گیلان فقط در یک فصل است و ضریب کشت در این استان پایین است. درآمد بر حسب عملکرد در واحد سطح در شالیکاری بسیار پایین است و امکان حفظ کاربری اراضی بسیار سخت است و اگر استحصال آب به عنوان مؤلفه افزایش ضریب کشت محسوب شود و شالیکاران در غیر فصل آب استحصال کرده و مشابه مکانیزم بند ح ماده ۳۸ قانون برنامه 5 ساله هفتم به وزارت جهاد کشاورزی بفروشند و این وزارت، آب استحصالشده را برای تخصیص به تولیدکنندگان گلخانهای در مناطق کمآب آن استان برنامهریزی و از طریق وزارت نیرو پیشفروش کند، آنگاه تولیدات گلخانهای استان در اراضی دیم میتواند بسیار توسعه یابد و ضمن رفع تنش کمآبی در استان و جلوگیری از آبگرفتگی در معابر شهرها مزیتهای دیگری چون بازچرخانی آب و حتی انتقال آب مازاد به استانهای مجاور داشته باشد.
انگورج با تأکید بر اینکه بازچرخانی و انتقال آب به استانهای همجوار در گذشته فقط از طریق سدسازی انجام میشد و از آبهای تجدیدپذیر و در دسترس به انتقال آب بینحوزهای پرداخته میشد گفت: در طرح استحصال آب میبینیم که میتوان بدون بر هم زدن شرایط طبیعی! صرفا از طریق توسعه مدیریت، مساله انتقال آب را نیز متحول کرد و توسعه داد، تا بدون تخصیص منابع حاصل از توان تجدیدپذیری، از طریق رفع تهدید و مدیریت بحران، فرصت توان استحصال و ذخیرهسازی و انتقال بینحوزهای ایجاد کرد.
وی با اشاره به سازوکار استحصال آب توضیح داد: برای راهاندازی استحصال آب باران باید به شناسایی ظرفیتهای موجود پرداخت، به عنوان مثال در اراضی جلگهای نوار ساحلی شمال باید آببندانها را عمیق کرد و به ارتفاع مرز هر کرت از اراضی شالیکاری افزود و در جلگه نوار ساحلی جنوب باید تعداد هوتکها را افزایش داد و در تمام اراضی زراعی و باغی زیر شیب ۲۰ درصد باید برای نگهداری آب باران یک مرزبندی سبک انجام داد، این نوع عملیات کلا در مرحله کاشت و داشت از فعالیت زراعی و باغی متداول هستند. این ایده باید در بین متخصصان مرتبط در یک اتاق فکر از بخش کشاورزی به اجماع برسد و برای مدیریت واحد زراعی و باغی به توصیه تبدیل شود، هزینه متولی بخش کشاورزی برای تحقق چنین امری فقط صدور یک دستور کار است و بخش غیردولتی هزینه ناچیز اما بسیار مفیدی دارد.
انگورج ادامه داد: ما در کشور حدود ۲۰۰ هزار کیلومتر جاده تحت بهرهبرداری داریم. این جادهها اغلب آسفالته و در زمره سطوح عایق دستهبندی میشوند، اگر عرض معبر متوسط این شبکه را ۱۰ متر در نظر بگیریم، حدود ۲ هزار هکتار سطوح عایق موجود داریم. نیک میدانیم که شبکه جادههای ما کارکرد جمعآوری آب را هم دارند و ما در طراحی جادهها اغلب با کانال و جوی کناری و کانیو آب حاصل از جادهها را مدیریت میکنیم، کافی است سطح مدیریت را ارتقا دهیم و مدیریت نگهداری شبکه جاده از هدایت آب جویهای کناری بر استحصال آب متمرکز شود.
وی تصریح کرد: ما در کشور ساختمانهای مسکونی و غیرمسکونی زیادی داریم، به عنوان مثال ۲۷ میلیون واحد مسکونی داریم که ۴۰ درصد آپارتمانی و بقیه ویلایی هستند. هیچ نیازی به سرمایهگذاری دولت در زمینه استحصال آب باران نیست، بنابراین با ملاحظه ظرفیتهای موجود میتوان گفت استحصال آب باران از سطوح عایق موجود در بخش راه و شهرسازی و در بخش کشاورزی افزایش ذخیره آب در آببندانهای موجود و کنترل نزولات در هر واحد مدیریت زراعی و آبی بسیار مقرون بهصرفه است.
* استحصال آب باران نیازی به سرمایهگذاری دولتی ندارد
بر اساس تحقیقات و خروجی این گزارش، استحصال آب باران از سطوح آبگیر در همه پهنههای جغرافیایی کشور قابل تعمیم است اما در شهرها، شهرداریها و بخش غیردولتی میتوانند با سرعت بیشتری در رسیدن به این هدف تلاش و همکاری کنند، بنابراین همه اراضی و همه شهرهای کشور برای استحصال آب باران شرایط مستعدی دارند و در کل طرح استحصال آب باران توسط بخش غیردولتی انجام میشود و نیازی به بودجه دولتی ندارد و در این میان دولت تنها راهبری خواهد کرد.
معاون پیشین امور جنگلهای کشور با انتقاد از عملکرد دولت در این حوزه گفت: نقش دولت راهبری در توسعه مدیریت در زمینه حل مساله ناترازی آب است. این نقش اکنون بیرنگ است و در نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی و آبخیزداری جا نیفتاده است و حتی نظام مهندسی ساختمان نیز نسبت به آن غفلت کرده است.
* لزوم ورود جدی دولت و مجلس به بحران آب؛ قانون کافی است، اجرا لازم است
استحصال آب باران میتواند پاسخی موثر به بحران آب در ایران باشد. اجرای این طرحها نیازمند همکاری دولت، بخش خصوصی و جامعه است. با توجه به تجارب جهانی و ظرفیتهای داخلی، ایران میتواند در مسیر توسعه پایدار منابع آبی گامهای بلندی بردارد.
انگورج با اشاره به اینکه بر این باورم باید به توسعه مدیریت پرداخت و آنچه که از منابع پرت میشود و هرز میرود بهینهسازی شود و کارها به بخش غیردولتی سپرده شود و دولت در مسیر چابکسازی از حرف زدن به سمت عمل کردن برود، تأکید کرد: مجلس شورای اسلامی در برنامه هفتم توسعه، در بند ح ماده ۳۸، بر افزایش حجم آب استحصالی کشور تأکید کرده است (بر اساس این مصوبه، حداقل به میزان 15 درصد متوسط بلندمدت نزولات آسمانی باید آب استحصال شود) اما لازم است اقدامات عملی برای اجرای این سیاست در دستور کار قرار گیرد.
جمعآوری آب از بامها، نصب تانکرهای زمینی یا زیرزمینی برای ذخیرهسازی آب، طراحی حوضچههایی برای تغذیه منابع آب زیرزمینی، استفاده از فیلترهای هوشمند و اینترنت اشیا برای پایش کیفیت و کمیت آب از مهمترین روشهای استحصال آب باران است که میتوان ار آنها با کمترین هزینه بهره برد.
کشور با دارا بودن شرکتهای ایرانی و استارتاپی بسیار فعال میتواند از این ظرفیت استفاده کند و از استارتاپهای حوزه فناوری آب حمایت کند، همچنین اجرای طرحهای آزمایشی در کلانشهرها و ترویج سیستمهای استحصال آب در ساختمانهای جدید از دیگر فرصتهای پیش رو در این حوزه است.
با توجه به تغییرات اقلیمی، کاهش بارندگی و خشکسالیهای پیاپی، استحصال آب باران به عنوان راهکاری پایدار در مدیریت بحران آب اهمیت ویژهای دارد. این راهکار نهتنها وابستگی به منابع آب زیرزمینی را کاهش میدهد، بلکه با جلوگیری از روانآبهای سطحی، از هدررفت آب جلوگیری میکند. اجرای این طرحها نیازمند همکاری دولت، بخش خصوصی و جامعه است. ایران میتواند با بهرهگیری از تجارب جهانی و ظرفیتهای داخلی، در مسیر توسعه پایدار منابع آبی گامهای موثری بردارد.