گروه سیاسی: مشاور فرمانده کل سپاه با اشاره به اینکه در جنگ شناختی، هدف، مدیریت ادراکی است، تصریح کرد: اعتبارزدایی، اعتمادزدایی، مشروعیتزدایی، امیدزدایی و ایجاد فاصله بین مردم و رهبران از جمله تاکتیکهای این جنگ محسوب میشود.
حمیدرضا مقدمفر دیروز در اختتامیه همایش واقعیتها و روایتها پیرامون عملیات توفان الاقصی که در واحد دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکزی برگزار شد، طی سخنانی با یادآوری اینکه «در جنگ اخیر رژیم اشغالگر علیه فلسطین و جبهه مقاومت 2 جبهه سخت و نرم داشتیم»، گفت: در نبرد سخت، میدان مشخص بود. در جبهه جنگ نرم هم شاهد جنگ ترکیبی بودیم که شامل جنگ دیپلماسی، رسانهای، سایبری، جنگ روانی و جنگ شناختی و انواع و اقسام جنگهای متصور برای جنگ نرم بود. وی با ابراز اینکه «در 76 سال گذشته رژیم صهیونیستی همواره به صورت هژمونی اقداماتی را در حوزه رسانه انجام داده و سعی کرده است هژمونی رسانهای در جهان ایجاد کند»، افزود: آنها سالها در بحث رسانه و افکار عمومی کار کردند و با ایجاد رسانه یا خرید سهامهای عمدهای از رسانههای بزرگ غربی اقدامات ساختاری انجام دادهاند. در جنگ اخیر نیز با کمک رسانههای وابسته کنار سایر جنگها جنگ شناختی را به عنوان پیشرفتهترین صورت جنگ نرم دنبال کردند.
مشاور فرمانده کل سپاه با اشاره به تاریخچه جنگ شناختی خاطرنشان کرد: جنگ شناختی در عین حال که ناشناخته است اما اثرگذاری فوقالعادهای دارد. اندیشمندان غربی از قبل پیشبینی میکردند در قرن 21 میلادی اذهان و مغز انسان میدان اصلی نبرد خواهد بود، چیزی که در جنگ اخیر کاملاً مشاهده کردیم و البته صهیونیستها تجربه آن را در جنگ 33 روزه و 23 روزه نیز داشتند.
وی با ارائه تعریفی در این باره عنوان کرد: توانایی تأثیرگذاری بر ادراک و شناخت یک فرد و جامعه برای تغییر رفتار آن فرد و جامعه برای رسیدن به اهداف مدنظر، سادهترین تعریف از جنگ شناختی است که از طریق تغییر باورها، ارزشها، هنجارها و نهایتاً ایجاد تغییر در ادراک فرد و جامعه ممکن میشود و محاسبات فرد و جامعه تغییر میکند. مقدمفر با بیان اینکه برخی تعریفها و تبیینها درباره جنگشناختی مربوط به عملیات روانی است، راجع به تفاوتهای جنگ روانی و شناختی گفت: جنگ روانی از دوران بسیار قدیم در پیوست جنگ سخت همواره وجود داشته است ولی در شکل عملیات، با جنگ شناختی تفاوت دارد.
عضو هیات علمی دانشگاه گفت: دشمن در جنگ روانی دنبال فریب افکار عمومی با تکنیکهای مختلف نظیر شایعه و دروغ است اما در عملیات شناختی، هدف، جابهجایی باورها، شناختها و فکر یک فرد و جامعه است. بر اساس این نوع جنگ، باید ادراک و فهم افراد را تغییر دهند تا محاسبات او تغییر کند. مقدمفر یادآور شد: جنگ شناختی 3 رکن دارد؛ اول شناخت مغز انسان، دوم عصبشناسی و رکن سوم هوش مصنوعی است.
وی با تصریح به اینکه مهمترین نقش در جنگ شناختی را مدیریت ادراک دارد، یادآور شد: پایه علمی جنگشناختی برگرفته از اصول و قواعد علوم شناختی است و البته با اهداف کاملاً متفاوت.
مشاور فرمانده کل سپاه افزود: اعتبارزدایی، اعتمادزدایی، مشروعیتزدایی، امیدزدایی و ایجاد فاصله بین مردم و رهبران از جمله تاکتیکهای اصلی این جنگ خصوصاً در حوزههای سیاسی و امنیتی محسوب میشود. وی با بیان اینکه هدف اصلی این جنگ تغییر محاسبات و پیشبینیهاست، گفت: میدان در این جنگ شناختی، تصویرسازی ذهنی است؛ همان دوگانه واقعیت و تصویر واقعیت و جنگ روایتهاست. مشروعیتزدایی، شرطیسازی و دستکاری در واقعیتها و استفاده از تکنیک «دروغگویی با راست» و نقل روایت با پارهحقیقتگویی برای القای پیام دروغ نیز از جمله تاکتیکهای این حوزه است.
این استاد دانشگاه با اشاره به سوابق تاریخی استفاده از جنگ شناختی گفت: مجاب شدن افکار عمومی و پذیرش حمله آمریکا به ژاپن با بمب اتمی که یک جنایت بزرگ تاریخی و نسلکشی بود، از این جنس است.