مهدی مرسلی: آنهایی که بازی را ندیدند، وقتی به نتیجه نگاه کردند، لابد با خودشان گفتند: «باز هم یک شب تلخ برای فوتبال ایران». اما کسانی که 90 دقیقه را با چشمهایشان بلعیدند، خوب میدانند این فقط یک شکست نبود؛ این یک آینه تمامقد بود، یک پردهبرداری با کیفیت 4K از واقعیت فوتبال باشگاهی ایران و عربستان. اگر بخواهیم بدون تعارف حرف بزنیم، پرسپولیس نه فقط باخت، بلکه در همان ۴۵ دقیقه اول از هم پاشید و این، تلخترین بخش ماجرا بود.
1- وقتی جناح چپ پرسپولیس تبدیل به بزرگراه شد
اولین بار نبود که الهلال تیمی ایرانی را به توپ میبست اما کمتر بازیای پیش آمده بود که یک نماینده فوتبال ایران تا این حد بیدفاع و متزلزل به نظر برسد. تمام حملات حریف از سمت چپ خط دفاع پرسپولیس پایهریزی شد. میلاد محمدی و کنعانیزادگان شبی را سپری کردند که شاید نخواهند دیگر به یاد بیاورند. توپ پشت توپ از این جناح رد شد و هیچکس هم فکری برای بستن این راه نکرد. عجیب اینکه اسماعیل کارتال که ظاهراً تیمش را برای این مسابقه آماده کرده بود، نیمه اول را فقط تماشا کرد. اگر بخواهیم واقعبین باشیم، کار پرسپولیس در همان نیمه اول تمام شد.
2- تیمی که وسط میدانش را بهراحتی واگذار کرد
حریف، هافبکهایی با کلاس جهانی داشت؛ بازیکنانی که انگار با چشمهای بسته هم میتوانستند پاسهای دقیق بدهند. پرسپولیس اما وسط میدان را دودستی به الهلال تقدیم کرد. مسعود ریگی تنها گزینهای بود که میتوانست تا حدی بازی را برای پرسپولیس نگه دارد اما چطور میشود در مقابل این سطح از کیفیت، با یک هافبک دفاعی، آن هم بدون کمک، مقاومت کرد؟
اسماعیل کارتال ترکیبی را به زمین فرستاد که از همان ابتدا مشخص بود جواب نمیدهد. محمد خدابندهلو در سمت راست و یاسین سلمانی در سمت چپ! واقعاً با این ترکیب چطور میشد مقابل تیمی که ستارههایش هفتهای چند صد هزار دلار دستمزد میگیرند، ایستادگی کرد؟ پرسپولیس هر چه در مرکز میدان داشت، خیلی زود از دست داد و در نتیجه، دروازهاش مثل دیواری که ترکهای عمیق برداشته باشد، لحظهبهلحظه فروپاشید.
3- وقتی تفاوتها در یک ثانیه مشخص میشود
در فوتبال، گاهی سرنوشت یک بازی در یک ثانیه مشخص میشود. یک تکبهتک، یک تصمیم، یک لحظه. پرسپولیس چنین لحظهای را داشت؛ وقتی علی علیپور صاحب موقعیت طلایی شد. اگر توپ را درست میزد، شاید همه چیز فرق میکرد اما او خواست دریبل کند! این همان تفاوتی است که الهلال را به تیمی بیرحم و پرسپولیس را به تیمی شکننده تبدیل کرد. الهلال موقعیتها را به گل تبدیل کرد اما پرسپولیس موقعیتهایش را دود هوا.
4- شبی که هیچ دروازهبانی نمیتوانست پرسپولیس را نجات دهد
الکسیس گوندوز، دروازهبان الجزایری پرسپولیس، این فصل نمایشهای نسبتاً خوبی داشت اما مقابل الهلال، هر توپی که به محوطه جریمه پرسپولیس آمد، تبدیل به گل شد. گلهای دوم و سوم روی اشتباهات مستقیم او رقم خوردند اما این فقط درباره دروازهبان نبود؛ مدافعان پرسپولیس شبی را پشت سر گذاشتند که شاید سالها کابوسش را ببینند.
5- نیمکتی که خالی بود
یکی از دلایل اصلی این فاجعه، نیمکت پرسپولیس بود؛ نیمکتی که وقتی تیم به مشکل خورد، چیزی برای تغییر نداشت. وحید امیری نبود، امید عالیشاه نبود، اوستین ارونوف هم نبود. پرسپولیس اگر با ترکیب اصلیاش هم بازی میکرد، شاید در بهترین حالت فقط میتوانست رقابتی نزدیکتر ارائه دهد اما بدون ستارههایش، اصلاً در حد یک تیم جدی ظاهر نشد.
از طرفی، الهلال نهتنها ترکیبی قدرتمند داشت، بلکه هر وقت لازم بود، مهرههای تازهنفس به زمین میفرستاد. برای الهلال، نیمکت تفاوتی با ترکیب اصلی نداشت اما پرسپولیس اگر ترکیب اولیهاش کار نمیکرد، دیگر هیچ پلنی نداشت و این، همان چیزی است که فوتبال عربستان را کیلومترها جلوتر از فوتبال ایران برده است.
6- یک درس تلخ درباره تفاوتها
این فقط یک باخت نبود؛ این یک کلاس آموزشی برای فوتبال ایران بود. تفاوت بین الهلال و پرسپولیس فقط در تعداد گلها نبود؛ در همهچیز بود. در مدل باشگاهداری، در امکانات، در زمین تمرین و در سرمایهگذاری. تیمهای عربستانی سالهاست که فقط برای شرکت در آسیا برنامه نمیریزند، آنها برای قهرمانی برنامه دارند.
الهلال از همین حالا برای حضور در فینال و قهرمانی آسیا آماده میشود، در حالی که نمایندگان ایران برای بقا میجنگند و این، دردناکترین حقیقت این شب بود.
7- بدون رتوش، بدون فیلتر
این بازی را اگر از اول تا آخر تماشا کرده باشید، متوجه شدهاید که فوتبال ایران از نظر باشگاهی دیگر قابل مقایسه با فوتبال عربستان نیست. شاید روزگاری پرسپولیس میتوانست در آسیا الهلال را آزار بدهد اما آن روزها گذشته است.
الهلال، النصر و الاتحاد حالا رویای رقابت با بهترین تیمهای دنیا را در سر دارند اما ما هنوز درگیر این هستیم که چرا بازیکنانمان نمیتوانند یک پاس ساده را درست بدهند.
این فوتبال، بدون فیلتر، بدون رتوش، جلوی چشممان بود و ما فقط تماشا کردیم.