مهدی طاهرخانی: ماهها منتظر نشسته بودند، چرتکه به دست که گندوز بلغزد و یک توپ از لای انگشتانش رد شود تا فرصت کنند برگردند سر همان قصه تکراری: «بیرانوند باید برگردد!» انگار فوتبال یک خط صاف است، انگار اگر امروز مشکل دروازهبانی داریم، تنها راهحلش همین است و بس! ولی سوال این است: چه کسی این حکم را صادر کرده؟ چه کسی گفته تنها گزینه ممکن همین است؟ حقیقت این است که برخی از این جماعت، بیشتر از آنکه نگران پرسپولیس باشند، نگران اثبات پیشبینیهای خودشانند. نگران اینکه نکند حق با آنها نبوده باشد!
* درویش میرود اما پرسپولیس چه؟
حالا که این بحث بالا گرفته، فرصتی شده برای بعضیها که شمشیرهایشان را برای مدیرعامل از نیام بیرون بکشند. نه اینکه درویش بینقص باشد! نه اینکه او تا ابد روی این صندلی بماند! بیشک خواهد رفت، شاید زودتر از آنچه فکرش را بکنیم اما سوال اصلی این است: هدف این افراد چیست؟ آیا حاضرند جام قهرمانی را دودستی تقدیم رقیب کنند، فقط برای اینکه آخر فصل سرشان را بالا بگیرند و بگویند: «دیدید گفتیم؟!» اگر این تعصب است، لعنت به چنین تعصبی!
* عدالت یکشبه!
پرسپولیس وسط یک جنگ نابرابر گیر افتاده. آن طرف، تصمیمگیرانی که بیشتر از هر چیز، به فکر خشنود کردن سیاستمداران هستند. چه کسی باور میکند محرومیت دروازهبان متخلف، به یک اشاره تعلیق شود؟ آیا قوانین فوتبال اینقدر شکننده است که با یک فشار سیاسی دود شود و به هوا برود؟ حالا هم کمیته استیناف، مثل یک بازیگر دست چندم، سرش را زیر انداخته و رأی نمیدهد، تا بلکه با تعویق حکم، آخر فصل، جریمهای بیاثر صادر کند تا پرسپولیس را در اوج نیاز، بیدفاع بگذارد!
* قضیه فقط درویش نیست!
اینجا صحبت از درویش نیست، از چیزی بزرگتر است: از حق پرسپولیس. از تیمی که بارها قربانی تصمیمهای پشت پرده شده، از هوادارانی که میبینند عدالت چطور لگدمال میشود. یک عده میخواهند ماجرا را به دوگانه درویش/ تاج تقلیل دهند اما بازی این نیست! بازی این است که یک تیم باید زمین بخورد، تا دل بعضیها خنک شود.
* آنها که جلوی پرسپولیس ایستادهاند
کدام قانون میگوید یک بازیکن قراردادش را یکطرفه فسخ کند، بعد دوباره با اضافه کردن یک واژه «تعلیق»، از محرومیت فرار کند؟ این دیگر قانون نیست، این امتیازدهی سیاسی است، این یعنی فدراسیون، دلش را جای دیگری گرو گذاشته. این یعنی فوتبال، ملعبه دست سیاست شده.
* سکوت خائنانه!
رسانههایی که این نابرابری را میبینند و دم نمیزنند، از آنهایی که این نابرابری را ایجاد کردهاند، مقصرترند. کسانی که با تیترهای دروغین، هواداران را فریب میدهند، کسانی که با دوگانهسازیهای مضحک، سعی دارند ذهنها را منحرف کنند. اما هواداران پرسپولیس باید هوشیار باشند.
* دروازهبان بهانه است!
امروز عدهای تلاش میکنند گندوز را بکوبند، تا تیم را زمین بزنند. نه اینکه گندوز بینقص باشد، نه اینکه دروازهبانیاش اطمینانبخش باشد اما نابود کردن او در این مقطع فقط و فقط به ضرر پرسپولیس است. آخر فصل، وقت اصلاح است اما حالا وقت اتحاد!
* نامها میآیند و میروند، پرسپولیس میماند!
درویش میرود، این میرود، آن میرود اما چیزی که میماند، پرسپولیس است. نباید گذاشت اختلافات داخلی، تیم را تضعیف کند. دشمن، همیشه از بیرون نمیآید، گاهی از همان جایی سر برمیآورد که یک عمر فکر میکردی قرمز است اما در لحظه سقوط، نقابش را برمیدارد!