printlogo


کد خبر: 298709تاریخ: 1403/11/21 00:00
رؤیای هالیوودی ترامپ برای غزه

گروه بین‌الملل: «نامفهوم و غیرعملی»؛ این تیتر گزارش روزنامه ها‌آرتص در ارتباط با طرح جدید ترامپ درباره باریکه غزه بود. رئیس‌جمهور آمریکا در دیدار با بنیامین نتانیاهو از مدلی جدید برای اداره نوار غزه صحبت کرد که جهان را در شوک و اعراب را در حیرت فرو برد. ترامپ در نشست خود با نتانیاهو برای مهاجرت مردم غزه به خارج از این باریکه نسخه پیچید. او به صراحت درباره مکان بعدی مردم غزه صحبت نکرد اما از مصر و اردن خواست فلسطینی‌ها را بپذیرند! اما در تحلیل خواسته‌های ترامپ چه لایه‌هایی نهفته است؟ آیا او براستی این طرح را از روی ساده‌انگاری عنوان کرد یا طرحی مفصل و حساب‌شده برای مدیریت نوار غزه در پساجنگ وجود دارد؟
آلون پینکاس، تحلیلگر ارشد اسرائیلی طرح ترامپ را نوعی آشوب و تنش جدید در خاورمیانه عنوان کرده است. او بدرستی تحلیل می‌کند این موضوع به تقویت بیشتر محور مقاومت، همچنین ایستادگی کشورهای عربی و محور ترکی در منطقه مقابل ترامپ و آمریکا منجر خواهد شد. این تحلیل ناشی از این است که ترامپ مسائل کلان در موضوع خاورمیانه را کمتر درک می‌کند و می‌خواهد با فرمول خود یعنی همان «صلح بر اساس قدرت یا زور» تمام موضوعات را به پیش ببرد.
در آن سوی ساده‌انگاری ترامپ مردم غزه وجود دارند که 16 ماه بمباران و جنایت بی‌وقفه نشان داد آنها قصد مهاجرت از باریکه را ندارند. سیسی و دولت مصر هم در یک سال و اندی گذشته بشدت مخالف مهاجرت مردم غزه بوده و هستند. گواه این موضوع دیوارکشی، فنس‌کشی و تقویت چند برابری ارتش در مرز با باریکه غزه، همچنین مخالفت قوی سیسی با مهاجرت غزه‌ای‌ها به صحرای سینا بود. به نظر می‌رسد در آن سوی فلسطین هم اردن مخالفت کامل انتقال مردم کرانه باختری به کشور خود باشد. امان و ملک عبدالله هیچ‌وقت خواستار مهاجرت فلسطینی‌ها به اردن نیستند، زیرا تجربه دهه ۷۰ نزد پادشاهی اردن وجود دارد. البته باید این موضوع را هم دید که سیسی و عبدالله چه میزان می‌توانند در مقابل خواسته ترامپ مقاومت کنند. اما چرا طرح ترامپ به تقویت مقاومت در کرانه و غزه منجر می‌شود؟ یکی از مواردی که ترامپ مطرح کرد حضور آمریکایی‌ها در باریکه بود که البته بعد از آن نتانیاهو و روبیو (وزیر خارجه آمریکا) کمی آن را تلطیف کردند. ترامپ بر این موضوع مسلط نیست که ورود آمریکا به غزه منجر به فرو افتادن واشنگتن به باتلاقی جدید می‌شود. از سویی مقاومت قوت بیشتری خواهد گرفت و مردم را تشویق به مقاومت مسلحانه و عملیات علیه آمریکایی در غزه می‌کند، بنابراین نه تنها خواسته اسرائیل برای نابودی حماس محقق نمی‌شود که بالعکس به تقویت حماس و جهاد منجر خواهد شد.
همچنین آمریکا تجربه سومالی را دارد. حضور واشنگتن در این کشور بی‌شباهت به غزه نیست؛ مکانی کوچک که می‌تواند به کمینگاه آمریکایی‌ها با تلفات زیاد منجر شود. این مورد با سیاست‌های اعلانی ترامپ جهت تخلیه نیروهای خود از خاورمیانه، همچنین اتمام همه جنگ‌ها در تعارض جدی است. ناگفته نماند این مورد یعنی ورود به جنگ، باعث تقویت محور روسیه - چین - ایران هم می‌شود که از درگیر شدن آمریکا سود مضاعف خواهند برد. بنابراین می‌توان به چند دلیل طرح ترامپ را سطحی دانست:
۱-تجربه تاریخی مردم فلسطین و نوار غزه از ۱۹۴۸ و ۱۹۶۷ نشان داده مهاجرت اصلا راه‌حل خوبی نیست و زیستن و مردن در خاک خود بهتر از هر راه‌حل دیگری است.
۲- این طرح ترامپ ادامه همان معامله قرن و طرح آبراهام است که با عملیات توفان الاقصی به بن‌بست رسید. شخص بلینکن در نشست شورای آتلانتیک اعلام کرد چند روز بعد از عملیات توفان الاقصی قرار بود مقدمه عادی‌سازی روابط عربستان و اسرائیل به مرحله تکمیلی برسد که موفق نشد. قطعا با این روند طرح ترامپ که مبتنی بر زور بر اعراب برای عادی‌سازی است، تنش فلسطین و اسرائیل را حل نمی‌کند، همان‌طور که کمپ دیوید و اسلو این مساله را حل نکرد.
۳- تنش جدید برای آمریکا بسیار کشنده خواهد بود. در دکترین امنیت ملی این کشور دشمنان شماره یک چین، روسیه و ایران هستند که یک درگیری ناخواسته دیگر باعث می‌شود واشنگتن از مقابله با این کشورها عقب بماند.
۴- طرح ترامپ بشدت بیگانه با تعاریف حقوق بین‌الملل و نامفهوم است. چگونه بدون جنگ یا خون‌ریزی یا تلفات می‌خواهد ۲ میلیون نفر را مسالمت‌آمیز از غزه خارج کند و کجا اسکان دهد؟! شاید هم طرح ترامپ بسیار شوم باشد و بعد از انتقال مردم به اردن و صحرای سینا اعلام کنند همه فلسطینی‌ها با پول اعراب به صحرای سینا بروند و کشور فلسطین را در آنجا تشکیل دهند که تجربه تاریخی نشان می‌دهد این موضوع هم ناکام می‌ماند.

Page Generated in 0/0066 sec