محسن ذوالفقاری: همین که فیلم «آنتیک» چطور مجوز گرفته است جای کلی شک و شبهه است! شوخیهای اروتیک به این فجاعت و فضاحت نوبر است. شهید بهشتی دهها سال قبل در این باره تذکراتی داده بودند ولی انگار همه گوشها کر شده است و فقط میخواهیم یک کلام از او بشنویم: «عاشق شوید! زندگی به عشق است!» از همان عشق هم چیزی نفهمیدیم. و اما کلام شـهید: «چطور میشود آب و رنگ زندگی و وضع حضورمان در جامعه، وضع هنر، فیلمها، تفریحات به سمت حاکمیت سکس بر جامعه جلو برود ولی در عین حال بگوییم که ما خواهان تعالی انسان هستیم».1 توهین به مقدسات و انقلاب دیگر جای خودش! آن را با اغماض و ارفاق میگذاریم روی حساب آزادی بیان! اما فارغ از همه این موارد اگر خواسته باشیم منصفانه به فیلم نگاه کنیم 2 نکته مثبت هم دارد.
1- دست گذاشته روی اعتقادات اشتباهات مردم که ریشهای بس قدیمی دارد. مهمترین آن بحث توسل و توکل که بعضا آدمها امامزاده و درخت و ضریح و بارگاه را اصل میدانند و فکر میکنند حاجاتشان را از آنها میگیرند، در صورتی که از خداوند غافل هستند. در این باره بحث و حرف زیاد است و در این مجمل نمیگنجد. فقط به معرفی 2 کتاب از شهید بهشتی و یک خاطره از ایشان اکتفا میکنم. اول خاطره را بگویم. خاطره از زبان خود ایشان است: «خدام حرم کاظمین خیلی گداصفت و پررو هستند. با اینکه نخستین سفری بود که به آستان این امامان پاک مشرف میشدم، مشاهده این گدایی و خرافهسازی آنها مرا خیلی ناراحت کرد و سبب شد آن حضور قلب آرزویی خودم را پیدا نکنم. خدام تکهپارچههای سبزی دارند که به اصرار میخواهند بفروشند».2 برای فهم مفهوم توکل و توسل، همچنین درک این تکهخاطره کوتاه، اول کتاب «شناخت اسلام» ایشان را پیشنهاد میکنم و بعد کتابچه «شفاعت».
2- نکته تشکیلاتی زیبایی در دل فیلم نهفته شده بود و آن هم صحنهای که ابی (پژمان جشمیدی) قصه ساخت این امامزاده دروغی را گفت ولی باز هم مردم دوست نداشتند این بنای نصفه و نیمه را خراب کنند. میدانید چرا؟ چون خودشان خرج کرده بودند و پایش عرق ریخته بودند. اما نکته تشکیلاتی در جهت حق آن، این است که برای اینکه مجموعه شما سرپا بماند و اعضایش به آن عرق و تعصب داشته باشند، باید آنها را در ساخت و رشد مجموعه بازی بدهید؛ چه جانی، چه مالی و چه فکری. بلایی که الان بعضی سازمانها اعم از دولتی و خصوصی و خصولتی بر سر کارمندانشان آوردهاند، کاملا مشخص است. کارمندان نهتنها نسبت به مجموعهشان دلسوز نیستند، بلکه دنبال فرصتی هستند تا کیسه منفعتهای خودشان را پر کنند! سازمانهای حاکمیتی بلایی خانمانسوزتر آوردهاند. در مناسبتهای ملی و میهنی کاملا مشخص است. مثال عینی و ملموسش همین دهه فجری است که الان داخلش هستیم. فارغ از همه مشکلات اقتصادی و دلکندن عدهای از نظام و انقلاب، یکی از دلایلی که مردم انقلابدوست ما هم دیگر دل به کار نمیدهند، همین است که حاکمیت همهچیز را خواسته با بودجههای دولتی زورچپانی خودش اجرا و گزارشش را رد کند! این مطلب خیلی مهم، روح حاکم بر فصل 6 کتاب تشکیلات بهشتی است: «اعضای تشکیلات، وظایف و رسالتها».3 در کل این فیلم فارغ از شوخیهای اروتیکش، برای حزباللهیها و انقلابیهای فهیم، تلنگر خوبی است و برای غیر، خطری بزرگ... .
---------------------------
پینوشت
1- شهید بهشتی اسطورهای بر جاودانه تاریخ، ص۱۰۹۰
2- من محمد حسینی بهشتی هستم
3- تشکیلات بهشتی، مجموعه نظرات تشکیلاتی شهید بهشتی