مصطفی محدثیخراسانی: نقش شعر و سهم منحصر بهفرد آن در شکلگیری میراث فرهنگی ما واقعیتی ملموس و بدیهیتر از آن است که نیازمند آوردن ادله و بحث و اثبات و به کرسی نشاندن باشد.
شعر اصلیترین سازوکار معرفتی، هنری فرهنگساز و تنها رسانه انتقالدهنده فرهنگ در تاریخ معرفتی ایران است و امروزه اگر بخواهیم به جمعبندی از هویت تاریخی فرهنگی خویش بپردازیم و تصویری از این هویت به دست دهیم چه منبع در دستتر و موثقتری از شعر موجود است.
امروزه نیز با آنکه شعر به ظاهر رقبای جدی پیدا کرده و بخش عمدهای از کارکرد رسانهای شعر را هنرهای دیگری، بویژه هنرهای تصویری انجام میدهند اما اگر نگاهی تأویلگرا به حوزه فرهنگ داشته باشیم خواهیم دید که شعر کماکان از همان جایگاه و پایگاه تاریخی خویش برخوردار است و پیشتاز در فرهنگسازی و انتقال آن است، امروز در چهارمین دهه از پیروزی انقلاب اسلامی به واقع در میان کدامیک از گونههای هنری به صورت جامع و مانع میتوان تصویری کاملتر و گویاتر از تصویری که شعر از انقلاب و آرمانهایش ارائه میدهد سراغ گرفت.
شعر انقلاب حاصل تلاش جمعی شاعران انقلاب در چند دهه اخیراست و در شکلگیری بنیان و بنای آن همه سهیم هستند و هرکدام به نسبت توانایی بخشی از این دست آورد عظیم را شکل دادهاند اما اگر قرار باشد رصد کنیم شعر انقلاب با تمام مولفههای ذهنی و زبانیش در شعر کدامیک از شاعران انقلاب یکجا و به تنهایی قابل مشاهده است بیشک آن شاعر کسی نخواهد بود جز حمید سبزواری، شعر سبزواری ریشه در پیشینهها و پشتوانههای فرهنگی و ادبی ما دارد، شعری است تلفیق یافته از حماسه، عرفان، عشق و معرفتی اجتماعی در شعر او موج میزند و در نهایت شعری مردمی است، از دیگر سو در حوزه مضامین، تمام ارزشها و آرمانهای انقلاب اسلامی از عدالتخواهی و دفاع از مستضعفان گرفته تا مبارزه با استبداد و استکبار و ارج نهادن به فرهنگ شهادت و ایثار و امید به رهایی و.... در آن موج میزند. شعر سبزواری شعر عقیده و جهاد است و فریاد امت واحده اسلامی که خواستار وحدت است و اتحاد و مبارزه برای رسیدن دوباره اسلام به مجد و عظمت و رهایی قدس شریف و....
و اینگونه است که استاد حمید سبزواری تبدیل به یکی از اسطورههای انقلاب اسلامی شدهاند؛ همانگونه که شهید چمران اسطوره دفاعمقدس و شهید مرتضی آوینی اسطوره فرهنگی و سید اهل قلم نام گرفت و شهید مطهری اسطوره اندیشه اسلام انقلابی و... . بدون تردید استاد حمید سبزواری با حضور مستمر و موثر خویش از ابتدای قیام امام خمینی در سال 1342 و با خلق آثاری که به تمامی بر شالوده ارزشها و آرمانهای انقلاب اسلامی شکل گرفتهاند، از شعرهای شکوهمندی چون «جلودار» گرفته تا سرودهای ماندگاری که بسیاری از آنها شناسنامه انقلاب اسلامی هستند، سرودهایی چون «خمینی ای امام»، «برخیزید ای شهیدان»، «آمریکا مرگ به نیرنگ تو»، «ای مجاهد» و صدها اثر دیگر، به عنوان اسطوره شعر انقلاب اسلامی نام میگیرد.
این چند سطر را با ابیاتی از مثنوی جاودان «جلودار» حسن ختام میبخشیم:
وقت است تا بار سفر بر باره بندیم
دل بر عبور از سد خار و خاره بندیم
گاه سفر آمد، نه هنگام درنگ است
چاووش میگوید که ما را وقت تنگ است
گاه سفر آمد، برادر! گام بردار
چشم از هوس، از خورد، از آرام بردار
گاه سفر آمد برادر! ره دراز است
پروا مکن، بشتاب همت چارهساز است
گاه سفر شد باره بر دامن برانیم
تا بوسه گاه وادی ایمن برانیم
وادی پر از فرعونیان و قبطیان است
موسی جلودار است و نیل اندر میان است
فرمان رسید این خانه از دشمن بگیرید!
تخت و نگین از دست اهریمن بگیرید!
یعنی کلیم آهنگ جان سامری کرد
ای یاوران! باید ولی را یاوری کرد
جانان من! برخیز بر جولان برانیم
ز آنجا به جولان تا خط لبنان برانیم
آنجا که جولانگاه اولاد یهود است
آنجا که قربانگاه زعتر، صور، صید است
جانان من! اندوه لبنان کشت ما را
بشکست داغ دیر یاسین پشت ما را