printlogo


کد خبر: 298837تاریخ: 1403/11/25 00:00
نگاهی به تبعات غیرحضوری شدن مدارس و تأثیر منفی آن بر آموزش
افت تحصیلی با تعطیلی

رها عبداللهی: آموزش به عنوان عامل توانمندسازی نیروی انسانی از ارکان مهم توسعه یک کشور است. آموزش‌و‌پرورش قوی و منظم شرط تربیت شهروندان موفق در آینده است و هر عاملی که آن را تضعیف کند، خیانت به آینده است. در دنیایی که همه کشورها در رقابت با یکدیگر در حال فتح پیشاپیش آینده هستند، کشوری که عمدا در آموزش فرزندان آینده‌ساز خود خلل ایجاد کند، مانند کسی است که در ابتدای رقابت دست‌های خود را بالا گرفته و انصراف داده است. بیایید به 5-4 سال پیش برگردیم؛ دورانی که ویروس «کووید-۱۹» دنیا را غافلگیر کرد و همه دولت‌ها برای حفظ هر چه بیشتر مردم‌شان از ابتلا به ویروس، سیاست تعطیلی سراسری را در پیش گرفتند. ایران هم جزو نخستین کشورهایی بود که ابتدا مدارس و سپس همه چیز را به خاطر کرونا تعطیل کرد. میلیون‌ها دانش‌آموز ایرانی به سامانه شاد و شبکه‌های اجتماعی فرستاده شدند تا آموزش را از آن طریق پیگیری کنند. 
با گذشت چند ماه، زندگی با وجود کرونا عادی شد. کم‌کم رستوران‌ها، پارک‌ها، سفرها، باشگاه‌ها، سینماها و... بازگشایی شدند اما از بازگشایی مدارس خبری نبود. آن موقع دبیرکل سازمان ملل تعطیلی اجباری مدارس را «فاجعه نسلی» نامید. اکثر کشورها تابستان ۲۰۲۰ یعنی ۶ ماه پس از آغاز پاندمی، مدارس خود را بازگشایی کردند اما در ایران تصمیم بر آن شد که فاجعه نسلی همچنان ادامه یابد و اینگونه شد که ۲ سال تمام مدارس ایران  تعطیل بود و رکورد ۵۳ هفته تعطیلی کرونایی در دنیا از آن کشور ما شد. این در حالی بود که سازمان ملل اعلام کرده بود مدارس باید آخرین جایی باشد که تعطیل می‌شود و نخستین جایی باشد که بازگشایی می‌شود. دست آخر در دولت شهید رئیسی پس از کنترل کووید با واکسیناسیون گسترده و جایگزینی محدودیت‌های هوشمند به جای تعطیلی سراسری، مدارس در فروردین ۱۴۰۱ بازگشایی شد تا خسارت محض تعطیلی ۲ ساله پایان پذیرد. امروز در سال ۱۴۰۳ این بار ماجرای ناترازی برق و گاز و آلودگی هوا عامل بازگشت دولت چهاردهم به سیاست تعطیلی مدارس شده. فقط در ۳ ماه آبان، آذر و دی امسال مدارس ۲۴ روز تعطیلی با دلایل اعلامی آلودگی یا برودت هوا را تجربه کردند و آموزش غیرحضوری شد. یعنی بیش از یک‌سوم روزهای درسی این ۳ ماه، دانش‌آموزان در خانه بودند. این نشان می‌دهد هر مشکلی پیش آید سیاست انفعالی تعطیلی مدارس نخستین راهکار مسؤولان است. اعلام نشدن راه‌حل مدونی برای جبران خسارت‌ها هم یعنی  مدیران تصوری از خسارت جبران‌ناپذیر و عمیق تعطیلی مدارس ندارند. چند نفر از مدیران آموزش‌و‌پرورش اظهاراتی حاکی از نارضایتی وزارتخانه از این تصمیم در رسانه‌ها داشتند ولی به هر حال تعطیلی، تصمیم نهایی دولت بوده و آموزش‌و‌پرورش ملزم به اجرای سیاستی ا‌ست که با هر روز اجرا، چالش‌های عمیقی به نظام آموزشی تحمیل می‌کند. 
۱- آسیب‌ها و چالش‌های غیرحضوری شدن مدارس
اولین پیامد غیرحضوری شدن مدارس افت تحصیلی و پایین آمدن کیفیت آموزش است. معلمان در طول سال تحصیلی تقویم آموزشی و بودجه‌بندی درسی دارند. تعطیلی‌های مکرر و حواله دادن آموزش حداقل 5 ساعته حضوری به بستر مجازی که ساعات مفید و کیفیت آموزش و امکان نظارت بر آن را به‌شدت کاهش می‌دهد، تقویم آموزشی را به‌هم می‌ریزد و به دقت و کیفیت کار معلم آسیب می‌زند. بویژه در مدارس دولتی که تعداد دانش‌آموزان بیشتر و امکانات آموزشی کمتر است.
۲- تضعیف اراده و انگیزه دانش‌آموز و معلم
غیرحضوری شدن مکرر، تمام برنامه‌های جانبی دانش‌آموزان، معلمان و خانواده‌ها را به‌هم می‌ریزد. کاش لااقل تعطیلی مدارس هم مثل قطعی برق جدول اعلام‌شده از قبل داشت! در سرتاسر پاییز و زمستان هر شب آنان منتظر اعلام تعطیلی هستند و این موضوع روی انجام به‌موقع تکالیف درسی تاثیر جدی می‌گذارد. مدارس هم اطمینانی برای برنامه‌ریزی امور فوق‌برنامه و تفریحی پیدا نمی‌کنند چون هر آن امکان تعطیلی و به‌هم خوردن تدارکات وجود دارد و این دانش‌آموزان را خسته و سرخورده می‌کند. با چنین شرایطی انگیزه و علاقه دانش‌آموزان کم و نظم و انضباط آنان مختل شده و مدرسه برای‌شان از ابهت و جذابیت افتاده است.
۳- چالش‌های خانواده‌های شاغل
تعطیلات و در خانه ماندن دانش‌آموزان آن هم بدون برنامه قبلی مشکلاتی را برای مادران شاغل و محصل ایجاد کرده. آنان نه می‌توانند کار و درس خود را تعطیل کنند و نه می‌توانند فرزندان کم‌سن خود را در خانه تنها بگذارند. ضمن اینکه کلاس غیرحضوری بچه‌ها غالبا با تلفن همراه مادران‌شان پیگیری می‌شود و این اتفاق چالش‌های متعددی برای این خانواده‌ها به همراه دارد.
۴- امکانات ضعیف آموزش مجازی
یک واقعیت نادیده گرفته‌شده در سیاست آموزش غیرحضوری این است که دانش‌آموزان زیادی به هر دلیلی دسترسی به دستگاه مناسب برای ارتباط با پلتفرم‌های آموزشی را ندارند. مدارس دولتی عموما در شبکه «شاد» آموزش را پیگیری می‌کنند که به گزارش تسنیم فقط ۱۰ درصد معلمان و مدیران از امکانات متعدد آموزشی آن نظیر گفت‌وگوی تصویری، تخته مجازی و اشتراک‌گذاری صفحه نمایش اطلاع دارند. کندی ترافیک اینترنت در شاد روان معلم و دانش‌آموز را به‌هم می‌ریزد.  بسیاری از دانش‌آموزان به دلیل بازیگوشی یا نبود نظارت، کلاس مجازی را دور می‌زنند. تعداد بالای دانش‌آموزان برخی کلاس‌ها امکان تعامل مجازی بین معلم و دانش‌آموز را از بین می‌برد و ده‌ها دلیل دیگر برای ناکافی بودن آموزش غیرحضوری. با وجود تلاش‌ها برای ارتقای آموزش مجازی، کارشناسان معتقدند هیچ‌کدام از این راهکارها نمی‌تواند جایگزین آموزش حضوری شود.
۵- بیشتر شدن اختلاف سطح مدارس دولتی و غیردولتی
یکی دیگر از مشکلات جدی، تفاوت سطح آموزش مجازی بین مدارس دولتی عادی و مدارس غیردولتی یا خاص است. مدارس دولتی عادی عمدتا از شبکه «شاد» برای برگزاری کلاس‌ها استفاده می‌کنند که به دلیل ترافیک بالای کاربران، مشکلاتی مانند کندی در بارگذاری محتوا و دشواری در برقراری ارتباط تصویری وجود دارد. در مقابل، مدارس غیردولتی و خاص با استفاده از پلتفرم‌های اختصاصی، با این چالش‌ها کمتر مواجهند و آموزش مجازی را با کیفیت بهتری ارائه می‌دهند. بنابراین بیشترین آسیب آموزش‌های مجازی و تعطیلی مدارس برای دانش‌آموزان مدارس دولتی عادی است که حتی در شرایط عادی و بازگشایی مدارس هم همچنان به نسبت مدارس خاص و غیردولتی در حاشیه توجه‌ها قرار دارند.
آسیب‌های تعطیلی و غیرحضوری شدن مدارس به هیچ وجه در روزهای حضوری قابل جبران نیست و این کشور را با بحران یادگیری و ضعف شدید پیشرفت تحصیلی مواجه می‌کند. اگر سیاست آموزشی با همین دست فرمان ادامه پیدا کند، افت تحصیلی پایدار می‌شود و تا سال‌ها نمی‌توان این فاجعه را جبران کرد. اگر اراده‌ای برای جلوگیری از خسارات بیشتر در دولت و آموزش‌و‌پرورش وجود دارد، باید برای 3 ماه باقیمانده از سال تحصیلی جاری برنامه‌ریزی فوق‌العاده‌ای در دستور کار قرار گیرد و حتی رواست نیمی از امکانات دولت را برای اجرای آن به کار گرفت. مدیران محترم، آینده‌ فرزندان ایران را با انفعال و بی‌تدبیری خراب نکنید.

Page Generated in 0/0055 sec