printlogo


کد خبر: 298846تاریخ: 1403/11/25 00:00
شجاعت و عقلانیت: رو به میهن، پشت به دشمن

محسن ردادی: رهبر انقلاب روز ۱۹ بهمن در دیدار جمعی از فرماندهان نیروی هوایی، با یادآوری حماسه افسران نیروی هوایی در سال ۵۷، 4 ویژگی مهم آنها را برشمردند. سپس به موضوع دیپلماسی و مذاکره با آمریکا اشاره کردند. اگر بخواهیم بین این 2 بخش از سخنان رهبر انقلاب ارتباط برقرار کنیم، می‌توان دولتمردان کشور را به سربازان وطن تشبیه کرد. در صورتی که آنها شجاعت، بهنگام عمل کردن، محاسبه‌گری عاقلانه و استفاده از غفلت دشمن را سرلوحه اقدام خود قرار دهند، می‌توانند به همان اندازه موثر واقع شوند. 
تصمیم‌سازان دولتی باید شجاعت کافی داشته باشند که از باورهای عوامانه فاصله و منافع ملی را در نظر بگیرند. این باور غیرعلمی و عوامانه که مذاکره می‌تواند گره‌گشای مشکلات مالی کشور باشد، با عقل و استدلال‌های کارشناسی سازگار نیست. به علاوه تجربه ایران و دنیا در مذاکره با آمریکا، هرگز به یک نتیجه برد - برد منجر نشده است.
* تجربه مذاکره
تجربه مذاکرات پیشین ایران و آمریکا، از بیانیه‌های الجزایر تا برجام، نشان می‌دهد این مسیر، همواره با چالش‌ها و موانع جدی روبه‌رو بوده و نتایج مطلوب و پایداری را برای ایران به همراه نداشته است. در طول این سال‌ها، ایران همواره با حسن‌نیت و به منظور حل مسائل و کاهش تنش‌ها، پای میز مذاکره حاضر شده است اما طرف مقابل، اغلب با زیاده‌خواهی، عدم پایبندی به تعهدات و استفاده از تاکتیک‌های غیراخلاقی، سعی در تحمیل خواسته‌های خود داشته است. به عنوان مثال، در جریان مذاکرات برجام، ایران با اجرای کامل تعهدات خود، نشان داد به دنبال توافقی عادلانه و پایدار است اما آمریکا، با خروج یکجانبه از برجام و اعمال تحریم‌های ظالمانه، نشان داد به اصول اخلاقی و توافقات بین‌المللی پایبند نیست.
طرفداران مذاکره این نکته بدیهی را نادیده می‌گیرند که انجام مذاکره و رسیدن به توافق، لزوما به معنای حل مشکلات و بهبود اوضاع نیست. تجربه نشان داده است حتی در صورت انجام مذاکره و امضای توافق، تضمینی برای اجرای آن و تحقق اهداف مورد نظر وجود ندارد. به عنوان مثال، در دوره ریاست‌جمهوری ترامپ، مذاکرات متعددی با کشورهایی مانند چین، کره‌شمالی، اعراب و افغانستان انجام شد اما هیچ کدام از این مذاکرات، منجر به بهبود پایدار وضعیت در این کشورها نشد. کدام یک از این کشورها، از نتایج مذاکره با ترامپ راضی بودند؟ این تجربه جهانی نشان می‌دهد مذاکره راه‌حل نیست. 
انتظار اینکه با مذاکره یا حتی توافق، مشکلات مهم کشور حل شود ساده‌‌لوحانه است. 
* عقلانیت و مذاکره
باید به این نکته اساسی توجه داشته باشیم که مذاکره، ذاتاً یک عمل عقلانی و معطوف به هدف است. مذاکره زمانی می‌تواند مفید باشد که حداقل نتایج قابل تصوری برای آن پیش‌بینی شود و بتواند به تحقق اهداف مورد نظر کمک کند. تعصب بی‌جا و ایدئولوژیک به انجام مذاکره، بدون در نظر گرفتن شرایط و نتایج احتمالی، می‌تواند به جای تأمین منافع ملی، به ضرر کشور تمام شود. بنابراین لازم است در هرگونه تصمیم‌گیری درباره مذاکره، با عقلانیت، هوشمندی و دوراندیشی عمل کنیم و از هرگونه تعصب و احساسات بی‌جا پرهیز کنیم. بحث‌های داغ بر سر مذاکره که در رسانه‌ها و در فضای مجازی جاری است، بیشتر بر هیجان و کل‌کل‌های انتخاباتی تکیه دارد نه بر منطق و عقلانیت. مهم است دولت تسلیم این هیجان‌ها نشود و عقلانی تصمیم بگیرد.
* نظرات کارشناسان درباره مذاکره
در تحلیل چالش‌های ایران، مسعود نیلی، اقتصاددان و دستیار و مشاور رئیس‌جمهور روحانی، به 3 ضلعی ناترازی‌های مالی و زیست‌محیطی، وضعیت خطیر روابط خارجی و شکاف‌های اجتماعی و فرهنگی اشاره می‌کند و معتقد است برای حل این ابرچالش‌ها، باید از ضلع اجتماعی آغاز کرد. به گفته نیلی، اگر بخواهیم با حفظ شرایط ناترازی‌ها و شکاف‌های اجتماعی، سراغ حل مساله تحریم برویم، طبیعتا نظام حکمرانی ناچار به دادن امتیازات زیادی به طرف مقابل خواهد شد، چرا که در شرایط ضعف سراغ مذاکرات رفته‌ایم. 
 این تحلیل دقیق و کارشناسانه، نشان می‌دهد حل مشکلات داخلی و پرداختن به مسائل اجتماعی، از جمله شکاف‌های طبقاتی، بی‌اعتمادی عمومی و نارضایتی‌های اجتماعی، نسبت به سایر امور اولویت و ضرورت بیشتری دارد. او تاکید می‌کند در شرایط فعلی، مذاکره مشکل کشور را حل نخواهد کرد. این نظر مهم‌ترین کارشناس اقتصادی نزدیک به دولت است. سوال این است که چرا نسبت به این نظرات کارشناسی بی‌توجهی می‌شود؟
* ریشه‌های توجه بیش از حد به مذاکره
با توجه به نکاتی که بیان شد مشخص می‌شود تجربه، عقلانیت، علم و کارشناسی، مذاکره در شرایط فعلی را نه‌تنها مفید نمی‌داند، بلکه آن را زمینه‌ساز برخی مشکلات جدید تلقی می‌کند. اما چرا برخی افراد اینچنین تجربه و علم را نادیده می‌گیرند و بر سوق دادن دولت به مسیر بی‌حاصل مذاکره اصرار می‌ورزند؟ این میراثی است که از دولت یازدهم مانده است. دولت‌های مختلف جمهوری اسلامی، با تکیه بر توانمندی‌های داخلی و ایجاد توازن بین نگاه به بیرون و داخل، به موفقیت رسیده‌اند. تنها استثنا دولت یازدهم و دوازدهم بود و برای نخستین بار، شاهد رویکردی بودیم که تلاش شد تمام ابرچالش‌های کشور، از طریق مذاکره و سیاست خارجی حل شود. علت این بود که آن دولت برنامه دیگری نداشت و با دمیدن بر هیجان ناشی از این باور عوامانه که با مذاکره درهای بهشت بر روی ما باز می‌شود، توانسته بود رأی بیاورد. این رویکرد انفعالی نتوانست مشکلات اساسی کشور را حل کند و حتی در برخی موارد، باعث تشدید آنها شد.
به نظر می‌رسد باقیمانده‌های آن دولت، همچنان بر آن مسیر غلط اصرار دارند. مشاور آشنای دولت آقای روحانی دست از کار نکشیده و سخنان رهبر انقلاب را به گونه‌ای تحریف کرده که مذاکره را در دستور کار دولت حفظ کند. البته دفتر رهبر انقلاب نسبت به این تحریف آشکار واکنش تندی نشان داد.
دولت چهاردهم باید از مسیر بن‌بستی که دولت آقای روحانی طی کرد و جز فاجعه حاصلی نداشت فاصله بگیرد و به پیمان دکتر پزشکیان با مردم در ایام انتخابات بازگردد. تمرکز بیش از حد بر مذاکره، FATF و مسائل خارجی و غفلت از ساختارهای داخلی و مسائل اجتماعی، می‌تواند مسیری اشتباه باشد که دولت بی‌برنامه آقای روحانی پیمود و حاصلش را دیدیم.
ذکر این نکته هم ضروری است که نباید این موضوع مهم و حیاتی را به فرصتی برای رقابت‌های جناحی و سرزنش دولت تبدیل کنیم. شعارهای توهین‌آمیز نه‌تنها غیراخلاقی، بلکه از عقلانیت و تدبیر نیز به دور است.
در شرایط حساس کنونی، بیش از هر زمان دیگری به وحدت و همدلی نیاز داریم. لازم است در همان چارچوبی که ترسیم شد، به دولت اطمینان بدهیم که در صورت حرکت در  مسیر عقلانیت و تعامل سازنده با مردم، همه جناح‌ها و گروه‌های سیاسی با او همراه خواهند بود.
بیایید این موضوع را فرصتی برای وفاق ملی و همدلی ببینیم، نه فرصتی برای کنایه، رقابت و تفرقه. با همفکری و همکاری، می‌توانیم بر مشکلات فائق آییم و آینده‌ای روشن برای کشورمان رقم بزنیم.

Page Generated in 0/0071 sec