عبدالباری عطوان: کسی که کتاب «The prince» نوشته ولیام سیمبسون دوست و همکلاسی بندر بن سلطان، در دانشکده علوم نظامی «سنت هرست» انگلیس را خوانده باشد، میتواند از شخصیت شاهزاده سعودی آگاهی داشته باشد. در این کتاب آمده است بندر بن سلطان از مادری آفریقایی بهدنیا آمده است و وی در پس پرده تلاش برای ترور محمدحسین فضلالله، مرجع شیعیان در لبنان در اقدامی انتقامجویانه از انفجار مقر تفنگداران دریایی آمریکا در سال 1982 میلادی در لبنان بوده است. این نویسنده به کارها و پستهای مختلف بندر بنسلطان در طول زندگیاش اشاره و از وی به مجموعهای از تناقضها یاد کرده و نوشته است، بندر بن سلطان توانست روابط عربستان و آمریکا را بعد از حادثه 11 سپتامبر نجات دهد و از روابط خود برای تشویق آمریکا به اعزام 50 هزار سرباز به عربستان برای بیرون راندن صدام از کویت استفاده کرد و اولین کسی بود که از ساعت صفر تجاوزگری آمریکا علیه عراق آگاه شد و جای بسیار تعجب دارد که بندر بنسلطان همزمان دوست صمیمی خانواده بوش و معمر قذافی، رهبر سابق لیبی بود. این نویسنده به پست مهم و کلیدی سازمان اطلاعات سعودی و مشکلات چند ساله شاه سعودی برای تعیین فرد مناسب برای آن بعد از عزل شاهزاده ترکی فیصل بعد از 24 سال ریاست بر آن اشاره کرد و نوشت که درنهایت بندر به طور ناگهانی به این سمت تعیین شد و این امر باعث اختلاف بین طرفداران و مخالفان آن در خاندان حاکم سعودی شد. دو علت برای برکناری بندر بنسلطان از این پست حساس وجود دارد؛ نخست بیماری او زیرا تحت عمل جراحی از ناحیه کتف در واشنگتن قرار گرفت و سپس به کاخ خود در مغرب برای گذراندن دوره نقاهت رفت. دومین علت نیز سوءمدیریت در پرونده سوریه و کمک و حمایت از گروههای مسلح تندرو و تجهیز تسلیحاتی آنها برای تسریع در سرنگونی نظام بشار اسد، رئیسجمهوری سوریه است که در این ماموریت موفق نشد و خطرناکتر از آن اینکه او براساس ارزیابیهای آمریکا، پله ترازو در صحنههای نبرد در سوریه را به نفع گروههای مسلح و به زیان مخالفان میانهرو سوری تغییر داد. احتمال اول برای برکناری بندر بنسلطان از پست ریاست سازمان اطلاعات عربستان مردود ولی احتمال دوم وارد است؛ زیرا اگر وی به خاطر بیماری و ناتوانی جسمی در انجام وظایف از پست خود برکنار میشد، در آن صورت از دبیرکلی شورای امنیت ملی سعودی و عضویت در هیات بیعت عربستان نیز برکنار میشد. بندر بنسلطان به 2 هدف اصلی پست ریاست سازمان اطلاعات عربستان را تحویل گرفت که نخست، سرنگون کردن نظام بشار اسد در سوریه و دوم، هماهنگی با دوستان آمریکایی برای حمله نظامی به ایران نظیر عراق بود. دو اتفاق باعث شد که بندر بن سلطان از پست خود کنار گذاشته شود. اولین اتفاق مربوط به (توافق برای انهدام) سلاحهای شیمیایی سوریه بود که این امر مانع حمله نظامی آمریکا به اهداف مهم نظامی و اقتصادی سوریه شد؛ اهدافی که گفته شده، بالغ بر 165 مورد است. دومین اتفاق نیز توافقنامه هستهای بین ایران و 1+5 بود که باعث برداشته شدن جزئی محاصره اقتصادی ایران و لغو یا تعویق هرگونه حمله نظامی علیه تاسیسات هستهای ایران شد. بندر که از دولت دموکرات اوباما به خشم آمده بود، تلاش کرد به سمت روسیه پل بزند و چهار بار با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه ملاقات کرد و سه هفته در جریان سفر ششماه پیش خود در مسکو باقی ماند و با مهمترین رهبران سیاسی و امنیتی این کشور ملاقات کرد و همین امر نیز خشم دولت اوباما را که از وی خشنود نبوده است، مضاعف کرد. دشوارترین سؤال این است که آیا بندر بن سلطان به طور نهایی از فضای تصمیمگیری خارج شد یا وی در آینده بازخواهد گشت و چه کسی جایگزین او به طور دائم در این پست حساس خواهد شد؟ درپاسخ به بخش اول سؤال باید گفت که کنار زدن کلی این مرد دشوار است بویژه که او چند بار خارج شده اما بار دیگر با قدرت بیشتر به عرصه بازگشته است. اما درباره بخش دوم سؤال یعنی اینکه چه کسی به طور دائمی جانشین بندر بن سلطان خواهد شد، باید گفت که پیشداوریهای زیادی مطرح است زیرا سرلشکر یکم ستاد یوسف بنعلی الادریسی که بنا به دستور پادشاه مامور کار در پست ریاست سازمان اطلاعات شد، مدت طولانی در این پست نخواهد ماند زیرا او یک شاهزاده نیست و این پست نظیر سایر پستها حساس بوده و محدود به شاهزادگان خاندان حاکم و افراد بسیار نزدیک به حلقه قدرت است. اسامی زیادی در بورس نامزدها مطرح است. برخی میگویند شاهزاده سلمان بن سلطان برادر شاهزاده بندر بنسلطان و جانشین وزیر دفاع و شریک او در برعهده گرفتن پرونده سوریه، دارای شانس زیادی برای جانشینی برادرش به عنوان رئیس سازمان اطلاعات است. بندر بنسلطان به علت روحیهاش فردی محبوب نیست اما این شرایط اکثر روسای سازمانهای اطلاعاتی کشورهای عربی است و انتظار نمیرود کسی به خاطر رفتن او از این پست بویژه در سوریه، ایران، عراق، لبنان و قطر و چه بسا خود عربستان اشک زیادی بریزد.