نگاهی به اقدامات اخیر آمریکا در ارتباط با بحران اوکراین برخی را به این فکر فرو برده است که آیا واشنگتن واقعا به دنبال جنگ با مسکو است؟ وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) به تازگی از استقرار نظامیان این کشور در لهستان و 3 جمهوری شوروی سابق همچون استونی، لتونی و لیتوانی خبر داده است. یک کشتی جنگی دیگر آمریکا نیز عازم دریای سیاه شده و قرار است شمار بیشتری از نیروهای آمریکایی تابستان امسال در چارچوب یک رزمایش در اوکراین مستقر شوند. اینگونه اقدامات نظامی واشنگتن همزمان با بحران اوکراین، بحرانی که از دسیسهچینی آمریکا و دولتهای دستنشانده نشأت میگیرد، خطر راهاندازی جنگ داخلی تمام عیار را در کییف به دنبال دارد. کمتر از یک هفته پس از آنکه آمریکا و اتحادیه اروپا با امضای بیانیه مشترک با روسیه (توافق ژنو) به پایاندادن به تمام اشکال خشونت در اوکراین و خلع سلاح گروههای غیرقانونی متعهد شدند، دولت دستنشانده آمریکا در کییف به ارتش دستور اجرای عملیات مبارزه با تروریسم را علیه جمعیت روسزبان منطقه صنعتی جنوب شرق این کشور داد.
دولت اوکراین در راستای تحقق این هدف نهتنها اقدام به اعزام نیروهای نظامی، تانک و جنگنده کرد بلکه افراد وابسته به جناح راست نئوفاشیست را نیز مسلح کرد. دولت ولادیمیر پوتین در مسکو بهدنبال توافق با واشنگتن است، به نظر میرسد متوجه وخامت شرایط کنونی شده است همچنانکه سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه روز چهارشنبه در مصاحبهای تلویزیونی، هشدار داد دولت روسیه حمله به شهروندان روس در اوکراین را حمله به روسیه قلمداد خواهد کرد. وی به حمله سال 2008 دولت گرجستان به اتباع روس در اوستیای جنوبی اشاره کرد که با مداخله نظامی روسیه برای مقابله با نیروهای گرجستان مواجه شد. این مساله که آیا دولت روسیه برای متوقفکردن کشتار غیرنظامیان روس در منطقه دونباس واقع در شرق اوکراین به اقدام مداخلهجویانه مشابه متوسل خواهد شد یا خیر باید با جدیت مورد بررسی قرار گیرد. لاوروف در ادامه اظهارات خود با اشاره به اقدامات دولت کییف، افزود مسلم است که رژیم کییف ماحصل مداخله طولانیمدت آمریکا در امور داخلی این کشور است و از زمان انحلال شوروی سابق در سال 1991 حدود 5 میلیارد دلار به بهانه ترویج دموکراسی در اختیار این کشور قرار داده شده است. این تلاشها با تحریک جنبش مخالف جناح راست برای بیثبات ساختن دولت ویکتور یانوکوویچ، دولت متحد روسیه، با دامن زدن به خشونتهای خیابانی به اوج رسید. ارسنی یاتسنیوک، نخستوزیر رژیمی که در کودتای 22 فوریه به قدرت رسید توسط مقامات آمریکا انتخاب شده بود. ویکتوریا نولاند، معاون وزیر خارجه آمریکا در امور اروپا و آسیا و مشاور ارشد امنیتی سابق دیک چنی، معاون رئیسجمهور آمریکا از حامیان انتخاب یاتسنیوک به عنوان نخستوزیر بود و همان سیاست جنگطلبانهای را در قبال روسیه و اوکراین بهکار گرفت که در تهاجم نظامی آمریکا به عراق در سال 2003 به اجرا گذاشته شد.
از جمله نشانههای مداخله آمریکا در امور داخلی اوکراین میتوان به اجرای عملیات مبارزه با تروریسم در منطقه دونباس بلافاصله پس از سفر پنهانی جان برنان، رئیس سازمان اطلاعات داخلی آمریکا (سیا) به کییف اشاره کرد؛ عملیاتی که اندکی پس از سفر این هفته جو بایدن، معاون رئیسجمهوری آمریکا به اوکراین بار دیگر از سرگرفته شد. بحران اوکراین از ابتدا تاکنون توسط نظام امپریالیستی آمریکا هدایت شده و تنها هدف واشنگتن دامنزدن به ناآرامیها و تشدید بحران در کییف است. با طولانیترشدن دامنه این بحران مشخص خواهد شد که سیاست آمریکا تنها مداخله در امور داخلی اوکراین نیست بلکه کییف بهانهای است برای جنگ با روسیه. پیش از آغاز بحران اوکراین، مانعتراشی روسیه از اجرای برنامههای نظامی آمریکا علیه سوریه و ایران و نیز اعطای پناهندگی به ادوارد اسنودن، افشاگر اسناد محرمانه آمریکا، بشدت خشم مقامات آمریکا را برانگیخته است. تحولات اوکراین حکایت از آن دارد که نظام امپریالیستی آمریکا راهبردی را در پیش گرفته است که در چارچوب آن، روسیه بهعنوان مانعی در برابر تلاشهای واشنگتن برای اعمال نفوذ بر منطقه خاورمیانه و در ابعاد گستردهتر منطقه آسیا و اروپا باید از میان برداشته شود.
*ستوننویس پایگاه اینترنتی «گلوبال ریسرچ»