printlogo


کد خبر: 35839تاریخ: 1389/1/14 00:00
نوشته‌ای درباره «تسویه حساب» ساخته تهمینه میلانی
یک تجربه محبت‌آمیز خانوادگی

کامیار کیان

 

گرایش به طرح موضوعات جامعه‌شناختی و البته این اواخر روانشناسانه، به تم اصلی آثار میلانی در چند سال اخیر تبدیل شده ‌است. این روالی است که در «آتش بس» بشدت بروز پیدا کرده بود و در این فیلم تازه اکران شده میلانی هم اساس کار را شکل داده است. اما نکته اساسی در این میان و فارغ از اینکه نوع نگاه و زاویه دید میلانی به این موضوعات مورد تایید این قلم باشد یا خیر (که البته در این نوشته محلی از اعراب ندارد)، باید پذیرفت «تسویه حساب» میلانی چندان شباهتی به تسویه‌حساب‌های سینمایی ندارد و جدای از مساله توقیف و رفع توقیف شدنش، مایه چندانی برای بحث و تحلیل در دل ندارد. تهمینه میلانی برای تهیه فیلمنامه کار اخیرش تحقیقات میدانی وسیعی حول و حوش موضوعات مورد علاقه‌اش داشته و برای درک درست این مشکلات هم سراغ آسیب‌دیده‌ها رفته و هم روانشناسانی که سعی کرده‌اند اثرات این آسیب‌ها را کاهش دهند. اما در کنار همه این تلاش‌ها برای رسیدن به نتایجی در خور یک تحقیق میدانی درست و درمان، برای پرداخت و پرورش موضوعات خشک و غیر قابل انعطاف یا به‌ تعبیری بهتر زمخت و نخراشیده و البته جلا نخورده و رسیدن به فیلمنامه‌ای در خور برای بیان سلیس موضوعات مد نظرش در قالب
سینمای داستانی و با ابزار داستان‌پردازی، انرژی زیادی صرف نکرده یا رمقی برایش باقی نبوده که مصروف رسیدن به این نتیجه کند. این داستان در‌باره کارگردانی و پرداخت تصویری فیلم و بازی گرفتن از بازیگران و حتی در ساده‌ترین شکل آن دکوپاژ صحنه‌های خارجی (بشدت) و داخلی
(با شدت کمتر) صادق است. «تسویه حساب» می‌تواند مستندی باشد درباره از هم پاشیدگی اجتماعی و گسست میان خانواده‌ها و... . می‌تواند مستندی باشد درباره پدران و مادرانی که بدون اینکه خودشان بدانند و بفهمند که چه می‌کنند و چه هدفی دارند تصمیم به ازدواج می‌گیرند و در همین اثنا بچه‌دار هم می‌شوند. می‌تواند مستندی باشد در‌باره دخترانی که در سنین پایین و پیش از آنکه دست چپ و راستشان را بشناسند ازدواج می‌کنند و احتمالا بچه‌دار می‌شوند و بچه‌های‌شان را از سر استیصال می‌کشند یا گم می‌کنند، یا می‌تواند مستندی باشد درباره دختری که پس از یک‌بار شکست در ازدواج و دردسرهای همراهی با شوهری محکوم به مرگ، عاشق پسر جوانی می‌شود که خیانت می‌کند و بی‌وفایی و .... «تسویه حساب» می‌تواند مستندی باشد درباره مادرانی که در جوانی بیوه شده‌‌ و تجدید فراش کرده‌اند و اتفاقا دختری نوجوان در خانه دارند که قربانی هوس ناپدری می‌شود و... . این فیلم می‌توانست مستندی باشد درباره مردان و بوالهوسی‌های‌شان و اینکه تنوع‌طلبند و احتمالا همیشه در کیفی که زیر صندلی ماشین دارند پول نقد به قدر کافی فراهم است و... . درباره مردانی که روز ازدواجشان هوس ماجراجویی به سرشان می‌زند و البته می‌تواند مستندی باشد درباره مردان غیور، صبور، با فرهنگ، فداکار، خوب و دوست‌داشتنی!

گرایش به طرح موضوعات جامعه‌شناختی و البته این اواخر روانشناسانه، به تم اصلی آثار میلانی در چند سال اخیر تبدیل شده ‌است. این روالی است که در «آتش بس» بشدت بروز پیدا کرده بود و در این فیلم تازه اکران شده میلانی هم اساس کار را شکل داده است. اما نکته اساسی در این میان و فارغ از اینکه نوع نگاه و زاویه دید میلانی به این موضوعات مورد تایید این قلم باشد یا خیر (که البته در این نوشته محلی از اعراب ندارد)، باید پذیرفت «تسویه حساب» میلانی چندان شباهتی به تسویه‌حساب‌های سینمایی ندارد و جدای از مساله توقیف و رفع توقیف شدنش، مایه چندانی برای بحث و تحلیل در دل ندارد. تهمینه میلانی برای تهیه فیلمنامه کار اخیرش تحقیقات میدانی وسیعی حول و حوش موضوعات مورد علاقه‌اش داشته و برای درک درست این مشکلات هم سراغ آسیب‌دیده‌ها رفته و هم روانشناسانی که سعی کرده‌اند اثرات این آسیب‌ها را کاهش دهند. اما در کنار همه این تلاش‌ها برای رسیدن به نتایجی در خور یک تحقیق میدانی درست و درمان، برای پرداخت و پرورش موضوعات خشک و غیر قابل انعطاف یا به‌ تعبیری بهتر زمخت و نخراشیده و البته جلا نخورده و رسیدن به فیلمنامه‌ای در خور برای بیان سلیس موضوعات مد نظرش در قالب سینمای داستانی و با ابزار داستان‌پردازی، انرژی زیادی صرف نکرده یا رمقی برایش باقی نبوده که مصروف رسیدن به این نتیجه کند. این داستان در‌باره کارگردانی و پرداخت تصویری فیلم و بازی گرفتن از بازیگران و حتی در ساده‌ترین شکل آن دکوپاژ صحنه‌های خارجی (بشدت) و داخلی (با شدت کمتر) صادق است. «تسویه حساب» می‌تواند مستندی باشد درباره از هم پاشیدگی اجتماعی و گسست میان خانواده‌ها و... . می‌تواند مستندی باشد درباره پدران و مادرانی که بدون اینکه خودشان بدانند و بفهمند که چه می‌کنند و چه هدفی دارند تصمیم به ازدواج می‌گیرند و در همین اثنا بچه‌دار هم می‌شوند. می‌تواند مستندی باشد در‌باره دخترانی که در سنین پایین و پیش از آنکه دست چپ و راستشان را بشناسند ازدواج می‌کنند و احتمالا بچه‌دار می‌شوند و بچه‌های‌شان را از سر استیصال می‌کشند یا گم می‌کنند، یا می‌تواند مستندی باشد درباره دختری که پس از یک‌بار شکست در ازدواج و دردسرهای همراهی با شوهری محکوم به مرگ، عاشق پسر جوانی می‌شود که خیانت می‌کند و بی‌وفایی و .... «تسویه حساب» می‌تواند مستندی باشد درباره مادرانی که در جوانی بیوه شده‌‌ و تجدید فراش کرده‌اند و اتفاقا دختری نوجوان در خانه دارند که قربانی هوس ناپدری می‌شود و... . این فیلم می‌توانست مستندی باشد درباره مردان و بوالهوسی‌های‌شان و اینکه تنوع‌طلبند و احتمالا همیشه در کیفی که زیر صندلی ماشین دارند پول نقد به قدر کافی فراهم است و... . درباره مردانی که روز ازدواجشان هوس ماجراجویی به سرشان می‌زند و البته می‌تواند مستندی باشد درباره مردان غیور، صبور، با فرهنگ، فداکار، خوب و دوست‌داشتنی!

«تسویه حساب» متاسفانه به هیچ یک از این امکان‌های پیش رویش نزدیک هم نمی‌شود (سطح طرح موضوعات دقیقا چیزی شبیه سطح بیان این مطلب درباره این فیلم است). ‌ «تسویه حساب» رگه‌هایی از تمام این موضوعات بشدت تلخ و گزنده و البته تراژیک دارد که ممکن است هر روز و هر ساعت در کنار ما و حتی در مقابل چشمان ما اتفاق بیفتد و قطعا اهمیت طرح آن حتی اگر صرفا در حد طرح موضوع باشد بر کسی پوشیده نیست. ولی نکته اینجاست که تمام این موضوعات در سطح باقی می‌ماند تا فقط دستمایه ساخته شدن یک فیلم شود و نه بیشتر. به‌عنوان چکیده این داستان‌سرایی‌های مطبوعاتی باید بگویم، اصولا هیچگونه پرداخت دراماتیک به معنای واقعی کلمه در این فیلم به چشم نمی‌خورد. اگر تصاویری که پیش روی پرده سینما نقش می‌بندد را ملاکی در‌باره فیلم بدانیم و نه توضیحات همیشگی میلانی را (معمولا موضوع فیلم‌های میلانی با توضیحات خودش معنا پیدا می‌کند نه با تصاویری که کنار هم چیده است و فیلم بدون حضور این توضیحات چیز دیگری می‌شود) باید بگویم که «تسویه حساب» هیچ ارتباطی به موضوعاتی نظیر بررسی آسیب‌های اجتماعی و تحلیل و ارائه راهکار در این حوزه ندارد، حتی ارتباطی هم به بیان صرف این معضلات ندارد (چرا که یک مستند ساده با حضور چند کارشناس و چند مصاحبه ساده و کار میدانی درست، نتایج بسیار بهتری می‌داشت). شاید اگر میلانی درصدی از وقتی را که صرف پیدا کردن دختران آسیب‌دیده و داستان زندگی آنها کرده به دقت در دکوپاژ و صحنه‌پردازی و البته حفظ راکورد صحنه‌ها کرده بود جان کلام درباره این آسیب‌های جانکاه که البته همه ما از وجودشان رنج می‌کشیم هم‌ تاثیرات راهگشایی در سطح اجتماع می‌داشت و هم فیلم معلق نمی‌ماند میان فیلمی داستانگو و مستندی خام دستانه. تا نه فیلمی قصه‌گو باشد و نه مستندی همه‌جانبه و گرهگشا و نیازی به حضور او در تمام نمایش‌های فیلم نمی‌بود تا شاید کمکی کند به نجات فیلم. «تسویه حساب» میلانی صرفا یک فیلم است که نمی‌دانم چه چیزی را می‌خواسته بیان کند یا می‌خواسته و نتوانسته است. «تسویه حساب» اما یک تجربه خوب
خانوادگی است!


Page Generated in 0/0053 sec