printlogo


کد خبر: 3980تاریخ: 1393/2/14 00:00
«وطن امروز» از ارزیابی مؤسسه رند درباره نقش اسرائیل در توافق هسته‌ای با ایران گزارش می‌دهد
پشت پرده ژست نتانیاهو

ثمانه اکوان: نقاشی‌های نتانیاهو در سازمان ملل موجب خنده تمام رسانه‌های جهان به او شد. اما چندی بعد با توافق ایران و آمریکا بر سر برنامه هسته‌ای کشورمان، کم‌کم چهره اصلی این نقاشی‌ها و استعاره پشت آنها به‌خوبی نمایان شد. برای رسیدن به این مفهوم باید چند پرسش را در این زمینه مطرح کرد: واکنش رژیم صهیونیستی به این توافق چه بود؟ چطور رژیم صهیونیستی به این نتیجه رسید که باید با توافق اولیه هسته‌ای مخالفت کند و آیا مقصود اصلی سران این رژیم واقعاً مخالفت با این توافق بود؟ بسیاری از رسانه‌های حامی دولت در داخل کشورمان در‌‌ همان زمان منتقدان توافق ژنو را «همراهان با رژیم صهیونیستی» خطاب کردند اما گذشت زمان نشان داد که این رژیم از‌‌ همان ابتدا هم خوشحالی عمیقی از شکل‌گیری این توافق داشته و به دنبال خرید زمان برای خود است تا به اقدامات نظامی دیگرش در منطقه برسد. این تحلیل، دیگر تنها تحلیل نشریات داخلی ایران و منتقدان توافق ژنو نیست که بتوان با «بی‌سواد» یا «کم‌سواد» خواندن آنها یا گفتن این مساله که اجیرشده‌اند، به‌سادگی از کنار آن گذشت. اندیشکده رند، یکی از اندیشکده‌های مطرح آمریکایی در گزارشی ۴۴ صفحه‌ای به این موضوع پرداخته و ضمن ارزیابی اقدامات بعدی رژیم صهیونیستی در قبال توافق هسته‌ای ایران، اعلام کرده است که سران این رژیم و بویژه ماموران امنیتی و فرماندهان نظامی اسرائیل از‌‌ همان ابتدا با این توافق موافق بوده و هم‌اکنون نیز به دنبال راهی برای تأثیرگذاری بیشتر بر توافق نهایی هستند. این اندیشکده با بیان پیش فرض‌هایی راجع به چگونگی رسیدن به توافق میان ایران و کشورهای گروه 1+5 به نتایجی درباره میزان همکاری رژیم صهیونیستی با آمریکا در این زمینه رسیده است.
توافق نهایی چه خواهد بود؟
اندیشکده رند با این پیش‌فرض که توافق جامع هسته‌ای میان ایران و آمریکا دست‌یافتنی است و شامل برخی مفاد و موارد از پیش تعیین‌شده است، به بررسی عملکرد احتمالی عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی در قبال این توافقنامه پرداخته است. این اندیشکده فرض را بر این گذاشته است که ایران و کشورهای عضو گروه 1+5 با توجه به مفاد اولیه توافق ژنو تا چند ماه آینده به توافق جامع می‌رسند. هنوز جزئیاتی از چگونگی این توافق منتشرنشده اما کار‌شناسان این مرکز با استفاده از عناصر و داده‌های موجود در توافق اولیه ایران و کشورهای 1+5 به این نتیجه رسیده‌اند که توافق نهایی شامل ۵ بند خواهد بود و این ۵ بند اصول بنیادین این توافق را تشکیل می‌دهد:
- ایران احتمالاً به غنی‌سازی خود ادامه می‌دهد اما محدودیت‌هایی برای میزان غنی‌سازی‌اش به وجود می‌آید و تعداد سانتریفیوژ‌ها نیز تغییر کرده و بسیار کم خواهد شد و این تغییر در تعداد سانتریفیوژ‌ها شامل سایت هسته‌ای فردو نیز خواهد بود.
- رآکتور آب‌سنگین اراک به رآکتور آب سبک تغییر پیدا می‌کند و بازسازی دیگری نیز در این باره در کار نخواهد بود و ایران تضمین می‌دهد که هیچ‌گاه دوباره به سمت تغییر این رآکتور به سمت آب‌سنگین نرود و این مساله تحت نظر مستقیم بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی خواهد بود.
- توافق شامل بازرسی‌های گسترده آژانس بین‌المللی انرژی اتمی روی سایت‌های هسته‌ای ایران خواهد بود. ایران موافقت می‌کند که معاهده NPT و پروتکل الحاقی را پذیرفته و قبول می‌کند که دسترسی آژانس بدون اعلام قبلی به سایت‌هایی که کمتر موردتوجه قرارگرفته بودند را نیز فراهم کند.
- ایران اطلاعات خود درباره ابعاد نظامی برنامه هسته‌ای‌اش را در اختیار آژانس بین‌المللی انرژی اتمی قرار خواهد داد.
- توقف کامل تحریم‌های مرتبط با برنامه هسته‌ای ایران منوط به اجرای کامل توافق خواهد بود. این اقدام شامل برداشته شدن تحریم‌های یکجانبه آمریکا که توسط کنگره به تصویب رسیده و برداشته شدن تحریم‌ها توسط اتحادیه اروپا و برداشته شدن کل تحریم‌ها با قطعنامه جدید شورای امنیت سازمان ملل خواهد بود.
در گزارش اندیشکده رند اما تنها به مساله احتمالات در توافقنامه جامع با ایران پرداخته نشده و کارشناسان این موسسه در گزارش خود به بررسی بازتاب این توافقنامه در بین کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی و بازتعریف رابطه آمریکا با آنها در راستای روابط جدیدش با ایران پرداخته است. در گزارش این موسسه آمده است: با وجود اینکه عربستان و اسرائیل نگرانی‌های خود راجع به قدرت گرفتن ایران در منطقه را دارند، هنوز هم مطمئن نیستند که توافق اولیه ضرورتاً به توافق جامع در این زمینه منجر شود و البته از نظر این دو، این مساله در صورت تحقق یافتن هم به معنای بهبود روابط ایران با غرب نیست و ممکن است روابط ایران تحت تأثیر مسائل دیگر چون مسائل حقوق بشری همچنان با غرب سرد باقی بماند. از نظر آمریکا و اتحادیه اروپایی، احتمال مناسب و ایده‌آل در این زمینه این است که عربستان و اسرائیل هر دو سیاست‌های خود را بر اساس این توافقنامه تغییر دهند و خود را با شرایط جدید وفق دهند. (این کار باید توسط کشورهای گروه 1+5 صورت گیرد و البته طی یک ماه آینده نیز باید با نتایج مثبت خود همراه باشد.) هر دو قدرت منطقه‌ای در حال حاضر نیز به مقامات دولت اوباما درباره ویژگی‌های توافق نهایی و جزئیات آن مشاوره می‌دهند تا درنهایت توافق جامع را به شکل موردنظر خود درآورند. بااین‌حال اگر مفاد توافق نهایی همین پیش‌فرض بیان‌شده باشد، باید گفت هر دو اینها نگرانی‌های خود درباره نقش ایران در منطقه و امکان بازگشت ایران به شرایط قبلی هسته‌ای‌اش را خواهند داشت. توافق نهایی با ایران شامل غنی‌سازی اورانیوم در درجه پایین خواهد بود و البته این غنی‌سازی به این معنا نیست که ایران در مرحله «برک اوت هسته‌ای» یعنی مرحله گریز از نظارت‌ها و بازگشت به توانایی‌های قبلی‌اش باشد و در این باره جدول زمانی‌ای برای اطمینان حاصل کردن از اینکه ایران دیگر توانایی ساخت بمب هسته‌ای را ندارد نیز در توافقنامه گنجانده خواهد شد.
بعد از هسته‌ای، موشک‌های بالستیک
توافق صورت گرفته درباره اجازه ندادن به ایران برای رسیدن به مرحله «برک اوت هسته‌ای» سؤالات هسته‌ای درباره اینکه آیا ایران همچنان «توانایی‌های هسته‌ای» خود را حفظ خواهد کرد را نیز همچنان در خود دارد. عربستان سعودی و اسرائیل اما از این مرحله فرا‌تر رفته و از این مساله نگران هستند که توانایی‌های ایران به مراحلی فرا‌تر از هسته‌ای رفته باشد. برای مثال اسرائیل، ایران را به‌عنوان تهدیدی موشکی نیز می‌شناسد و عربستان سعودی نیز ایران را دشمن ایدئولوژیک و استراتژیک خود می‌داند. این مساله برای ایالات‌متحده که به دنبال کم‌کردن حضور خود در خاورمیانه است و از سوی دیگر باید به هم‌پیمانان خود نیز اطمینان دهد که خطری آنها را تهدید نمی‌کند، مشکل است. ایالات‌متحده باید در این زمینه هوشیار باشد. اقدامات سیاسی آمریکا باید به مرحله‌ای فرا‌تر از همکاری‌های امنیتی با هم‌پیمانانش در منطقه برود و سیاستمداران نیز باید با چشم باز به دنبال حفظ منافع آمریکا در منطقه باشند.
توافق هسته‌ای و ژست دیپلماتیک نتانیاهو
این اندیشکده در ادامه گزارش خود آورده است: واکنش اسرائیل به توافق اولیه هسته‌ای ایران و کشورهای غربی منفی بود اما دیدگاه‌های جایگزین این رویکرد، هم‌اینک بیشتر شده و قدرت بیشتری می‌گیرند. مقام‌های اسرائیلی حتی قبل از رسیدن ایران و آمریکا به توافق اولیه نیز بشدت به مخالفت با این اقدام پرداخته و اعلام کرده بودند که ازنظر آنها رئیس‌جمهور روحانی هم غیرقابل‌اعتماد است. آنها بیان می‌کردند که حقیقتاً تغییری در سیاست‌های هسته‌ای و سیاست خارجی ایران بعد از ریاست‌جمهوری حسن روحانی به وجود نیامده است. از همین رو نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل درباره توافق اولیه با ایران گفت: «آنچه در ژنو اتفاق افتاد نه اتفاقی تاریخی، بلکه اشتباهی تاریخی بود.» با این‌حال گفته می‌شود از ابتدا هم تعداد بسیار زیادی از عوامل رژیم صهیونیستی با این توافق اولیه موافق بوده‌اند و این ژست دیپلماتیک نتانیاهو برای برخورد با ایران بوده که او را وادار به مخالفت با این توافق کرده است. در این گزارش نیز به این مساله اشاره‌شده و اندیشکده رند در ادامه بیان کرده است: باوجود مخالفت‌های اولیه بسیاری از کار‌شناسان و تحلیلگران اسرائیلی بر این عقیده بودند که ابراز مخالفت شدید اسرائیل در مقابل توافق هسته‌ای ایران و آمریکا اشتباه استراتژیک نتانیاهو بوده است. بر این اساس این کار‌شناسان بر این عقیده‌اند که با این کار اسرائیل به حاشیه رانده شد و درعین‌حال خود را در معرض خطر گسست روابطش با آمریکا قرارداد. یکی از مذاکره‌کنندگان سابق اسرائیلی در مذاکرات سازش بر این عقیده است که مخالفت نتانیاهو و دولت او با توافق هسته‌ای ایران و آمریکا و به کار بردن ادبیات تهدید و خشونت‌آمیز در قبال اوباما و همچنین دخالت در امور داخلی آمریکا باعث نابود شدن روابط استراتژیک واشنگتن و اسرائیل شده است. این اندیشکده در ادامه آورده است: در‌‌ همان زمان بسیاری از کار‌شناسان اسرائیلی بر این عقیده بودند که این قرارداد به‌نوبه خود بسیار مهم نیز بود چراکه توانست بخش مهمی از فعالیت‌های هسته‌ای ایران را در حالت فریز یا انجماد قرارداده و متوقف کند. رسانه‌های اسرائیلی نیز بعد از مدتی شروع به گفتن این مساله کردند که قرارداد هسته‌ای با تهران، اسرائیل را در وضعیت مطلوب‌تری قرار داده و اگر برخی اجازه دهند می‌توان گفت که این معامله برای اسرائیل خیلی هم خوب بوده است. گستره متنوعی از ماموران سابق امنیتی در اسرائیل از مئیر داگان، رئیس سابق موساد گرفته تا یووال دیسکین، مدیر سابق شین بت و گابی اشکنازی، رئیس سابق نیروهای نظامی اسرائیل به‌طور مشابهی استدلال کرده‌اند که «باوجود اینکه این توافقنامه ازنظر موقعیت امنیتی اسرائیل قرارداد کاملی نیست ولی بااین‌حال مزایای این معامله موقت بر خطراتش غلبه دارد.» در آن هنگام ماموران امنیتی اسرائیل بر این مساله تأکید داشتند که دولت باید به‌جای رد کامل این توافق، بر این مساله تمرکز کند که چگونه می‌تواند تأثیرگذاری خود بر توافق نهایی را داشته باشد تا بتواند رسیدن اسرائیل به اهدافش را در این توافقنامه تضمین کند. در بین مقامات امنیتی اسرائیل این عقیده وجود داشت که اقدام دولت در برابر توافق اولیه هسته‌ای ایران و آمریکا در تضاد کامل با منافع و موقعیت اسرائیل قرار دارد. این مقامات امنیتی بر این باور بودند که به‌جای رد کردن صددرصد مفاد این توافقنامه، نتانیاهو باید با روی خوش با آن برخورد می‌کرد و درنهایت با استفاده از دیپلماسی نرم، بر شرایط نهایی در توافق جامع هسته‌ای با ایران تأثیرگذاری می‌کرد. همچنین این ارزیابی در داخل اسرائیل وجود دارد که بسیاری درباره برنامه کاهش غنی‌سازی ایران نظر کاملاً موافق دارند و برخلاف دولت نتانیاهو که اعتقاد دارد تمام فعالیت‌های هسته‌ای ایران باید برچیده شود، اعتقاددارند کاهش سطح غنی‌سازی ایران برای امنیت اسرائیل بسیار مهم است. چراکه فعالیت‌های ایران به‌خوبی در این زمینه رصد می‌شود و دیگر بهانه‌ای برای کارهای مخفیانه باقی نمی‌ماند. ازنظر اندیشکده‌های سیاسی اسرائیل نیز توافق هسته‌ای با تهران، احتمال حمله نظامی را کاهش داده و به این منظور برای امنیت اسرائیل بسیار قابل‌توجه و مهم است.
چرا نتانیاهو علیه توافق هسته‌ای حرف زد؟
بر اساس گزارش این اندیشکده، مقام‌های رژیم صهیونیستی درنهایت با توجه به افکار عمومی همچنین توصیه‌های مقام‌های امنیتی و نظامی دو راه بیشتر پیش رو ندارند: یا باید توافق نهایی با ایران را بپذیرند و خود را با آن وفق دهند یا اینکه آن را به‌کلی رد کنند. اما چرا نتانیاهو ترجیح داد در ابتدای کار در مخالفت با این توافق حرف بزند؟ این اندیشکده آمریکایی در بررسی احتمالات در پذیرفتن یا رد کردن توافق توسط مقام‌های اسرائیلی به‌خوبی به این نکته اشاره‌کرده است. اگر نتانیاهو در وهله اول این قرارداد را می‌پذیرفت، نمی‌توانست هدف خود را که شعار او نیز در سازمان ملل یا سایر سخنرانی‌هایش بود عملی کند: «غنی‌سازی صفر و سانتریفیوژ صفر». حالا آمریکا باید برای جلب‌توجه او و کنار آمدن با تهدیدهای هرروزه‌اش امتیازات کمتری به ایران بدهد. نتانیاهو به همین دلیل در‌‌ همان زمان به‌یک‌باره به سوریه حمله کرده و بخش‌هایی از خاک این کشور را هدف قرارداد. او می‌خواست اعلام کند که اگر توافق به نفع او نباشد، همه‌چیز را به هم می‌ریزد. اما بعد از مدتی به این نتیجه رسید که باید با دیپلماسی راه خود را به‌پیش ببرد زیرا اگر در گفت‌و‌گو‌ها مشارکتی نداشته و به آمریکا و کشورهای اروپایی در این باره مشورت ندهد، نمی‌تواند در برابر حزب‌الله که موردحمایت ایران است یا سایر موارد اختلافی‌اش با ایران امتیازی از این کشور بگیرد. در صورت قبول کردن توافق اولیه، مسؤولان رژیم صهیونیستی هم در جریان مذاکرات قرارگرفته و مشاوره‌هایی را به مقام‌های آمریکایی داده و باعث می‌شوند مسائل دیگر نظیر حمایت ایران از حزب‌الله یا موشک‌های بالستیکش به مذاکرات راه یابد و به شروط توافق نهایی با ایران اضافه شود. این اندیشکده آمریکایی در گزارش خود به‌خوبی به این موضوع پرداخته است: «اسرائیل به‌خوبی به این نتیجه رسید که رد کردن هرگونه توافق با ایران می‌تواند به معنای رودررو شدن بیشتر با ایران و حزب‌الله در سوریه ختم شود و اگر ماجرای سوریه با شدت بیشتری ادامه یابد، می‌تواند موجب تضعیف ثبات و آرامش اردن شود که هم‌مرز با اسرائیل است. از سوی دیگر اگر اسرائیل سازگاری‌ای با این توافق نشان دهد به خاطر خرید زمان است چراکه بشدت به دنبال گسترش نفوذ و برد موشک‌های بالستیک خود است و به همین دلیل سعی دارد با تأخیر یا سنگ‌اندازی در توافق ایران و آمریکا به‌جایی برسد که ضمن قبول حداقل خواسته‌هایش در این توافقنامه، تهدیدی همیشگی برای ایران در حوزه موشکی داشته باشد.» بر این اساس، نتانیاهو با بیان مخالفت خود با توافق اولیه و همچنین رد کردن توافق‌های بعدی در این زمینه توانست اوباما را تحت فشار قرار داده و او را مجبور کند امتیازهایی که قرار است به ایران بدهد را با دقت بیشتر و البته سرعت کمتر در اختیار این کشور قرار دهد. این مساله‌ای است که اوباما توسط کنگره توانست به آن دست پیدا کند و اگر فشارهای نتانیاهو نبود این کار به هیچ وجه ممکن نبود.


Page Generated in 0/0065 sec