printlogo


کد خبر: 4019تاریخ: 1393/2/14 00:00
جنگ میان روسیه و عربستان آغاز شده است
پایان عمر آل‌سعود

مصطفی رضوانی*: بسیاری از ناظران براین باورند رویکرد مداخله‌جویانه و تجاوزکارانه عربستان‌سعودی در قبال کشورهای منطقه و تبدیل آن به محرکی برای گسترش خشونت و افراط‌گری نشان می‌دهد آل‌سعود برای به تاخیر انداختن سقوط و از هم پاشیدگی حتمی کشور دست و پا می‌زند. مشکل آل‌سعود در این امر نهفته است که بقای خود را در جلوگیری از هرگونه تغییری می‌بیند اما پرواضح است تغییر در کشوری که بیش از هزار ساله یک سبک حکومتداری در آن پیاده می‌شود، امری اجتناب‌ناپذیر است. بقا و ادامه وجود، شعار اصلی سیاست‌های عربستان در عرصه‌های داخلی و بین‌المللی است. این سیاست‌ها جلوگیری از تغییر در این کشور را هدف قرار داده اما در مقابل سیاسیون این کشور در پرتو نظم جهانی در حال تغییر، برای خودشان انبوهی از دشمنان و منتقدان عمدتا داخلی ایجاد کرده‌اند. از سوی دیگر دلایلی وجود دارد که نشان می‌دهد آمریکا نقش خود را در تامین امنیت عربستان که تا زمانی برای کاخ سفید مهم بود، کمرنگ‌تر کرده، زیرا آمریکا نتوانسته است بسیاری از خواسته‌های آل‌سعود را بویژه درباره مسائل بسیار حساس منطقه محقق کند. این خواسته‌ها شامل مناقشه اعراب- اسرائیل، درگیری‌ها بین جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی، جنگ خونین سوریه و محو کردن جریان اخوان‌المسلمین بویژه اخوانی‌های مصر بوده است. برخی ناظران بر این باورند آمریکا به همین دلیل یعنی بروز تغییرات در عربستان است که گروه اخوان‌المسلمین را به عنوان ابزاری برای «تغییر نظام» در منطقه به خدمت گرفته است. قدر مسلم آن است که نقش عوامل اقتصادی و فرهنگی داخل عربستان سعودی در تحقق این تغییر مهم ارزیابی می‌شود. براساس تحقیقات یک مرکز مطالعاتی در اروپا، بیش از 60 درصد سعودی‌ها که در رده سنی 20 سال یا کمتر هستند، امید به زندگی بهتر و شغلی مناسب را از دست داده‌اند و 70 درصد شهروندان عربستانی نیز در تامین مسکن با بحران مواجهند. 40 درصد آنها نیز زیر خط فقر بسر می‌برند. در این میان خاندان حاکم بر این کشور که بیش از 25 هزار تن است از بهترین امکانات رفاهی و اراضی سرسبز این کشور بهره‌مندند و بالاترین دستمزد را دریافت می‌کنند. کارگرهایی از کشورهای خارجی به عربستان مهاجرت می‌کنند و کشوری با جمعیت 19 میلیون نفری دارای بیش از 8 میلیون و 500 کارگر خارجی است. تبعیض جنسیتی در این کشور بیداد می‌کند، در حالی که 60 درصد از فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌های عربستان را زنان شامل می‌شوند اما فقط 12 درصد آنها موفق به ورود به بازار کار شده‌اند. عربستان تنها کشور دنیاست که رانندگی زنان در آن ممنوع است و زنان از کمترین حقوق شهروندی برخوردار نیستند و برخی از آنان هنوز حتی شناسنامه ندارند. به علاوه فاصله طبقاتی زیاد و عمیق‌تر شدن شکاف بین فقرا و ثروتمندان آن و نیز نحوه امتیازدهی باعث بروز اختلافات و مشکلات بسیار جدی بین شیعیان و سنی‌ها در عربستان شده است. مقامات سعودی میلیاردها دلار از درآمدهای نفتی را برای مواجهه با انقلاب‌های منطقه خاورمیانه بر باد داده‌اند؛ حدود 20 میلیارد دلار را برای کمک به رژیم بحرین در سرکوب کردن قیام مردم این کشور و نیز به عمان برای مقابه با «بهار عربی» اختصاص داده‌اند. عربستان همچنین قرار است 3 میلیارد دلار را برای تجهیز ارتش به سلاح‌های فرانسوی در اختیار لبنان قرار دهد تا بتواند بر حزب‌الله که همپیمان سوریه است، غالب شود. آل‌سعود که همواره برای بر هم زدن ثبات برخی کشورها و سنگ‌اندازی در مسیر تحقق انقلاب‌ها در منطقه تلاش می‌کند، میلیاردها دلار برای سرنگون کردن محمد مرسی، رئیس‌جمهوری منتخب مصری‌ها و نیز تغییر نظام بشار اسد در سوریه خرج کرده است؛ دستگاه اطلاعاتی عربستان که تا چندی پیش ریاست آن را بندر بن سلطان برعهده داشت یکی از ارگان‌های مهم برای هماهنگی کمک‌های مالی و تسلیحاتی به تروریست‌های سوریه بوده است، دلارهایی که فقط خیابان‌های سوریه را با خون مردم بی‌گناهش رنگین کرده است. براساس برخی گزارش‌ها، باراک اوباما، رئیس‌جمهوری آمریکا در سفر اخیر خود به ریاض از ملک عبدالله، پادشاه سعودی خواست از روند انتقال قدرت در اوکراین حمایت مالی کند. بی‌هیچ دلیل و مدرکی اما حاکمان سعودی می‌خواهند اموالی را در اوکراین به بهانه کمک به مردم آن بذل و بخشش کنند؛ امری که پیش‌تر و قبل از شروع بحران اوکراین، مقامات سعودی درباره آن هشدار و اعلام کرده بودند «جنگ میان عربستان و روسیه آغاز شده است. عربستان خود را برای یک جنگی تمام‌عیار آماده می‌کند». به نظر می‌رسد تغییر در عربستان‌سعودی حتمی و اجتناب‌ناپذیر است و بزودی اتفاق می‌افتد. این رویدادی است که همگان بویژه آمریکا باید خودشان را برای آن آماده کنند.
*کارشناس مسائل خاورمیانه


Page Generated in 0/0065 sec