حسین بابازاده مقدم: اظهار نظرهای علی یونسی در جمع یهودیان شیراز تا حدود بسیار قابلملاحظهای واجد صفات سخنان فرقهای و معنویتهای منفک از دین است.
وقتی میگوییم فلان اظهارنظر فرقهای است، یعنی اینکه آن جملات واجد و دربرگیرنده گذارههای فرقهای و برداشتهای انحرافی و آلوده از معنویت بوده و سرشتی یگانه در برداشتهای ناروا از عرفان و شناخت دارد. به این اعتبار وقتی اظهار نظرهای دستیار رئیسجمهور در امور قومیتها را که در جمع یهودیان شیراز بیان شده مرور میکنیم، نشانههای فرقهای موج میزند.
علی یونسی در جریان سخنرانی برای یهودیان شیراز که پس از مراسم عبادی ایشان برگزار شده است، ضمن طرح نقطهنظرات شخصیاش درباره تاریخ ایران و ادیان با روایتی «یهودی و عبرانی» برخی نکات را بر زبان رانده است که دقیقا معادل فرقهای دارد. او صرف نظر از اینکه در این مراسم که متعلق به یک اقلیت مذهبی بوده، نباید بهعنوان یک روحانی به نقاطضعف جامعه ایمانی مسلمان و شیعه وارد میشد به طرح بحث سینهزنی در جمعی پرداخته است که خود آنان از منتقدان آیین و اندیشههای شیعه تلقی میشوند که خود حاوی همذاتپنداری سخنران با جمعی است که اظهاراتش را در آن بیان کرده است. خود شما هم شاید این تجربه را داشته باشید که وقتی در یک جمع غریبه از موضوعاتی درباره یک عضو از خانوادهتان سخن میگویید در واقع این اقدام بخش قابل ملاحظهای از بعد روانیاش ناشی از حس نزدیکی به مخاطب است و ناشی از حس یک ناراحتی مشترک که در واقع یک خطای بسیار قابل ملاحظه از سوی فردی است که عنوان مشاور و دستیار رئیسجمهور کشوری به بزرگی ایران را یدک میکشد. همانطور که ملاحظه میکنیم در این عبارت عملا هم سینهزنی و هم فرهنگ شیعه مورد نقد و تهمت قرار گرفته است: «فرهنگ ایران عرفانطلب است و بیشتر روح دین و مذهب را طلب میکند تا ظواهر مناسک را اما میبینیم که گاه سینهزنی را تا پاسی از شب انجام میدهد اما زمان اندکی برای نماز اختصاص میدهد». اما باید از علی یونسی سؤال شود این عرفان و عرفانطلبی مورد اشاره در فرهنگ ایرانی ناظر بر چیست؟ اگر ناظر بر دین نیست پس چگونه میتوان آن را بهعنوان عرفان تلقی کرد. خود وی در بخش دیگری از سخنانش کار را برای جویندگان پاسخ سادهتر کرده و گفته است: «عبادت، ارتباط فرد با خداست؛ با هر زبان و بیان که باشد مهم نیست، شاید شما هم قصه حضرت موسی(ع) با شبان را در مثنوی مطالعه کرده باشید. البته در مقام صحت آن نیستیم اما یک حقیقت را مولوی میخواسته عنوان کند و آن ارتباط انسان با خداست که ارتباطی عبادی است و این ارتباط در هر دینی دیده میشود».
اگر این اظهارنظر علی یونسی صحیح باشد، بنابر این کسانی که با ادبیات آیینهای بودیسم و هندوئیسم و بتپرستی و نظایر آن نیز عبادتی را انجام میدهند چون ناظر بر عبادت است یک احساس خوب و معنوی را تداعی میکند.
اگر زبان و بیان عبادت مهم نباشد، اساسا شریعت و فقه را چگونه میتوان در جامعه تجویز کرد و چگونه فردی که عنوان روحانی را یدک میکشد، میتواند اینگونه تفسیر نادرستی از معنویت را اشاعه دهد. برای گرایشهای معنوی و فرقهای که در دولت اینچنین عیان است باید بسیار نگران بود، چرا که تاکنون و در دورههای مختلف هیچ یک از بخشهای نظام در هیچ یک از دولتها توافق نظر برای مقابله با اندیشههای فرقهای را کنار نگذاشته و همواره با آن حساس و ظریف برخورد کردهاند و این گرایش یونسی، نقطه مقابل سیاستهای کلان نظام در بحثهای مرتبط با مباحث معنوی است.
نزدیکی حکومت بنیاسرائیل در نسل جدید و اصلاحطلبان!
این جمله یکی از عبارتهای بسیار جالب سخنرانی یونسی در جمع یهودیان شیراز به شمار میآید: «حتی امروز حکومت بنیاسرائیل هم در نسل جدید به آنچه نسل جوان ایران درباره همزیستی و اصلاحطلبی میگوید، نزدیک شده است». در واقع علی یونسی با یک تیر چند نشان زده است. از یکسو گرایش اصلاحطلبان به برقراری ارتباط با یهودیان در سرزمینهای اشغالی را افشا کرده و از سوی دیگر نشان داده است در اصلاحطلبی ایرانی و اصلاحطلبی یهودی وجه اشتراکاتی وجود دارد و عملا این ادعای دیرینه ما درباره ارتباط اصلاحطلبان با صهیونیستها را بهنوعی تایید کرده است.
اگر خود وی بتواند از این عبارت چندپهلو و مبهمی که بیان کرده است، معادل دیگری بتراشد نگارنده نیز ادعای او را میپذیرد اما واقعیت امر چیز دیگری است و در واقع همان نکته اصلی است که خود وی رسما بدان اشاره کرده است. وی در بخش دیگری از سخنانش به تحریف اهداف پیامبران الهی پرداخته و در اظهار نظری بدون مبنا گفته است: «پیام مشترک همه پیامبران این است که ما همه به زبان خود عبادت میکنیم، نه من به فکر مسلمان کردن شما باشم نه شما به دنبال آن باشید که تفکر دینی خود را غالب کنید، در کنار هم زندگی کنیم، کلاه سر هم نگذاریم، همدیگر را آنگونه که هستیم بپذیریم و رسالت دین را رسالت اخلاقی آن بدانیم. دین نیامده ما را از هم جدا کند و به جان هم بیندازد، دین آمده تا ما را با هم مهربان کند، رابطه ما را با خدا خوب کند».
باید از یونسی سؤال کرد آیا به این سادگی میشود اهداف پیامبران را تحریف کرد و این حقیقت را کتمان کرد که همه پیامبران الهی از آدم(ع) تا خاتم(ص) برای دعوت به اسلام به زمین آمدهاند؟! یونسی در بخشهای دیگری از این سخنان برخی ادعاهای صهیونیستها درباره کورش و کشفیات تازه تاریخی را مورد تایید قرار داده است که از جمله جعلیات تازه صهیونیسم در زمینههای تاریخی به شمار میآید که خود جای نقد بسیار دارد. چنانچه دستیار رئیسجمهور در امور اقلیتهای مذهبی و قومیتها تفاوت قرائتهای صهیونیستی از یهودیت را نمیشناسد باید از آن به چه کسی شکایت برد و چه فردی را مسؤول شناخت و این بیاطلاعی عمیق یا تجاهل عامدانه چه اثرات زیانباری را برای کشور به همراه دارد؟ جولان فرقههای انحرافی زیر پرچم حمایتهای دولتی از جمله تهدیدهای بسیار جدی است که با وجود عناصری همچون علی یونسی که نقش بسزایی هم در دولت سایه دارد، باید انتظار داشت. با مرور اظهارنظرهای وی درباره یهودیان، تاریخ و ایران، همان سخنان جنجال برانگیز رحیم مشایی در دولت قبل تداعی میشود که نتیجتا سبب شد دولت، مشروعیت خود را در میان بسیاری از حامیان سنتی خود از دست بدهد. اگرچه اینگونه اظهارنظرها بنابر دلایل متعددی منجمله برخوردهای شدید با رسانههای منتقد کمتر رسانهای میشود اما بهنظر میرسد علی یونسی دوست دارد مشایی دولت روحانی باشد.