تصادف شدید بین 2 راننده زن، خودروی یکی از آنان را واژگون کرد. این حادثه ساعت 13:30دیروز در بلوار سردار جنگل، خیابان امام رضا رخ داد. مجید پورمحمد، فرمانده آتش‌نشانان گفت: بر اثر برخورد 2دستگاه خودروی سواری به رانندگی «سهیلا» 27‌ساله و «منیره» 30 ساله، یکی از خودرو‌ها واژگون شد. به گفته وی، آتش‌نشانان پس از ایمن‌سازی محل به وسیله نوارهای هشدار دهنده و قطع سیستم برق خودرو، راننده خودروي واژگون شده را خارج کرده و تحویل عوامل اورژانس دادند. آتش‌نشانان با جرثقیل خودروی واژگون‌شده را به حالت اولیه درآوردند و پس از ایمن‌سازی محل به ماموریت خود پایان دادند.

2 سارق که قصد سرقت یک بانک در شیراز را داشتند، ناکام ماندند. جانشین فرمانده انتظامی استان فارس گفت: ساعت 12 یکشنبه گذشته 2 نفر سارق با پوشش مشتری وارد بانک صادرات فرهنگ شهر شده و مبلغی را به زور از بانک گرفتند. سرهنگ کریم کشوری با بیان اینکه در این مابین، مسؤول‌ بانک با ترفندهایی، سارقان را معطل و پلیس را از موضوع آگاه کرد و پلیس بلافاصله وارد عمل شد، اضافه کرد: سارقان پس از خروج از بانک با زور اقدام به سرقت خودروی یکی از شهروندان کرده و از میدان معلم به طرف معالی‌آباد فرار کردند. وی عنوان کرد: در این فاصله نیروهای پلیس با انجام اقدام‌های لازم، راه را بر سارقان بستند و در جریان تعقیب‌و‌گریز، یک نفر از سارقان زخمی شد که پس از انتقال به بیمارستان در آنجا جان باخت. جانشین فرمانده انتظامی استان فارس با اشاره به اینکه ‌سارق دیگر نیز دستگیر شد، ادامه داد: احتمال وجود همدستان دیگری برای این سارقان وجود دارد که دستگیری آنها هم در حال پیگیری است. سرهنگ کشوری گفت: ‌بر اساس اعلام مسؤولان‌ بانک، مبلغ دزدیده شده حدود 25 میلیون ریال است.

یک مرد که همسر موقت خود را با سیم برق خفه کرده بود، در یک قدمی چوبه‌دار قرار گرفت. عصر 11‌اردیبهشت 87، ماموران کلانتری110 شهدا از کشف جسد یک زن 46 ساله در خانه‌اش باخبر شدند. ماموران با حضور در صحنه دریافتند لیلا با پیچیده شدن سیم برق و روسری به دور گردنش خفه شده است. تحقیقات نشان داد همسر قربانی از خانه فرار کرده بود و با دستور بازپرس تحت تعقیب گرفته شد تا اینکه 4 روز بعد وی وقتی در حوالی خانه‌اش پرسه می‌زد، به دام افتاد. این مرد در بازجویی‌ها ابتدا خود را بی‌گناه دانست تا اینکه چاره‌ای جز اعتراف ندید و پذیرفت قاتل است اما در نخستین جلسه محاکمه خود را بی‌گناه دانست. وی گفت: بعد‌از‌ظهر روز پیش از کشف جسد، به همراه پسرکوچکم و دوستم برای خرید موتور به بازار رفتیم و حدود ساعت 3 بامداد به خانه برگشتم که پسرم در طبقه پایین پیش مادرم خوابید و من به طبقه بالا رفتم. صبح هم وقتی پسرم مرا صدا کرد به اتاق همسرم رفتم و با جسد او روبه‌رو شدم. وی ادامه داد: چند روزی بود که مدت عقد موقت من و همسرم به پایان رسیده بود و من از او خواستم از خانه من برود ولی مخالفت می‌کرد به همین دلیل بین ما اختلاف به وجود آمد اما من با او درگیر نشدم. این اظهارات متهم در حالی بود که همسایه‌های متهم عنوان کردند که شب قبل از کشف جسد،‌ از خانه متهم صدای درگیری شنیده‌اند. با دستور قاضی عزیزمحمدی و برای شنیدن اظهارات دوست متهم، جلسه رسیدگی تجدید شد و دوست متهم عنوان کرد که به هیچ‌وجه موضوع خرید موتور در میان نبوده است و متهم آن شب فقط از او مقداری پول برای خرید موبایل قرض گرفته است. در دومین جلسه رسیدگی به این پرونده مرد جوان با بیان اینکه هیچ اختلافی با همسرش نداشته است، درگیری و قتل همسرش را بار دیگر نپذیرفت. وی گفت: کارمند یک دانشگاه بودم که با لیلا آشنا شدم. اوایل او به من نگفت که معتاد است و مواد مخدر خرید و فروش می‌کند. مدتی بعد از آشنایی به صورت موقت با هم ازدواج کردیم. متهم گفت: به واسطه او من هم به خرید و فروش موادمخدر کشیده شدم و یک بار هم توسط پلیس دستگیر شدم. یک ویلا را در کرج اجاره کردیم تا در آنجا بتوانیم براحتی موادمخدر را بفروشیم. در برابر این انکارها، خانواده لیلا خواستار قصاص نفس ـ اعدام ـ وی شدند و 5 قاضی نیز این مرد را به مجازات مرگ محکوم کردند.

زن جوانی در حضور قاضی دادگاه مدعی شد که شوهرش دائما خسته است و دست و پایش درد می‌کند و حالا او مهریه هزار سکه‌ای خود را می‌خواهد. این زن 26 ساله در حضور قاضی شعبه 240 این مجتمع مدعی شد که شوهرش مهریه هزار سکه‌ای او را ندارد بدهد ولی او این مهریه را می‌خواهد. وی ادامه داد: ما حدود
3سال است که با یکدیگر زندگی می‌کنیم و شوهرم دائماً دست و پایش درد می‌کند و من از این وضع خسته شده‌ام و می‌خواهم از او جدا شوم. مرد 28 ساله در دادگاه حضور داشت و گفت: من از روی فشار کاری و خستگی گاهی اوقات دست و پایم درد می‌گیرد. من مهریه همسرم را به صورت اقساط می‌دهم و اصلا حاضر نیستم از همسرم جدا شوم. این مرد اضافه کرد: من نمی‌خواهم درد پا و دستم و نپرداختن مهریه همسرم موجب جدایی و به هم ریختن 3 سال زندگی مشترک ما شود. من برای ادامه این زندگی آرزوهای فراوانی دارم. این زن گفت: می‌خواهم شوهرم خستگی خود را به خانه نیاورد و دائماً نگوید که خسته است و نمی‌تواند مرا برای تفریح به بیرون از خانه ببرد.