مصطفی بخشی: همانطور که در اخبار مختلف هفته اخیر منتشر شد، اعدام 5 نفر از عوامل گروهکهای تروریستی توسط دادسرای عمومی و انقلاب تهران، موجب شد تا خانواده محکومان و جریان ضدانقلاب و اپوزیسیون از یک سو و سران فتنه یعنی موسوی و کروبی و زهرا رهنورد از سوی دیگر همصدا با هم، دستگاه قضایی و حیثیت نظام و از همه مهمتر نص صریح قرآن کریم درباره حکم حیاتبخش قصاص را یکجا زیر سوال برده و به همراه هم در ستیز و مقابله با نظام و انقلاب و مردم، همداستان شوند؛ داستانی که هر روز به نوعی و بنا به ضربالمثل«هردم از این باغ بری میرسد» در حال تکرار است.
معاندت و ستیز روزافزون موسوی میرحسین موسوی که بعد از انتخابات با زیرپا گذاشتن قانون و ایجاد فتنههای روزافزون موجب باز شدن فضای تنفس برای دشمنان داخلی و خارجی نظام مقدس جمهوری اسلامی و دادن نفسهای مصنوعی به تروریستهایی چون سازمان منافقین شده بود و موجبات وارد شدن خسارتهای مادی و معنوی و جانی بسیاری به کشور و انقلاب و مردم شد، در ادامه بیانیههای فتنهانگیز و کذایی خود، اینبار علنا وارد فاز دفاع و حمایت مستقیم از تروریستها و بمبگذاران و جنایتکاران شده است. در بیانیه موسوی برای حمایت از تروریستها که تنها حدود 24 ساعت بعد از درخواست و اصرار عوامل تروریست و ضدانقلابی چون علی کشتگر، عضو گروهک تروریستی و معاند«چریکهای فدایی خلق»، از او و کروبی مبنی بر لزوم موضعگیری درباره عناصر اعدام شده، منتشر شد، آمده است:«اعلام اعدام ناگهانی 5 نفر از شهروندان کشور بدون آنکه توضیحات روشنکنندهای از اتهامات و روند دادرسی و محاکمات به مردم داده شود، شبیه روند ناعادلانهای است که در طول ماههای اخیر منجر به صدور احکام شگفتآور برای عده زیادی از زنان و مردان خدمتگزار و شهروندان عزیز کشور ما شده است»(!!) موسوی در حالی قصد ارتباط دادن اعدامشدگان با دستگیرشدگان حوادث پس از انتخابات را دارد که بنا به گفته دادستان تهران، معدومان در تاریخ 28/5/1385 دستگیر شدند و در تاریخ 1/4/1386 یعنی یک سال بعد برای آنها کیفرخواست صادر شد و در تاریخ 10/11/1386 با ارسال کیفرخواست به دادگاه، محاکمه آنها صورت گرفت. حکم در 6/12/1386 به محکومان ابلاغ شد و با اعتراض آنان پرونده به دیوانعالی کشور ارسال شد و حکم در تاریخ 10/12/1387 یعنی یک سال بعد، در دیوانعالی کشور تأیید شد و تاریخ اجرای حکم نیز در سال 1389 صورت گرفته، یعنی فرآیند رسیدگی به اتهامات نامبردگان قریب به 4 سال طول کشیده است. موسوی در حمایت از معدومان جنایتکار اخیر که در حوادثی نظیر بمبگذاری حسینیه شیراز سبب به شهادت رسیدن سوگواران اهل بیت(علیهم السلام) و از جمله کودکان بیگناه شده بودند، واژههایی چون «حقجو» و«شهروندان کشور» را به کار برده است و این عبارات نظیر همان جملاتی است که موسوی پس از حوادث عاشورای گذشته و خیانت و رسوایی نیروهای میدانی آشوب و فتنه هوادار خود، به کار برد و جسارتکنندگان به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله الحسین(ع) را «مردان خداجو»!! توصیف کرده بود. کروبی، عروسک خیمهشببازی دشمن مهدی کروبی نیز که در انتخابات دهم از ميان 4نفر نامزد ریاست جمهوری، نفر پنجم شد! (کمتر از آرای باطله رای آورد)، همچنان در سیر سقوط خود در دامان دشمنان نظام قرار داشته و نقش بلندگویی معاندان و کینهداران انقلاب و امام(ره) را ایفا میکند و به نوعی در حال گرفتن انتقام از مردم است. کروبی که پیش از این، اتهامات بیاساس و بدون مدرک و واهی چون تجاوز به زندانیان، کشته شدن دختران و پسران و... را همسو با اهداف دشمنان تابلودار انقلاب، علیه نظام و کشور وارد کرده بود، اینبار نیز درخواست تروریستها و گروهکهای جنایتکار را لبیک گفت و 2 روز بعد از تقاضای آنها، همچون موسوی و با همان مضمون علیه نظام و در حمایت از تروریستها و بمبگذاران، موضع گرفت و «تاثر» خود از اعدام جانیانی که دستشان به خون مردم بیگناه آلوده بود را اعلام کرد. رهنورد، از مبارزه با نظام تا تقابل با قرآن در این میان اظهارات زهرا رهنورد که از او بهعنوان محرک اصلی همسرش یاد میشود، درباره اعدام جنایتکاران و بمبگذاران، در نوع خود جالب توجه و بسیار تاسفبار است. رهنورد که یکی از استدلالهای پوچ و طنزگونهاش در بیان ادعای تقلب در انتخابات، قضیه«داماد لرستان» بودن موسوی و«فرزند آذربایجان» بودن همسرش بوده است، اینبار نیز در ادامه هجویات خود، اعدام جنایتکاران و اعضای گروهکهای تروریستی که موجب شهادت جوانان، کودکان و هموطنان بیگناه این مرز و بوم شدهاند را سرکوب«اقلیتها» و«جوانان کرد» نام برده و زنان جنایتکار و جانی را با تعابیری چون «لطیفترین بندگان خدا»! و«ریحان»! ستوده و اجرای حکم قصاص علیه آنها را «ذلت حاکمیت» برشمرده است. از طرفی زهرا رهنورد در مطالب خود با اظهاراتی«ارتداد گونه» نص صریح قرآن کریم و حکم الهی و حیات آفرین قصاص را زیر سوال برده و آن را «بدترین مجازات در حق انسانها و ملت» دانسته است، در حالی که توضیح نداده که جواب خون شهیدان بیگناهی که در حوادثی نظیر حسینیه شیراز به دست جانیانی که او امروز از آنها حمایت میکند به شهادت رسیدند، پای کیست؟!