در پایان آخرین روز همه چیز قابل پیشبینی به نظر میرسید. من یکشنبه گذشته بار دیگر به کافه محل رفتم تا 2 بازی بزرگ فرجام لالیگا را تماشا کنم اما به محض پایان جوش و خروش زودهنگام وایادولید در نوکمپ، نتیجه 4-صفر از همان اوایل کار بدیهی به نظر میرسید. اما در حالی که بیشتر نگاهها به این دیدار بهعنوان بازی سرنوشتساز صدر و قعر جدول دوخته شده بود در حقیقت نتیجه یک – یک رئالمادرید در جنوب مقابل مالاگا اثرگذارتر بود. بارسا فصل را 99 امتیازی به پایان برد و با 98 گل زده، درست مثل نتایج کریکت. این قطعا یک رکورد است، با 12 امتیاز فاصله نسبت به رکورد قبلی.
در پایان آخرین روز همه چیز قابل پیشبینی به نظر میرسید. من یکشنبه گذشته بار دیگر به کافه محل رفتم تا 2 بازی بزرگ فرجام لالیگا را تماشا کنم اما به محض پایان جوش و خروش زودهنگام وایادولید در نوکمپ، نتیجه 4-صفر از همان اوایل کار بدیهی به نظر میرسید. اما در حالی که بیشتر نگاهها به این دیدار بهعنوان بازی سرنوشتساز صدر و قعر جدول دوخته شده بود در حقیقت نتیجه یک – یک رئالمادرید در جنوب مقابل مالاگا اثرگذارتر بود. بارسا فصل را 99 امتیازی به پایان برد و با 98 گل زده، درست مثل نتایج کریکت. این قطعا یک رکورد است، با 12 امتیاز فاصله نسبت به رکورد قبلی.رکورد قبلی هم متعلق به فصل پیش بارسا بود با 87 امتیاز که خود از وقتی لالیگا 38 هفتهای شده (در یک دوره کوتاه طی دهه 90 لالیگا 22 تیمی و در 42 هفته برگزار میشد) بیمانند بود و تازه حالا 12 امتیاز هم به آن اضافه شده.
آخرین رکورد عددی قهرمان لالیگا مربوط به رئالمادرید کاپلو در فصل 97-1996 بود که با 4 مسابقه بیشتر نسبت به حالا به امتیاز 92 رسید در حالی که بارسلونای رابسون هم آن فصل به عدد 90 دست یافت.
از یک زاویه دیگر، این رشد آماری هزینه رقابتی است که در آن فاتحان کاتالان هرگز در حد و اندازه تکرار فستیوال قهرمانیهای فصل گذشته ظاهر نشدند اما در مسابقه مقابل وایادولید یک بار دیگر قاطعیتشان و قابلیتی که همواره برای بهم ریختن رقبا داشتهاند را به رخ کشیدند، حتی بدون ژاوی و اینیستا.
پیگرینی هفته پیش افاضهای کرده بود مبنی بر اینکه دلش میخواهد ببیند بارسا اگر 2 ماه مسی را نداشته باشد چه كار میکند و البته اشاره او به غیبت رونالدو برای مدت زمانی مشابه بود که در همان ابتدای راه تیم او را عقب انداخت. اما وجه دیگر افاضات او به عظمت مسی اشاره داشت که در این 2 فصل حتی با قدرت بیشتر و هوشیاری بالاتر در حرکاتی که در عمق مدافعان دارد ظاهر شده. برخلاف حرکات پرسرعت خطی در فصول نخستین در بارسا، او حالا مدافعان را با حرکات زیگزاگ افقی دست به سر میکند که همان کارآیی حرکات قبلی را دارد ولی بدون ریسک دویدنهای پرسرعت.
نمیدانم این تنها تصور من است یا اینکه واقعا این روزها کمتر روی او خطا صورت میگیرد؟ مدافعان هنوز به پای او میروند و ولی با تمرکزی بسیار بیشتر از قبل طوری که انگار با عصبانیت تمام میروند تا ریشهاش را بزنند (و فقط اینتر میلان در این راه موفق شد) بلکه او بیخیال حضور در جنگهای تن به تن شود. با همه اینها او همیشه در نبرد حاضر است و خط حمله تیمش را رهبری میکند. 47 گل در تمام رقابتهای فصل برای این پسر نحیف رقمی خیرهکننده است.
او در مقابل وایادولید هم 2 مرتبه وزنش را بر بازی نشان داد و درست در شرایطی که پدرو هم در یک فصل استثنایی هم گل زد، هم گل ساخت و هم با جاخالی هوشمندانهای زمینه گل دوم مسی را ساخت تا همه امید تیریآنری برای آغاز یک فصل دیگر با بارسا را به یاس بدل کند.
از آن جالبتر جدایی زلاتان ابراهیموویچ در تابستان پیش رو خواهد بود، بازیکنی که یک معارفه جدی داشت اما با تداوم ناکافی در نمایش کارآیی و استعدادهای بیچون و چرایش. یوونتوس به داشتن دوباره او ابراز تمایل کرده و همینطور هر قدرت اروپایی دیگر؛ چنانکه قیمت زلاتان هم متناسب با نمایش نا امیدکنندهاش در نیمه پایانی فصل افت کرده باشد.
اما هر نقل و انتقال بزرگ با حضور بارسا به جامجهانی بستگی خواهد داشت که اغلب بازیکنان تیم در آن درگیرند و البته انتخابات ریاست باشگاه که 13 ژوئن برگزار میشود هم شرط است، یعنی درست یک روز پس از افتتاحیه جام. هنوز صحبت از سسک فابرگاس است اگرچه مادریدیهای نا امید هنوز پافشاری میکنند که او به برنابئو خواهد آمد. فابرگاس زمان زیادی را در لندن سپری کرده است و ریشههای بنیادین و احساس او در کاتالونیاست، تماشای او در لالیگا جذابیت خودش را دارد ولی تصور او در لباس سفید بسیار دشوار است.
تنها راهی که او را به مادرید میرساند عدم تطابق با شمای تاکتیکی بارساست آن هم باتوجه به پیچیدگی نقش خط میانی تیم پپ. از طرف دیگر او بازیکنی است که رئال حقیقتا به آن نیاز دارد بویژه با عملکرد افتضاح کاکا، جای یک بازیکن باعمق بیشتر در جلوترین پست خط میانی رئال خالی است. این درست همان چیزی است که مادریدیها کم دارند. چابیآلونسو این فصل باثباتترین بازیکن آنها بوده است ولی او به حمایت بیشتری در مرکز زمین نیاز دارد به علاوه گزینههای متنوعتری که یک نفر جلوتر از او پیش پایش بگذارد.
گوتی دارد چمدانهایش را میبندد اگرچه ممکن است هرگز کسی شبیه به او را در برنابئو نبینیم. او آنقدر ناراحت بود که خودش را پیش از آنکه به بازی سرنوشتساز لالیگا برسد 5 کارتی کرد اما آنطور که جونی میچل زمانی نوشته بود، «تا وقتی از دستت نرفته باشد نمیدانی چه داری!»
شاید روزی مادریدیها درباره پیگرینی هم همین را بگویند چراکه او در حقیقت دارد از دستشان میرود. از نظر من این اشتباه است ولی در اتاقهای بالایی باشگاه چنین میاندیشند که تابستان گذشته تنها گزینه کهکشانی که از خریدنش غافل ماندند یک مربی کهکشانی بوده است؛ کسی که بتواند انتظارات مدیران برنابئو را برآورده کند. شاید هم حق با آنها باشد ولی با این انتظارات، ثبات یک هدف دشوار است.
در حال حاضر مورینیو در حرکت به سمت مادرید گرد و خاک به راه انداخته، البته به شرطی که بشود روی حرفهای اخیرش حساب کرد. در عوض خورخه والدانو، مرد پشت پرده رئالمادرید هم دیگر تعصب چندانی به انتخاب شیلیاییاش ندارد!
منبع: ساكرنت