اصرارهای عجیب مهین
مهین پس از بازداشت براحتی قتل یک مرد و 5 زن را به گردن گرفت اما درباره آخرین جنایت مشابه که در آن زن 52 سالهای به نام «کیمیا شجاعی»، با ترک خانهاش در بیدستان قزوین ناپدید شده بود را نپذیرفت. تحقیقات پلیس نشان میداد که کیمیا، روز 16 اردیبهشتماه سال 88 از سوی یک قاتل ربوده شده و پیکر بیجان وی در حالی که همانند قربانیان مهین، خفه شده بود در کمالآباد و در گوشهای خلوت پیدا شد. همه تیم قضایی و پلیس اصرار داشتند قاتل این زن که بیش از یک میلیون تومان طلا به همراه داشت همان مهین بوده اما این زن جنایتکار با وجود اعترافات دقیق درباره 6 جنایت خود نپذیرفت کیمیا را کشته است.
جنایت شکبرانگیز
17 مردادماه سال 88 و در حالی که مهین آماده محاکمه در دادگاه جنایی قزوین بود، زنی به نام «اقدس خلیلی» با ترک خانهاش در محمدیه قزوین ناپدید شد و خانوادهاش با مراجعه به پلیس آنان را در جریان سرنوشت مادر خانواده قرار دادند. اقدس نیز زنی چادری و مسن بود و حدود 2 میلیون تومان طلا به همراه داشت. شخصیت اجتماعی این زن نشان میداد وی از خودروهای عمومی برای جابهجایی استفاده میکند. با پیدا شدن جسد بیجان اقدس در بیابانهای اطراف آبیک قزوین و مشخص شدن اینکه وی خفه شده و طلاهایش به سرقت رفته است، کارآگاهان فرضیههای بسیاری را پیش روی خود دیدند که سریالی بودن این 2 جنایت آخر ضعیفترین آن بود.
زنگ خطر
هیچ ارتباطی بین قتل کیمیا و اقدس به دست نیامده بود. پلیس بررسیهای زیادی انجام داد تا بتواند ردپایی از عاملان این جنایت پیدا کند تا اینکه روز هفتم شهریورماه سال 88 زنگ خطر وقوع دومین سری قتلهای سریالی به صدا درآمد. زن 57 سالهای به نام «یاسمن دهقاننژاد» در همان محله محمدیه وقتی خانهشان را ترک کرد ناپدید شد و در حالی که 2 میلیون تومان طلا و پولهایش به سرقت رفته و خودش نیز بر اثر خفگی جان باخته بود، جسدش در هشتگرد کرج پیدا شد.
پلیس قزوین به خاطر اینکه جسد یاسمن، خارج از محدوده قزوین رها شده بود خیلی زمان از دست داد تا پی به سریالی بودن این 3 قتل ببرد اما با شناسایی شدن هویت قربانی ناشناس که کسی جز یاسمن نبود دادسرا و پلیس قزوین بلافاصله به تشکیل تیم ویژه دست زدند تا عامل جنایت را پیدا کنند.
توصیه مهین
همه به خاطر داشتند که مهین در مراحل بازجویی توصیه میکرد کیمیا را کسی کشته که از روش قتلهای وی کپیبرداری کرده است. همین توصیه سرفصل تحقیقات قضایی و پلیسی قرار داده شد و بازپرس افروز از شعبه دوم دادسرای قزوین هدایت تیمهای تحقیقاتی و عملیاتی را برعهده گرفت. کیمیا، اقدس و یاسمن حتما با سوارشدن به خودروهای عمومی در دام عاملان جنایت افتاده بودند و اینبار با توجه به اینکه محل رها شدن اجساد این 3 قربانی به گونهای بود که یک زن نمیتوانست آنان را به این مکانها انتقال دهد، قاتل حتما یک مرد و تکرو بوده است. هیچ آثاری از اذیت و آزار روی اجساد دیده نمیشد که همین نشان میداد انگیزه اصلی قاتل سریالی سرقت پول و جواهرات زنانه است.
فاصله 6 ماهه 2 جنایت
کارآگاهان که هرروز احتمال وقوع جنایت مشابه دیگری را میدادند با عقبنشینی مرموز قاتل سریالی روبهرو شدند چراکه تا روز 19 اسفندماه سال 88 هیچ زن مسن دیگری شکار نشد. در این روز، زن 47 سالهای به نام «محترمبانو نادری» که خانهاش در شریفآباد قزوین بود به طرز مرموزی ناپدید شد و جسدش 48 ساعت بعد درحالیکه خفه شده و طلاجاتش به سرقت رفته بود در بوئینزهرا پیدا شد.
ردیابی علمی
توقف 6 ماهه جنایات میتوانست دلایل بسیاری داشته باشد اما تیم تحقیق با توجه به اینکه قاتل باید روحیهای مجرمانه داشته باشد و احتمالا در جرائم دیگری نیز نقش داشته است فرضیهای علمی را پیشروی خود قرارداد. قاتل میتوانست در این 6 ماه پشت میلههای زندان بوده و راز هولناکش را هنوز سربسته نگه داشته باشد.
بدینترتیب؛ بازپرس افروز دستور بررسی پرونده همه زندانیان را صادر کرد که در این مدت در زندان بوده و پیش از چهارمین جنایت سریالی از زندان آزاد شده بودند. همین ردیابی علمی کافی بود تا فهرستی از اسامی مظنونان پیشروی تیم تحقیق قرار گیرد و کارآگاهان خود را در یک قدمی قاتل اصلی ببینند.
آخرین جنایت
پیرزن 83 سالهای به نام کبری میرزایی آخرین قربانی مرد جانی بود که روز 23 فروردینماه سالجاری پس از اقامه نماز جماعت در مسجدی در محمدیه قزوین به طرز مرموزی ناپدید شد و پیکر بیجانش درحالیکه بیش از 2 میلیون تومان طلا از وی به سرقت رفته بود در محله بین باغ بوئینزهرا پیدا شد. این درحالی بود که پلیس بین مظنونان احتمالی به دنبال مردی میگشت که وسیله عمومی داشته باشد و 5 زن با اعتماد به همین خودرو در دام هولناک وی گرفتار شده باشند.
راننده مینیبوس
تحت نظر قراردادن مظنونان و بررسی پروندههای آنان نشان داد که مرد 37 سالهای به نام «مهدي» مینیبوس قرمز و زردرنگ دارد که با آن به صورت دربستی به مسافرکشی میپردازد. مهدي اتهام مشابهی نیز داشت؛ این مرد جوان که همسر و بچهای 8 ساله دارد بهخاطر ایجاد مزاحمت برای زنان روانه زندان شده و این نشان میداد میتوانسته با مینیبوس خود به شکار 5 زن پرداخته باشد. کارآگاهان که دریافته بودند مینیبوس مهدي جزو مینیبوسهای خطی نیز نیست تحت نظر قراردادن آن را مهمترین مرحلهای برای اثبات فرضیه علمی خود دیدند.
بازداشت قاتل سریالی
روز 25 اردیبهشتماه سالجاری، کارآگاهان در مینودر قزوین که همان محله «مهین» نیز است، خانه وی را تحت نظر قرار دادند. مهدي بعدازظهر با سوار شدن به مینیبوس خود به راه افتاد. ماموران نیز غیرمحسوس به تعقیب وی پرداختند، بیهدفی این مرد در انتخاب مسیرها مرموز به نظر میرسید حتی کارآگاهان دیدند وی در برابر پیرزنی ایستاد و قصد سوار کردن وی را داشت که منصرف شد. پس از 5 ساعت گشت و گذار، مهدي به خانهاش بازگشت تا اینکه یکشنبه ساعت 5 بامداد 26 اردیبهشتماه وقتی این جانی سوار بر مینیبوس برای بردن کارکنان یک کارخانه در مسیر رشت حرکت میکرد با دستور پلیس متوقف شد.
اعتراف خونسردانه
مهدي خیلی خونسرد و با اعتماد به نفس بالایی خود را تسلیم پلیس کرد، انگار میدانست جنایاتش فاش شده و چارهای جز اعتراف ندارد. عامل سری دوم قتلهای سریالی زنان قزوین در بازجوییها گفت: «من 5 زن را کشتهام و در همه این قتلها انگیزهام سرقت پول و جواهرات زنان بوده است». وی افزود: «همه طعمههایم را به صورت اتفاقی انتخاب میکردم، میدانستم زنان مسن همیشه طلا و جواهرات دارند. آنان وقتی مینیبوس را میدیدند با تصور اینکه خودروی عمومی است و من مسافرکشی میکنم بدون هرگونه ترسی سوار میشدند و من خیلی سریع با حمله به آنان خفهشان میکردم». مهدي درباره اینکه در جریان قتلهای مهین بوده است، گفت: «میدانستم چنین قتلهایی رخ میدهد اما الگوبرداری نکردم. در طول روز میگشتم تا زنان را انتخاب کنم. قربانیان کسانی بودند که حداقل 2 میلیون تومان طلا به همراه داشتند که در آخرین قتل من به طلای بیشتری دست پیدا کردم». این قاتل زنجیرهای ادامه داد: «هیچ کدام جز یکی مقاومتی نکردند، چرا که غافلگیر شده و فرصتی برای این کار نداشتند. پس از جنایت طلاها را به مرد جواهرفروشی در خیابان امام فروختم و پولش را خرج کردهام». این مرد جانی در پایان وقتی جزئیات سوار کردن طعمههایش و چگونگی قتلها را مطابق با داشتههای تیم تحقیق بیان کرد، گفت: «من مردی عصبی بودم. وقتی قتلها را انجام میدادم آرام میشدم چرا که پول و طلا را در جیبم احساس میکردم و همین آرامش و لذت باعث شده بود به قتلهایم ادامه دهم».
بازسازی صحنههای جنایات
مهدي معروف به ناصر عامل قتلهای سریالی زنان در قزوین پس از اعترافات تکاندهنده همراه با تیم پلیسی و بازپرس افروز به محل وقوع قتلها رفت تا در برابر دوربین فیلمبرداری به بازسازی صحنه جنایاتش بپردازد. مهدي باز با خونسردی نمایش داد 5 زن را چگونه یکی پس از دیگری در محلههای محمدیه، شریفآباد و بیدستان سوار مینیبوس کرده، روی کدام صندلی خودرویش آنان را خفه کرده و سپس به بوئینزهرا، هشتگرد کرج و کمالآباد انتقال داده و اجسادشان را در گوشهای خلوت رها
کرده است.
چرایی عدم اطلاعرسانی
حجتالاسلام اسماعیل صادقی نیارکی، دادستان استان قزوین پس از بیان جزئیات این پرونده، درباره عدم اطلاعرسانی در سال گذشته که میتوانست زنگ خطری برای زنان بوده و آمار قربانیان را کاهش بدهد، گفت: چون این قاتل اجساد را در شهرهای مختلف بویژه هشتگرد کرج رها میکرد سریالی بودن قتلها خیلی دیر مد نظر قرار گرفت به همین خاطر تحقیقات خیلی سختتر انجام گرفت. وی افزود: وقتی فهمیدیم قتلهای زنان سریالی است که دخالت مهین در قتل کیمیا منتفی شد و سومین جنایت مشابه نیز رخ داد. با توجه به اینکه پس از جنایات سریالی سری نخست و دستگیری مهین آرامش نسبی در جامعه زنان قزوین به وجود آمده بود تصمیم گرفتیم این آرامش را حفظ کرده و با تحقیقات پلیسی و قضایی قاتل را شناسایی کنیم. دادستان قزوین در پایان گفت: 12 مظنون به دخالت در قتلهای زنان که اعضای خانواده مهدي نیز جزو آنها هستند به همراه مرد طلافروش که جواهرات قربانیان را خریده بازداشت شدند و این طلافروشی پلمب شد و تحقیقات درباره دیگر جرائم احتمالی قاتل 5 زن ادامه دارد و مظنونان پس از اثبات بیگناهی آزاد میشوند.