پل کانینگام*: خیابانی بیتکلف در مرکز شهر تهران؛ تمهیدات امنیتی مشهود است، به هر حال اینجا محدوده دیپلماتیک پایتخت است. عابران ثروتمند شاید چندان توجهی نکنند اما برای چشمان ایرلندی تابلوی خیابان غنیمت است چرا که نام «بابی ساندز» روی آن نقش بسته است، عضو «ارتش موقت آزادیبخش ایرلند» که در 1981 در 27 سالگی پس از اعتصاب غذایی 66 روزه جان سپرد. در آن زمان، آیتالله خمینی تازه 2 سال بود که رهبری را به دست گرفته بود. خیابانهایی که اسامی مربوط به شاه رانده شده را روی خود داشتند در سراسر پایتخت تغیر نام داده میشدند. گروهی از جوانان با افکار انقلابی پس از آنکه خواندند چه اتفاقی در زندان «میز» افتاده، فکری به ذهنشان رسید. تغییر نام خیابان «وینستون چرچیل» به خیابان بابیساندز! این برنامه آنقدرها هم جنجالبرانگیز نمینمود اگر و تنها اگر سفارت بریتانیا در جوار خیابان مورد بحث واقع نشده بود. یک رستوران غذاهای فوری هم به نام او نامگذاری شده است که در مقایسه با نحوه مرگ بابیساندز (به خاطر گرسنگی ناشی از اعتصاب غذا) کمی غریب است. بیش از سه دهه پس از مرگ ساندز، مدیر اجرایی شینفین (شاخه سیاسی ارتش آزادیبخش ایرلند)، «شان کراو» به همراه هیات اعزامی همکاریهای مشترک «اویریاکتاس» (همان معنی هیات حاکمه ایرلند شامل نهاد ریاستجمهوری و مجلس سنا و عوام) و وزارت خارجه و تجارت به تهران سفر کرده است. «کراو» گفت: جای قدردانی بسیار دارد که ایران در این اعتصاب غذا در کنار جمهوریخواهان و ملیگرایان ایرلندی قرار گرفت. وقتی این کمیته با محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه و رئیس تیم مذاکرهکننده هستهای ایران دیدار کرد، پت برین، رئیس فاین گایل (بزرگترین حزب جمهوری ایرلند) کتاب شعری از شاموس هاینی به او هدیه داد، کراو هم یک نسخه از کتاب دستنوشتههای ساندز را به وزیر داد؛ کاری که او در هر ملاقات با مقامات ایرانی تکرار میکند. این قائممقام شینفین به مزاح گفت احتمالا ساندز مشهورترین ایرلندی در ایران باشد (البته شاید او نمیداند که بازیکنان فوتبال ایرلندی نظیر روی کین و رابی کین چقدر در ایران معروف هستند). کراو ادامه داد: فداکاری او (ساندز) در طول زمان حس همذاتپنداری مردم را برمیانگیزد. خانم مائورین او سالیوان، قائممقام مستقل حزب مرکزی دوبلین نیز در هواپیما به مقصد تهران درباره مبارز ایرلندی با یک مرد ایرانی گپ میزد. در ابتدا به محض اینکه او فاش کرد ایرلندی است، آن آقا گفت: آها، بابیساندز! هنوز هم حکومت بریتانیا بابیساندز را یک مهاجم تروریست میداند چرا که اسلحه حمل میکرده است. نامهنگاریها بسیاری میان لندن و سفارت بریتانیا در تهران شده تا به هیچوجه در آدرسها از نام «بابیساندز» استفاده نشود. دیپلماتهای انگلیسی حتی دیوار سفارت در مجاورت این خیابان را فروریختند تا از طرف دیگر، یعنی خیابان فردوسی آدرس بدهند. جک استراو که اخیرا از تهران بازدید کرده بود هم با دولت ایرانی لابی کرده بود تا نام خیابان بابیساندز تغییر یابد اما ایرانیها رد کردند. (آیا او نمیدانست که در این مورد شورای شهر تهران تصمیم میگیرد نه وزارت امور خارجه؟)
یادکردن از آنهایی که شهید شدهاند اینجا (در تهران) بسیار رایج است. بنابراین خیابان بابیساندز نزد مردم محلی غریب نیست.
* خبرنگار شبکه سراسری RTE ایرلند