حسين ميزان خرق عادتهای جامعه جهانی مدتی است که حال و روز خوشی برای صهیونیستها و سردمدارانشان نگذاشته و بدبیاریها و ناکامیهای مکرر، روزگار این رژیم را پریشانتر از هر زمان دیگری کرده است. بیشک دیپلماسی موفق مقاومت، اعم از مقاومت فلسطین به رهبری حماس و مثلت مقاومت منطقهای مشتمل بر ایران، سوریه و حزب الله لبنان، نقش اول را در شوربختیهای مدام اسرائیل ایفا کره است. دومینوی شکستهای رژیم صهیونیستی با انتشار گزارش گلدستون و در ادامه تصویب آن در مجمع عمومی سازمان ملل آغاز شد. این گزارش اسرائیل را به دلیل ارتکاب جنایات جنگی در جریان جنگ 22 روزه مجرم شناخته بود. برای اولین بار در تاریخ این رژیم نامشروع، چنین گزارشی در مجمع عمومی سازمان ملل تصویب شد تا صهیونیستها طعم گس ناکامی را علاوه بر میدان جنگ، در میدان دیپلماسی هم بچشند. هرچند گزارش گلدستون اکنون در پستوهای سازمان ملل خاک میخورد و احتمالا در آینده هم توسط ایالات متحده وتو خواهد شد اما تصویب این گزارش به نوعی رویین تنی اسرائیل را در جامعه جهانی پايان داد و هزینه حمایت از این رژیم را در نظام بین الملل به نحو قابل ملاحظهای افزایش داد و اکنون کار به جایی رسیده است که متحدان همیشگی اسرائیل دیگر نمیتوانند به صراحت گذشته از این رژیم دفاع کنند.درج شدن نام اسرائیل در بیانیه پایانی کنفرانس بازنگری «انپیتی» که در نیویورک برگزار شد، دومین ضربه سنگینی بود که اسرائیل دریافت کرد. این بیانيه به امضای 189 کشور رسید و حتی رایزنیهاي اوباما هم نتوانست مانعی در این راه ایجاد کند. در بیانیه مذکور امضا کنندگان خواستار خاورمیانهای عاری از سلاح هستهای شدهاند و از اسرائیل خواستهاند تا رآكتورهاي هستهاي خود در «ديمونا» و «سورك» را تحت نظارت آژانس بينالمللي انرژي اتمي قرار دهد.این اقدام در شرایطی که حتی نام کره شمالی که این روزها بشدت در مظان اتهام قرار دارد، در بیانیه پایانی گنجانده نشده بود، خشم شدید مقامات رژیم صهیونیستی را به دنبال داشت.درج نام اسرائیل در این بیانیه در حالی بود که ایالات متحده و متحدانش از ماهها قبل لابی گستردهای را برای نام بردن از ایران در بیانیه پایانی کنفرانس انجام داده بودند. اما به نظر میرسد که دیپلماسی فعال جمهوری اسلامی و متحدانش در جنبش عدم تعهد، بازی را بازگردانده و ضربهای سخت را به اسرائیل و آمریکا وارد کرد.مورد دیگری که در حال حاضر بشدت ذهن سران رژیم صهیونیستی را به خود مشغول کرده ، مسأله ورود ناوگان آزادی به غزه است. این ناوگان که از 7 کشتی تشکیل می شود، با حمایت سازمانهای مردم نهاد از کشورهای ترکیه، قبرس، ایرلند، الجزایر و... به سمت غزه حرکت کرده است. فعالان حقوق بشری که با این کشتیها به سمت غزه حرکت کردهاند، امیدوارند که حصر غزه را بشکنند و به محاصره 3 ساله مردم این منطقه پایان دهند. از طرف دیگر اسرائیل هم بشدت موضع گرفته و تهدید کرده است به هیچ قیمتی اجازه پهلو گرفتن این کشتیها را در ساحل غزه نخواهد داد. لذا وضعیت ورود ناوگان آزادی به غزه کاملا در ابهام قرار دارد.اما فارغ از اینکه بزرگترین ناوگان کمک به مردم غزه بتواند وارد این منطقه شود یا خیر، صرف این حرکت پیروزی بزرگی برای مقاومت فلسطین محسوب میشود. ممکن است که اسرائیل بتواند این کشتیها را متوقف کند، هدف حمله و موشک قرار دهد و فعالان حقوق بشر را بازداشت کند اما نمیتواند به عاقبت این اقدام در میان افکار عمومی جامعه جهانی نیندیشد. در شرایطی که چشمان منتظر افکار عمومی جامعه جهانی این کشتیها را بدرقه میکند، مقابله با کاروان ناوگان آزادی هزینهای بسیار گزاف برای اسرائیل خواهد داشت و شرایط صهیونیستها را از این هم وخیمتر خواهد کرد. اکنون در داخل اسرائیل هم بسیاری بر این باورند که باید به محاصره غزه پایان داده شود. این گروه معتقد است که حتی اگر اسرائيل بتواند مانع از رسيدن «ناوگان آزادي» به نوار غزه شود، اين مساله باعث افزايش حمايتهاي بينالمللي از جنبش حماس و ملت فلسطين خواهد شد لذا بهتر است كه اسرائیل هر چه زودتر مطالبات خود درباره تبادل اسرا را کاهش داده و خواستههای حماس را پذیرفته و عرصه را برای پایان دادن به محاصره غزه باز کند.در این میان نمیتوان از توان سیاسی حماس چشم پوشی کرد که نگاههای جامعه جهانی را به خود جلب کرده است. به واقع حركت كشتيها به سمت غزه اذعان جهاني به مشروعيت دولت حماس محسوب میشود و شكستي براي سازشكاران که انواع و اقسام طرحها را برای به انزوا كشاندن مقاومت به آزمون گذاشتند. ناوگان آزادی غزه چه به غزه برسد و چه نرسد، به هر حال ماهیت تجاوزکارانه اسرائیلیها و مظلومیت مردم فلسطین برای جهانیان اثبات خواهد شد و ناوگان آزادی، آزادی را با ورود یا عدم ورود خود به غزه به مردم این منطقه هدیه خواهد کرد.