مهدی امامقلی
: نگاهی به فراز و نشیبهای جریان اصلاحات گواه این واقعیت است که این جریان در طول حیات خود همواره دچار دگردیسیها و تناقضات تئوریکی فاحشی بوده و اصولا اتخاذ رویکردهای پارادوکسیکال یکی از وجوه مشترک و لاینفک سران اصلاحطلب بوده است. اصلاحطلبان در طول یک دهه گذشته با هر بادی که بر بادبانشان وزیده است همواره به این سو و آن سو سرگردان بوده و نتوانستهاند مسیر مشخصی را در مانیفست بیسر و ته اصلاحات تعریف و تدوین کنند. چنانکه محمد خاتمی در بازه زمانی وقایع پس از انتخابات تاکنون، هر از گاهی سررشته کار را گم کرده و دچار بحران نقش شده، گاهی به میخ کوبیده و گاهی به نعل! در برههای گزاره یا من یا میرحسین را مطرح میکند و در برههای مرد شماره یک فرقه فتنه را تا سرحد رویکردهای رادیکالی همراهی و عنوان میکند: «با نوشتن نام زیبای میرحسین موسوی بار دیگر دین خود را به اسلام، انقلاب و نظام ادا کنید»! گاهی همراهی با فتنهگران را در دستور کار خود قرار میدهد و باری، مواضع میرحسین موسوی را برنمیتابد و .... اکنون قطع نظر از آنکه یک بام و دو هوای محمد خاتمی یک تاکتیک است یا یک استراتژی، به 2 پرده از موضعگیریهای اخیر خاتمی اشاره خواهیم کرد تا در وهله اول، این نوع تناقضات در ترازوی نقد خوانندگان محترم قرار گیرد:
1- خاتمی پس از آنکه به یکی از مسؤولان عالیرتبه نظام نامهای مینویسد و در آن بر تندرویهای موجود اعتراف میکند و نهایتا میرحسین موسوی را به باد انتقاد میگیرد، در آستانه روز دوم خرداد، هنگامی که میزبان جمعی از استادان بود راهکارهایی را برای برونرفت از بحران عنوان میکند! وی با انتقاد از حاکمیت پیشنهاد میدهد: «زندانیان سیاسی آزاد شوند، فضای امن و آزاد برای تشکلها و مطبوعات ایجاد شود بايد به سوی انتخابات آزاد حرکت کرد.» خاتمی در این جلسه میگوید:«این روزها شاهد فشارهای بیشتر و دستگیریهای تازهتر و نیز اعمال روشها و برخوردهایی از سوی گروههای بیپروای غیرمسؤول ولی تحت حمایت هستیم تا آنان که به ظاهر نیز در زندان نیستند احساس تنگنا و ناامنی کنند... دومین راهکار ایجاد فضای امن و آزاد طبق موازین قانون اساسی است که مظهر آن آزادی تشکلها و اجتماعات و مطبوعات و تبدیل فضای امنیتی به فضای قانونی و بانشاط سیاسی سالم است... اینک باید ۲۲ خرداد را به ۲ خردادی مضاعف تبدیل کنیم!» قطع نظر از پاسخ دادن به سهگانههای بیگانه با منطق خاتمی، نوع موضعگیریهای وی در این روز نشان میدهد که خاتمی در آستانه دوم خرداد هدفی جز سیاهنمایی، تهییج، تحریک و امنیتی نشان دادن فضای سیاسی کشور نداشته است. از طرفی جنس ادبیات خاتمی با ادبیات و موضعگیریهای میرحسین دارای مشابهتهای آشکاری است چه آنکه میرحسین موسوی نیز در طول این یکسال همواره با اظهارات رادیکالیاش درصدد بدجلوه دادن وضعیت جمهوری اسلامی و فضای عمومی کشور بوده است و اصولا آزادی مجرمان (زندانیان سیاسی!) و دید و بازدید با خانواده زندانیان، یکی از وجوه مورد تاکید خاتمی و میرحسین موسوی بوده است. 2- خاتمی پس از اظهارات فوق که در ادامه موضعگیریهای رادیکالی مسبوق به سابقهاش طرح کرده بود، گرچه ترجیح داد در مراسم عروسی پسر محسن میردامادی در جمع اصلاحطلبان حاضر شود اما در دوم خرداد امسال هنگامی که مهدی کروبی به دفتر میرحسین موسوی رفت تا به مناسبت دوم خرداد مراسم ضیافت شامی را با یکدیگر سپری کنند، محمد خاتمی غایب بود و به این جلسه نرفت تا موسوی و کروبی بدون وی دوم خرداد را جشن بگیرند! در این جلسه، کروبی و موسوی تلویحا از خاتمی گله میکنند که برخی در سخنرانیها دم از وحدت میزند اما در موقع عمل طور دیگری عمل میکند (منظورشان سیدمحمد خاتمی است!) در این جلسه کروبی و موسوی تصمیم میگیرند برای تکرار ادعاهای کذب سال گذشته خود و التهابآفرینی در جامعه از وزارت کشور برای تجمع سالگرد انتخابات تقاضای مجوز داشته باشند و به دیگر گروههای همراه هم توصیه کنند همه آنها نیز برای روز 22 خرداد درخواست مجوز کنند! تا اینکه چند روز پیش موسوی و کروبی نظام را در صورت مجوز ندادن به راهپیمایی تهدید به آشوب و اغتشاش کردند که در صورت مجوز ندادن به راهپیمایی، از مردم میخواهند که به خیابانها بریزند اما پس از آن خاتمی در دیدار با موسوی موضع دیگری را عنوان میکند و میرحسین را متهم به تندروی ميكند و ضمن تاکید بر اینکه نباید به اپوزیسیون تبدیل شویم! میگوید: «ما باید فضا را آرام کنیم و خودمان را برای انتخابات آماده کنیم.» شاید بهخاطر همین مواضع خاتمی بود که چند روز پیش میرحسین موسوی در پاسخ به سوال نمایندگان مجمع محققین که برای آینده جریان اصلاحات چه پیشنهادی دارید با ابراز ناراحتی از عناصر خودی نزدیک به اصلاحات میگوید: «من آنقدر که از خودیها ضربه خوردم از طرف مقابل نخوردهام، عدهای از افراد در این حوادث جا زدند و بعضی هم معامله کردند و یک عده هم به خاطر حسادت به من ضربه زدند... برخی از آقایانی که شما آنها را به رخ ما میکشید طی ماههای اخیر جز چوب لای چرخ گذاشتن کاری نکردهاند و حتی یکبار هم حاضر نشدهاند از عبارت جنبش سبز نامی ببرند و در جلسات خصوصی چه بد و بیراهها که به ما نگفتند... من به خاطر اینکه اختلافات به بیرون درز نکند و طرفداران دلسرد نشوند، خیلی از حرفها را نمیزنم وگرنه گلایه زیاد است». به هر حال همچنان قضاوت درباره اختلافات بین خاتمی و میرحسین موسوی و اینکه این اختلافات تاکتیک است یا استراتژی زود به نظر میرسد ولی در این برهه، یک بام و دو هوای خاتمی برای افکار عمومی نکتهای آشکار و غیرطبیعی است!