printlogo


کد خبر: 43322تاریخ: 1389/3/10 00:00
هجرتی پروانه‌وار سوی شمع رخ یار

 

محمد خطیب: همین یک هفته پیش بود که بچه‌ها تماس گرفتند و گفتند که برای شرکت در مراسم سالروز ارتحال امام نام‌نویسی می‌کنند. من به رسول گفتم، من شاید نرسم به نام‌نویسی، ولی تو حتما اسم مرا بنویس... یعنی در یک چشم به هم زدن من هم سعادت داشتم از نزدیک ببینمش...

 

ولی امان از عشق...

منظورم حاج «غلام عباس دشتابی» است که همه‌ساله به عشق امام خمینی (ره) در آستانه سالگرد رحلتش از شهرستان جهرم استان فارس با پای پیاده عازم بهشت زهرای (س) تهران می‌شد اما امسال پس از ۲۵ شبانه‌روز طی مسیر، پیش از رسیدن به مقصد در شهرستان شهرضا، جان به جان‌آفرین تسلیم کرد؛ پیرمردی حدوداً 60 ساله که سربند پیشانی‌اش «السلام علیک یا روح‌الله (ره)» بود... .

اول از همه می‌خواهم او را شهید خطاب کنم؛ تعجب نکنید، اغراق نمی‌کنم زیرا او به فرموده مولایش علی‌بن‌ابیطالب (ع) به مقام شهادت رسیده است. حضرت امیر (ع) فرمود: «والمیت من شیعتنا صدیق شهید، صدق بامرنا و احب فینا و ابغض فینا یرید بذلک الله عز‌و‌جل، میت؛ شیعه ما صدیق و شهید است چون امر ما را تصدیق کرده و به خاطر ما دوستی و دشمنی کرده است و از این کار خود، خدای عزوجل را اراده کرده است». غلام عباس هم در راه رسیدن به یکی از نسل‌های پاک اهل بیت (ع) خمینی کبیر (ره) عروج کرد. بعد می‌خواهم او را «عاشق» خدایی و رهرو واقعی مسلک خمینی(ره) خطاب کنم؛ البته با کمک گرفتن از دیوان حضرت امام (ره). هیچ‌وقت به دنبال پاسخ این پرسش بوده‌اید که روح کدام قداست بر کالبد حضرت «عشق» دمیده شده که همه عرفای ما معترفند: «عاشقی کردن اصالتا کاری خدایی است و زاهدی کردن کاری بشری و حضرت خداوند عشق می‌ورزد اما زهد نمی‌ورزد». یعنی عشق خصلتی خداگونه است نه انسانی، پس انسانی که عاشق می‌شود به خدا نزدیک‌تر است تا بنده‌ای که زاهد است. اگر به دنبال پاسخ به سوالات فراوانی از این دست باشی و سر از دیوان حضرت امام (ره) درآوری، خواهی دید که دیوان اشعار ایشان تا چه حد لبریز از زیبایی است؛ آنجاست که خواهی دید حضرت ایشان هم دچار مقام عشق‌اند و چقدر زیبا مراتب عشق را تبیین و عبور کرده‌اند. به همان زیبایی که مولانا رفته است و حافظ، به همان شکوهی که حلاج گذرانده است و عین‌القضات، به همان زلالی که عطار طی کرده است و سنایی و... . در گذری اجمالی بر سروده‌های آن عزیز سفر‌کرده با ویژگی‌های عشق از منظر ایشان بیشتر آشنا می‌شوی... امام در اشعارشان ازلی بودن را منشأ عشق می‌دانند و می‌فرمایند:

ما زاده عشقیم و پسر‌خوانده جامیم

در مستی و جانبازی دلدار تمامیم

اینجاست که به معشوق‌شناسی غلام «عباس» غبطه می‌خوریم چون امام را خوب شناخته بود و در این 2 دهه معشوق‌اش را تنها نگذاشت و با «جانبازی» تا آخرین لحظه، خودش را در راه «دلدار» تمام کرد، یعنی عشق زیبنده و شایسته کسی است که در این راه جان ببازد که وصول به مقصود به مستانه جان دادن عاشق امکان‌پذیر است و آنجاست که امام(ره) می‌گوید:

گر از سبوی عشق دهد یار جرعه‌ای

مستانه جان ز خرقه هستی درآورم

یا آنکه امام وصال را هجرتی از خویش به سمت معشوق می‌داند؛ هجرتی پروانه‌وار برای رسیدن به شمع رخ یار:

هجرت از خویش نموده سوی دلدار رویم

واله شمع رخش گشته و پروانه شویم

البته عاشقان خمینی فقط در ایران اسلامی نیستند چرا که امروز من و تو را در اقصی نقاط دنیا به‌نام خمینی می‌شناسند. «الخمینی ابراهیم احمد» نام کامل یک جوان 28 ساله مجرد شهر «امدرمان» از توابع خارطوم در کشور سودان است که در مصاحبه‌ا‌ی می‌گوید: «به همه جوانان ایران عشق می‌ورزم و به حالشان غبطه می‌خورم که در کشوری به دنیا آمده‌اند که نام خمینی ـ رحمت‌الله علیه ـ و خدمات او در جای جای آن وجود دارد و خوشا به حال جوانان ایرانی که چنین رهبر فرزانه‌ای همچون آیت‌الله خامنه‌ای ـ حفظه‌الله‌ـ دارند که نام او برای همه انسان‌های آزاده در سراسر جهان مایه فخر و مباهات است. راه امام خمینی- رحمت‌الله علیه‌- و رهبرتان آیت‌الله خامنه‌ای را ادامه دهید که پیروزید. آرزو دارم یک بار دیگر به ایران سفر کنم و در آن اگر توفیق داشته باشم به زیارت مرقد امام خمینی- رحمت‌الله علیه- و دیدار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای- حفظه‌الله- بروم و با افتخار به ایشان بگویم: من خمینی هستم. بدانید اگر امام خمینی (ره) از دنیا رفت، هزاران خمینی دیگر در همه جای دنیا با فکر و اندیشه او به دنیا آمده‌اند و به عشق او نامشان را خمینی نهاده و بزرگ شده‌اند و راه او را ادامه می‌دهند». این مطلب را که خواندم، دوست داشتم به «الخمینی ابراهیم احمد» بگویم: خمینی یک «حقیقت» همیشه زنده است و به همین دليل خاطرخواه‌هایش تا وقتی زنده‌اند عاشق این حقیقتند... می‌خواستم به برادر«الخمینی ابراهیم احمد» که از نسل سومی‌هاست، بگویم: ‌‌خمینی که رفت پاره‌ای از دل ما را با خود برد اما «سیدعلی» که با ماست، او که نرفته است، حالا بیایید و ببینید که خَلَف خمینی چه می‌کند با دل ما... .‌

خوش به حال غلام عباس كه ‌الان در کنار معشوق خود، امام امت «حضرت روح‌الله» آرام گرفته است.

مطمئنا با کسی که سال‌های سال به عشقش این همه راه را طی کرده محشور می‌شود. گرچه
غلام عباس خمینی در میان ما نیست اما بداند که خیلی از قدیمی‌ها و جدیدی‌ها هنوز یادشان نرفته که شهدا در رکاب امام‌شان چه می‌کردند و چگونه معامله می‌کردند با خدا... .


Page Generated in 0/0209 sec