امید صبوری نگاههایشان چه آن زمان که از خود میگفتند، چه آن زمان که از فرهنگ و هنر ایران زمین دم میزدند و چه آنگاه که فیلم تجلیل از پیشکسوتان هنر را با حضور خود بر صحنه تقدیر نظاره میکردند برقی داشت عجیب؛ برقی سرشار از دغدغهمندی و گفتنیهای ناگفته. روز گذشته اما فرصتی فراهم آمد برای گفتن و شنیدن. رونمایی از «شب ستارهها» شاید بهترین بهانه برای ژاله علو دیگر هنرمند پیشکسوت حاضر در این نشست هم در آغاز صحبتهای خود به یاد و خاطره زندهیاد حمیده خیرآبادی اشاره کرد و گفت: کاش میدانستیم چه کسی در میان روایتی متفاوت از یک وداع خاموش اما پس از اتمام صحبتهای این 3 هنرمند پیشکسوت و پس از آنکه استاد نادر گلچین نیز به جمع پیوست، اهالی رسانه به طرح سوال از ایشان پرداختند. در پاسخ به یکی از جنجالیترین این سوالات بود که محمدعلی کشاورز برای نخستینبار روایتی متفاوت از درگذشت و خاکسپاری زندهیاد حمیده خیرآبادی مطرح کرد. در این بخش زمانی که خبرنگاری درباره چرایی خاکسپاری این هنرمند در سکوت خبری کامل پرسید، کشاورز پس از مکثی کوتاه گفت: این سوالی است که هنوز برای شخص من هم مطرح است. اما بخش اعظمی از این قضیه مرتبط با تصمیم دختر ایشان بود. کشاورز گفت: دختر زندهیاد خیرآبادی در تصمیمی عجیب درگذشت ایشان را با هیچ یک از اطرافیان در میان نگذاشتند و در سکوت کامل ایشان را به خاک سپردند. در همین زمان وقتی خبرنگاری شایعه وصیت این هنرمند را مطرح کرد، مرتضی احمدی در مقام پاسخ برآمد و گفت: صراحتاً میگویم که چنین وصیتی در کار نبوده و هر چه هست زیر سر دختر آن مرحومه است. او بارها به خود من گفته بود که علاقهمند است در قطعه هنرمندان به خاک سپرده شود و حتی در سال 72 قبری را در قطعه 69 خریداری کرده بود اما ميخواست آن را بفروشد چرا كه او همیشه میگفت میخواهم در میان فامیل خودم(قطعه هنرمندان) دفن شوم. احمدی حتی به نکتهای دیگر در این زمینه اشاره کرد و گفت: من از یکی از همسایگان ایشان شنیدم که لابی خانه آنها بهگونهای بوده است که اگر گربهای از آن عبور میکرد اهالی متوجه میشدند، حال نمیدانم پیکر حمیده خیرآبادی چگونه از آنجا به بیرون منتقل شده اما هیچکدام از همسایهها متوجه نشدهاند. در پاسخ به شائبه دخالت مراکز دولتی در این گونه خاکسپاری هم محمدعلی کشاورز صراحتاً گفت: هیچ دخالتی در این زمینه نبوده و تنها دختر ایشان خانم قاسمی در این زمینه دخیل بودهاند. مرتضی احمدی هم گفت: ایشان(ثریا قاسمی) حتی اگر یک تماس با ما میگرفت خودمان سایرین را خبر میکردیم، اما این کار را هم نکردند و نتیجه این شد که همکاران آقای (ابوالحسن) داوودی که حین فیلمبرداری به دنبال لوکیشن بودند اتفاقی در جریان مراسم خاکسپاری ایشان قرار میگیرند و به سایرین اطلاع میدهند. معدود عکسهای منتشر شده از این مراسم هم از کانال دوستان گروه فیلمبرداری به رسانهها راه یافته است. در اين مراسم كه نادر گلچين (خواننده قديمي) نيز حضور داشت، مجید قنبري (تهيهكننده مجموعه شب ستارهها) با اشاره به اهداف انتشار اين مجموعه گفت: ما قصد داشتيم با انتشار اين مجموعه يك ثبت تاريخي و شناسنامهاي انجام بدهيم و در اين برنامه تريبون آزادي را دراختيار هنرمندان قرار دهيم تا درد دل خود را بيان كنند و مردم با شخصيت واقعي هنرمندان و مشكلات آنان از نزديك آشنا شوند و سندي براي آيندگان باشد.
درد دل این «ستارهها» با رسانهها بود. فیلم بزرگداشت پیشکسوتان هنر ایران، اثری بود که روزگذشته در قالب لوح فشرده «شب ستارهها» توسط شرکت فرهنگی- هنری «ترنم نی» رونمایی شد. فیلمی از لحظههای ماندگار قدردانی از بزرگان فرهنگ و هنر ایران زمین که در تیرماه 87 گردهم آمده بودند و امروز پس از 2 سال روانه شبکه نمایش خانگی میشود. در مراسم رونمایی از این لوح فشرده که روز گذشته در محل شرکت فرهنگی- هنری «ترنم نی» برگزار شد، اساتید محمدعلی کشاورز، ژاله علو، مرتضی احمدی و نادر گلچین حضور داشتند. در ابتدای این نشست صمیمی ابتدا بخشهایی از لوح «شب ستارهها» که مرتبط با حضور این اساتید در جشن سال 87 بود پخش شد و سپس هر یک در قالب بیان خاطرات و واگویی دغدغهها دقایقی از خود و عرصه هنر کشور گفتند. مرتضی احمدی در آغاز سخنان خود به سابقه حضور خود در عرصه هنر اشاره کرد و گفت: 14-13 ساله بودم که برای نخستین بار عرصه هنر را درک کردم و در سال 1322 بود که نخستین بار پردهخوانی در تئاتر را تجربه کردم. آن روزها از اداره تئاتر حقوق ماهانه داشتیم و از همین رو بیشتر زمان خود را به صورت برنامهریزی شده بر صحنه نمایش میگذراندیم. احمدی افزود: آن زمان حرمت ما در میان مردم بسیار زیاد بود و مردم برای تئاتر در خانواده خود برنامهریزی میکردند اما امروز متاسفانه اینگونه نیست. این هنرمند پیشکسوت تئاتر و سینما در بخش دیگری از صحبتهایش تصریح کرد: برای اولین بار میخواهم از خود تعریف کنم و بگویم برخلاف اینکه میگویند با یک دست نمیتوان 2 هندوانه بلند کرد، اما من با یکدست 4-3 هندوانه بلند کردم! خوانندگی، بازیگری، دوبله، تلویزیون، سینما و کتاب. احمدی درباره مشغله خود در زمینه نگارش کتاب هم گفت: وقتی میبینم نسل گذشته هیچچیز برای نسل پس از خود باقی نگذاشته است میگویم حق دارند اگر از ما گلایهمند باشند. من هم تمام تلاشم را میکنم که هر آنچه در تمام این سالها کسب کردهام به نسل بعد منتقل کنم و هدفی جز این ندارم.
ما است و کاش امروز بدانیم که چه کسانی در میان ما هستند. این نه به آن معناست که دیگر هنرمند بزرگی در این کشور نخواهیم داشت اما هر کس جایگاه خود را دارد و امثال مرتضی احمدی و کشاورزها تک هستند. این تکها تا زمانی که در میان ما هستند باید قدرشان را بدانیم. وی در ادامه به وضع ناگوار برخی هنرمندان پیشکسوت اشاره کرد و گفت: به قول دوستی آقای انتظامی بهعنوان بزرگترین بازیگر ایران در تمام طول عمر هنریاش به اندازه یک فصل یک جوان 4 کلاس درسخوانده فوتبالیست دستمزد نگرفتهاست و این حق هنرمند نیست. محمدعلی کشاورز نیز در این نشست ضمن یادآوری اعتقاد خود بر «بیآبرو بودن بازیگری امروز» گفت: معتقدم انسانهای مخصوص از نگاه خداوند، هنرمندان هستند که ارج و قربی ویژه نزد او دارند اما هنرمندانی که به انسانیت اعتقاد داشته باشند. من از بزرگان خود آموختهام که ابتدا باید انسان بود، بعد هنرمند. این پیشکسوت عرصه بازیگری در بخش دیگری از صحبتهایش باردیگر خطاب به نسل جوان گفت: از شما میخواهم که سراغ این شغل نیایید و به سراغ شغلی آبرومند بروید، چراکه در این زمانه بازیگری هیچ آبرویی ندارد.