printlogo


کد خبر: 4346تاریخ: 1393/2/20 00:00
بازی چینی

حسین یوسفی‌نیکخو:‌ تحولات اقتصادی ایران به برهه‌های گوناگونی تقسیم می‌شود اما یکی از مهم‌ترین اتفاقات در اقتصاد ایران 3 برابر‌شدن نرخ دلار بود که هم تهدیدی بود برای کالاهای اساسی و مورد نیاز و هم فرصت.
در باب قسمت تهدید آن بسیار سخن گفته‌اند، کمی راجع به فرصت آن صحبت کنیم. با توجه به افزایش قیمت دلار سکوی پرشی فراهم آمد تا اقتصاد ایران به سمت قله پرواز کند زیرا در دنیا کالاهای با کیفیت بالا و قیمت پایین طرفدار بسیار دارد و هیچ تحریمی به هیچ شکل نمی‌تواند جلوی این حرکت را بگیرد.  اما درباب این فرصت 2 تهدید هم وجود دارد که بسیار جدی و پنهان است؛ یکی از آن دو توسط بخش خصوصی حل شد که بحث مربوط به برند‌سازی و جدا‌سازی کالای با کیفیت بالای ایرانی از بی‌کیفیت است اما تهدید دوم همچنان باقی است و توسط دولت به آن دامن زده می‌شود و آن سرمایه‌گذاری خارجی است که تبعات جبران‌ناپذیری به همراه دارد.
این امر سبب می‌شود سرمایه اصلی حاصل از این فرصت که مربوط به برند کالاست از کشور خارج شود چون صاحبان کارخانه در خارج از کشور قرار دارند و جوانان ایرانی تنها تبدیل به کارگرانی می‌شوند که نقش افزایش سرمایه برای کشور‌های دیگر از جمله عربی را دارند که بورس‌های آنان بازده قبلی را ندارد و ساختمان‌سازی دیگر برای آنان سودده نیست و تنها چیزی که نصیب دولت و مردم می‌شود کاهش نرخ بیکاری آن هم به شکل ناپایدار است به‌صورتی که خود با دست خود تاثیر تحریم‌های آینده را افزایش می‌دهیم به شکلی که فلان سرمایه‌دار خارجی با استناد به اینکه تحریم‌های جدید مانع فعالیت می‌شود، کارخانه را تعطیل کرده و جوانان را بیکار و از آنان به عنوان اهرم فشار روی دولت استفاده می‌کند تا بتواند اهداف خود و ابرقدرت‌ها را تامین کند و در این بین در بهترین حالت تنها حق کارگری به کشور ما می‌رسد.
اگر تسهیلاتی که به سرمایه‌داران خارجی می‌دهیم به‌عنوان نمونه معافیت 20-10 ساله مالیاتی به تولید‌کننده واقعی ایرانی در همان مناطق مورد نظر دولت بدهیم سرمایه‌های بلوکه شده ایرانی که گاهی به سمت طلا می‌رود و گاهی به سمت مسکن، خود به خود به سمت تولید می‌رود و از این راه هم جوانان شاغل می‌شوند و هم سرمایه‌گذاران داخلی توانمند‌تر و ثروت عمومی نیز افزایش پیدا می‌کند همچنین روز به روز اثر تحریم‌ها به علت تکیه بر توان داخلی کاهش پیدا می‌کند. حتی به مرور زمان و تبدیل ایران به قطب صنعتی می‌توان دیگر کشور‌ها را تحریم کرد چون کلید صادرات باتکیه بر توان داخلی در دست ما است. حال اگر از این فرصت به‌وجود آمده به نحوی درست استفاده نکنیم و این فرصت را دودستی تقدیم خارجی‌ها کنیم خود به خود زمینه تضعیف ایران اسلامی را فراهم آورده‌ایم و کار به جایی خواهد رسید که از دست هیچکس کاری برنمی‌آید و این همان کلاهی است که سر چینی‌ها رفت. فلان مارک آمریکایی در چین تولید شد و نام برند آمریکایی بر آن خورد و اسم کوچکی از چین در زیر آن آمد، نتیجه این شد که چینی‌ها به کارگرانی ارزانقیمت برای کشور‌های سرمایه‌دار تبدیل شدند. شاید از این راه اندکی چه مالی و چه علمی نصیب آنها شد اما خیلی بیشتر از آنکه به‌دست آوردند از دست دادند زیرا کشور سرمایه‌دار تکنیک‌های اصلی را برای خود نگه می‌دارد. راستی مگر هر تکنولوژی برتری را به ما ندادند خودمان نساختیم؛ قطعات نیروگاه برق، انرژی هسته‌ای، صنایع نظامی و... نه‌تنها آنها را ساختیم که راه علمی ساخت آنان را نیز فرا گرفتیم. امسال سال اقتصاد است برای ما و نه تاجران ورشکسته خارجی که تنها پول ناچیزی که برای آنها مانده، از تحریم نفتی ایران نصیب‌شان شده و بعد از مدتی دیگر برای آنها سودی نخواهدداشت.
 


Page Generated in 0/0181 sec