printlogo


کد خبر: 4362تاریخ: 1393/2/20 00:00
بازسازی گفتمانی

حسین بابازاده‌مقدم: این گفتمان مظلوم انقلاب اسلامی را باید بازسازی کرد، اگر چه مختصات اصلی تغییر نکرده و مفصل‌بندی‌ها به قوت و قدرت قبل باقی است اما از منظر روبنایی باید این بنا را مرمت کرد.
مهم این است که در بازسازی گفتمان انقلاب اسلامی از یاد نبریم اصل و اساس این گفتمان دربرگیرنده و پیش‌رو همچنان هم باقی است و هم از پشتوانه غیر‌قابل تردید عمومی برخوردار است. اگر چه تا حد بسیار قابل ملاحظه‌ای غیر‌قابل قیاس است اما مارکس را مارکسیست‌ها به مارکسیسم تبدیل کردند و صدبار آن را از اول مرمت کرده و دوباره ساختند و تا امروز با پشت سر گذاشتن این همه تجربه شکست، کماکان یک گفتمان سیاسی در سطح جهان است البته با مولفه‌های تازه و رویکردهای متفاوت نسبت به گذشته.
دولت و شخص احمدی‌نژاد اگر چه به سیستم تازه برآمده نظری از گفتمان اصولگرایی که آن را با عنوان انقلابی می‌شناسیم، ضربات بسیار سختی وارد کرد و با آلوده کردن آن به آثار و نگرش‌های «اجاره‌ای» حاشیه را بر متن تسری بخشید و به وادی انحراف سرگذاشت اما همچنان آن متن اصیل قابل برداشت به ایده‌هایی تازه‌تر و سازنده‌تر بوده و با احتساب وضعیت گفتمانی دولت فعلی از آینده‌ای به‌مراتب موفق‌تر می‌تواند بهره‌مند و برخوردار باشد.
حالا که چند ماه از آغاز به کار دولت روحانی گذشته است و مفهوم «کلید» در واقع روشن کرده که چیزی جز برداشتی دوباره از همان المان‌های سازندگی در اقتصاد و دیپلماسی و سیاست خارجی و فرهنگ با قرائت جبهه مشارکت بیشتر نیست و کسانی مثل صادق زیباکلام مامور شده‌اند با بازگرداندن متن سخنرانی‌های احمدی‌نژاد در سفرهای استانی گفتمان درست کنند یا سریع‌القلم با رویکردی دوباره و استمراری به گزاره‌های لیبرالیستی مامور به طرح عقلانیت اعتدالی شده است و نخبه‌سالاری افراط‌گرایانه، در حقیقت بیش از گذشته روشن می‌شود که کشور نیازمند دوباره‌سازی و بازآفرینی ابعاد تازه‌ای از گفتمان انقلاب اسلامی است. در واقع این بلای بی‌گفتمانی و تمنای اینکه دولت‌ها در جمهوری اسلامی دوست دارند مجری نگاه‌ها و اندیشه‌های خود باشند، سنگ‌بنایی برای کج‌روی‌های فکری و نظری است و همین آفت به جان دولت احمدی‌نژاد افتاد و باعث شد تئوریسین‌های اجاره‌ای باقیمانده مشروعیت درونی و درون‌گفتمانی احمدی‌نژاد میان اصولگرایان را بر باد دهند. به هرحال با تجربه شکست سخت گذشته نمی‌توان در برابر همه گزینه‌ها و مولفه‌هایی که در دولت قبل نهادینه شده است از حیث گفتمانی ایستادگی کرد، چرا که از منظر علمی گفتمان و قدرت در ارتباطی وسیع و تعیین‌کننده با یکدیگر بوده و هستند و هیچ گفتمانی بدون بهره‌مندی از حاکمیت توانمند، امکان رسوخ به لایه‌های زیرین و رویین جامعه و افکار عمومی و وارد شدن به محافل نظری و دانشگاهی را ندارد.
همواره گفتمان‌های مولد و موفق سیاسی در دنیا نمایندگانی در دولت‌ها داشته و از ابزارهای حکومتی لازم برای طرح و توسعه برخوردار بوده‌اند، بنابراین چندان عقلانی نیست که با همه گزاره‌های گفتمانی دولت قبل به ستیز پرداخته و مسیری را طی کنیم که دشمنان و منتقدان گفتمانی انقلاب به‌دنبال آن هستند. اگر یک همایش انتقادی در تهران درباره دیپلماسی هسته‌ای دولت به «دلواپسی‌نژادی» بودن یا به‌عبارتی روشن احمدی‌نژادی بودن تعبیر می‌شود نباید هراس داشت که در مرمت و بازسازی این بنا دوباره به همان تیغ تهمت زخمی شد و عقب‌نشینی کرد، چرا که بدیهی است بخش قابل‌ملاحظه‌ای از اقدامات دولت گذشته در همین الگوی گفتمانی جریان داشته و بهره‌مند از شاخصه‌های مقاومت انقلابی بوده و نمی‌توان آن را حذف یا نادیده انگاشت.
این یک دستور کار روانی علیه کسانی است که در جبهه فکری انقلاب قدم برمی‌دارند که به محض انجام کوچک‌ترین حرکتی محکوم به نزدیکی به دولت قبل می‌شوند، حال آنکه دولت قبل تنها بخش اندکی از گفتمان انقلابی را نمایندگی می‌کرد که در اواخر عمرش به همان اندک گزاره‌ها نیز بی‌توجهی کرد و باعث شد تا پایگاه مشورعیتش نزد اصولگرایان را از دست بدهد.
گفتمان اصلاح‌طلبی از تجربه شکست‌های سنگین درس گرفت و خود را تا سطح یک گزینه چندپاسخی کاهش داد و تا سه سال آینده نیز از وضعیت تدافعی و بازیابی توان از دست رفته و احتمالا کاهش فشار‌های ناشی از افکار عمومی و رویکرد‌های نخبگان نمی‌تواند رهایی یابد.
این یک فرصت بسیار خوب برای بازسازی دوباره گفتمان انقلابی با رویکرد‌های جدی به مسائل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است و همچنین در پیش گرفتن رویه‌های تعیین‌کننده در دیپلماسی که ممکن است در بازه تاریخی دیگر امکانپذیر نباشد.
نیروهای جبهه انقلاب اسلامی از بهترین فرصت و موقعیت تاریخی برای دستیابی به یک ساختمان نظری برخودارند که از پس آن و درباره طراحی موفقیت‌های تازه سیاسی می‌توانند بیشترین استفاده را کنند.
رفع و رجوع این مشکل و دستیابی به وضعیت فوق نیازمند احیا و بازسازی چندین ساختار فکری نیرومند در مراکزی است که می‌تواند به اتاق‌های فکر واقعی و نه اتاق‌های جناحی و سیاسی بدل شود.
ما نیازمند آن هستیم که در یک کار فشرده نظری و با خلق ادبیات و واژه‌هایی تازه که امکان رشد دوباره جریان گفتمان انقلابی در کشور را ایجاد می‌کند، ساختمانی را دوباره بنا کنیم که امکان به پیش بردن دیدگاه‌های رهبر معظم انقلاب در عرصه‌های گوناگون کشور را فراهم کند؛ موضوعی که شاید در جایی دیگر یک اتفاق‌نظر برای تقابل با آن در نظر گرفته شده و ترکیب و آرایش‌های جناحی هم از آن حکایت می‌کند. فسادستیزی، مقاومت و انقلابیگری در کنار شکوفایی و رشد باید ابعاد گوناگونی از این ساختمان را به خود اختصاص دهد که شاید دیگر نتوان از آنها با همان تیترهای گذشته استفاده کرد و ما قطعا به واژه‌های تازه‌تر با ادبیاتی دوباره‌سازی شده برای عبور از وضعیت فعلی نیازمندیم.
دستیابی به این نقطه از موفقیت یک کار فشرده شبانه‌روزی و علمی دقیق را می‌طلبد که مبادی اصلی تصمیم‌سازی در جریان گفتمان انقلاب اسلامی باید به‌سرعت درباره آن به نتیجه رسیده و تدبیر لازم را اتخاذ کنند؛ کما اینکه از دست دادن چند ماه گذشته نیز بسیار زیانبار بوده و چه برگ‌های برنده‌ای است که از دست رفته است.


Page Generated in 0/0077 sec