مهدي بحرانعليزاده
فوتبال همچنان به اسم حرفهای شده و در رسم آماتور ایران در نگاه مدیران غير ورزشي تنها به فرصتی برای عرضاندامهای موقتی و در حد یک انجام کار اداری برای مدیران بالا دستی درآمده است و با همین طرز تفکر است که اتفاقات منحصر به فرد در فوتبالمان رخ میدهد که باور کردنی نیست. نمونهاش آنکه تیمهای وابسته به ارگان دولتی یک فصل تمام با جانکندن و دست و پا زدن در لیگ یک راهی لیگ برتر میشوند و آنگاه در تصمیمگیری و بده و بستانهای کلان همان ارگان در مسیر واگذاری قرار میگیرند. نخستین قربانی این پدیده عجیب تیم فوتبال سپاهاننوین اصفهان بود که با وجود درخشش در لیگ دسته اول و راهیابی به لیگبرتر در میان پروندههای کاری وزارت صنایع و معادن قرار گرفت و در نهایت امتیازش به تیم فوتبال فولادخوزستان واگذار شد تا آنچه برای بازیکنان اصفهانی ماند یک فصل رنج بیحاصل و بیهوده باشد و شرینی موفقیت آنها نصیب کام خوزستانیها شود.
اکنون این داستان تراژیک به گونهای دیگر در فصل جدید برای تیم فوتبال نفت تهران شکل گرفته است. نفت روز دوشنبه گذشته با شکست دادن شنسای ساوه در یکقدمی راهیابی به لیگبرتر قرار گرفت اما همزمان با این تلاش مجدانه، کمی آن سوتر مدیرانی بلندپایه پروژه دیگری را در سر پروراندند. داستان بسیار ساده است؛ نفت تهران به لیگبرتر راه پیدا میکند، آن وقت اگر دیگر تیم نفتی یعنی صنعت نفتآبادن راهی لیگبرتر نشد، سناریوی سپاهاننوین و فولادخوزستان اینبار در وزارت نفت میان نفتتهران و آبادن اجرا میشود. حتی اگر نفتآبادان توانست از مسیر پلیآف به لیگ برتر برسد هم باز راه گریزی برای تهرانیها نخواهد بود چراکه در آن صورت بازهم امتیاز این تیم با رقمی بالاتر به یک باشگاه دیگر فروخته میشود. حدسهایی درباره رقم این انتقال وجود دارد که به احتمال زیاد بیش از 7 میلیارد تومان خواهد بود و حتی شاید به 10 میلیارد تومان هم برسد.
جالبتر آنکه گویا این روش از پولسازی در بخشهای صنعتی و نفتی به رویكردی تجاری تبدیل شده و از نظر آنها میتوان هر ساله با سرمایهگذاری نهچندان حرفهای تیم را به لیگبرتر آورد و امتیازش را واگذار کرد. یعنی تصور کنید هر سال تیمهای نفتتهران یا سپاهان نوین اصفهان قهرمان لیگ یک شوند و بعد مسؤولان بالادستی امتياز این تیمها را واگذار کنند، آن وقت تیمهای سقوطکننده هم امتیاز این تیمها را بخرند و بار دیگر به لیگ برتر راه یابند. اصلاً از آن بهتر چرا یک باشگاه متمول رنج حضور در لیگهای دسته پایینتر را به خود بدهد، میتواند منتظر باشد تا به لطف نگاه آماتوری مدیران غیرورزشی به این راحتی لیگ برتری شود!هر چند در واویلای فوتبال به اصطلاح حرفهای ایران این موضوع یکی از هزاران مشکل است اما به واقع فدراسیون فوتبال نمیتواند راهکاری پیدا کند تا زحمات بازیکنان و مربیان اینگونه قربانی تصمیمات غیرورزشی نشود. بیتردید این روش به ضرر پویایی فوتبال بوده و لیگهای دسته پایینتر را از درجه اعتبار ساقط میکند. بهتر است آقای کفاشیان که هنوز خوشحال است که 2 سال پیش بهترین فدراسیون آسیا شده یا سردار عزیزمحمدی که سقفهای ویژهای برای حجم مو یا دستمزد بازیکنان طرح میکند در این زمینه هم وارد عمل شود تا حداقل اعتبار لیگهای فوتبال ایران حفظ شده و از اقداماتی که در ژانر طنز در فوتبال باشگاهیمان رویت میشود، جلوگیری کند.
بر حسب رسالت رسانهای از مسؤولان بخشهای دولتی هم میخواهیم آن زمان که با یک امضا همه رؤیاهای بازیکنان یک تیم فوتبال را باد هوا میکنند، کمی بیشتر تامل کنند چرا که اگر اصول تجارت در ورزش را بشناسند، میتوانند آن مقدار درآمد که برای نشان دادن لبخند روی لبان مدیران بالادستی خود نیاز دارند را کسب کنند. شاید هم ما انتظار زیادی داریم!