گروه سیاسی: «قتل شهید علی خلیلی بر اثر اصابت چاقو بوده است.» این را دیروز نماینده دادستان در جلسه رسیدگی به پرونده این شهید عنوان کرد. به گزارش «وطن امروز»، جلسه رسیدگی به پرونده شهادت طلبه ناهی از منکر، علی خلیلی که در جریان تذکر لسانی در نیمهشعبان 1390 مورد حمله یکی از اوباش قرار گرفت، دیروز در شعبه 113 به ریاست قاضی حسین اصغرزاده شروع شد. در این جلسه نماینده دادستان علت وقوع مرگ خلیلی را اصابت ضربات چاقو عنوان کرد. همچنین احسان شاهقاسمی متهم پرونده و اولیایدم نیز حضور داشتند. به گزارش فارس، در ابتدا نماینده دادستان کیفرخواست صادره درباره بازداشت احسان شاهقاسمی در مورخ 18 فروردین 1393 به اتهام قتل شهید علی خلیلی و به واسطه شکایت اولیایدم و اقرار متهم در تاریخ 25/6/1390 مبنی بر جرح شهید علی خلیلی با ضربات چاقو را در صحن علنی دادگاه قرائت کرد. در ابتدای جلسه دادگاه قاضی اصغرزاده از اولیایدم به نامهای پرویز خلیلی و اعظم مشتاقفر، پدر و مادر شهید علی خلیلی درخواست کرد در جایگاه حضور پیدا کنند و درخواست خود را از دادگاه اعلام کنند. در ادامه جلسه دادگاه اعظم مشتاقفر، مادر شهید علی خلیلی بیان داشت: پسر بنده یک تذکر لسانی داده بود و هیچگونه درگیری نداشته ولی متهم از پشت به او ضرباتی وارد کرده و ما اشد مجازات را از دادگاه میخواهیم. در ادامه مادر شهید علی خلیلی در پاسخ به پرسش قاضی مبنی بر اینکه علت رضایت اولیایدم در گذشته چه بود، گفت: زمانی که رضایت دادیم به خاطر این بود که خدا علی را دوباره به ما برگردانده بوده و ما وقتی علی را مرخص کردیم اطلاعاتی درباره بیماریهای علی نداشتیم ولی علی سکته مغزی کرده بود و حنجره او مصنوعی بود که به مرور زمان مشکلات علی حادتر شد و همه عوارض آن بعدا رخ داد.
اظهارات عجیب و سکوت معنادار متهم
در ادامه رسیدگی به پرونده قتل شهید خلیلی، طلبه ناهی از منکر در شعبه 113 دادگاه کیفری متهم احسان شاهقاسمی متولد 1370 به درخواست قاضی پرونده برای شرح حادثه به جایگاه احضار شد. در ادامه این جلسه متهم عنوان کرد: شبی که این حادثه رخ داد شب نیمهشعبان بود و مست بودم. در ادامه متهم در پاسخ به قاضی مبنی بر اینکه در بازپرسیها وقایع را به صورت کامل تعریف کردهاید و در حال حاضر مجددا نیز وقایع را کامل تعریف کنید، گفت: بنده به همراه دوستانم داشتیم به سمت منزل حرکت میکردیم که شهید علی خلیلی به همراه 3 نفر که سوار یک موتور بودند، آمدند به سمت ما و بنده هم مست بودم و درگیر شدیم.بنده تا از موتور پیاده شدم علی خلیلی عینک خود را درآورد و بیاختیار چاقویی که در دستم بود به سمت وی پرتاب کردم ولی اصلا قصد زدن نداشتم و چاقوی من به گردن وی اصابت کرد.متهم در پاسخ به پرسش قاضی مبنی بر اینکه چرا چاقو همراه داشتی، سکوت کرد و در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر اینکه آیا چاقو همیشه همراهتان بود، گفت: همیشه چاقو همراه بنده نبود و قرار نبود که دعوا کنیم و من چاقو را از ماشین دوستم برداشتم.قاضی در این لحظه خطاب به متهم گفت: براساس بازپرسیهای انجام شده چاقوی دیگری در خودروی دوستتان کشف میشود و این چاقو چاقویی که در دست شما بوده نبوده و غیر از چاقویی که در خودرو کشف شده است، میباشد. شما اصلا به ماشین نزدیک نشدید اتفاق آنقدر سریع بوده است که قبل از حادثه شما به سمت ماشین نرفتید.در ادامه متهم در دفاع از خود گفت: قبل از این حادثه در داخل خودروی پراید دو تا چاقو بود که بنده بدون اجازه دوستم یکی از آنها را برداشتم. قاضی خطاب به متهم اظهار داشت: در تمام دفاعیات گذشته مستی را مطرح نکردهاید، چطور امروز آن را مطرح میکنید؟ قتل جرم است و خلاف قانون و شرافت انسانی. فرض کن آن هم دوستت بود مستحق زدن ضربه با چاقو به گردن بود؟ دفاع کردن حق شماست و سکوت کمکی به شما نمیکند پس بهتر است جزئیات پرونده را عنوان کنید. متهم مجددا در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه در بازجویی قبلی به شرب خمر اعتراف نکردهاید، گفت بنده در گذشته هم عنوان کرده بودم و شلاق آن را هم خورده بودم. قاضی عنوان کرد مشروب را از کجا آوردی نوع آن چه بود و چه مقدار خوردید، متهم گفت: در ماشین دوستم و در ساعت 8 شب خوردیم. مشروب دستساز بود و حدودا 5/1 لیتر بود که 5 نفر از آن استفاده کردند و حدود 300 سیسی بنده خوردم. متهم در پاسخ به پرسش قاضی مبنی بر اینکه چه مقدار مست شده بودی، گفت: بنده زیاد مست بودم و در حال طبیعی نبودم. متهم در پاسخ به پرسش قاضی پرونده مبنی بر اینکه چرا بعد از صحنه جراحت فرار کردی؟ کسی که چاقو حمل میکند و میزند دیگر نباید بترسد. آیا فرار نکردی که ماموران بیایند و دستگیرت کنند این یعنی مست نبودن و قدرت فکر داشتن درسته؟ آیا تلوتلو میخوردی؟ بله، بنده زیاد مست بودم ولی قدرت تفکر داشتم. متهم در پاسخ به پرسش دیگری درباره بر فاصله محل شربخمر تا محل حادثه، گفت ما در کوچه خودمان مشروب خوردیم و محل حادثه چند کوچه بالاتر بود. قاضی در ادامه این جلسه خاطر نشان کرد: پس نشان میدهد شما قدرت رانندگی داشتهاید، وقتی که ضربه را زدید و مقتول افتاد آن لحظه را دیدید، نگفتی که کمکش کنم و به بیمارستان ببرم به عنوان یک انسان و فارغ از دین و مرام، یک مجروح نیاز به کمک داشت. آیا تلاشی برای نجاتش کردی؟ که همچنان متهم سکوت کرد. در ادامه متهم در پاسخ به پرسش قاضی مبنی بر اینکه تذکر مرحوم به شما چه بود، گفت: شهید علی خلیلی به همراه 3 تن دیگر سوار یک موتور بودند، ما نیز در حال برگشت به منزل که شهید خلیلی به سمت ما آمد و گفت این موقع شب چه میکنید و با دست اشاره کرد که در بغل نگه دارید. شهید علی خلیلی از موتور پیاده شد و بنده نیز که مست بودم، متوجه نشدم و با چاقو وی را زدم. متهم ادامه داد: شهید خلیلی قصد درگیری داشت. در ادامه جلسه قاضی عنوان کرد تو چطور احساس کردی که شهید خلیلی قصد درگیری داشت، گفت: ما رو در رو بودیم و چاقو دستم بود و از جلو به وی ضربه زدم از پشت نزدم. در پایان جلسه و پس از اظهارات وکیل متهم قاضی اتمام جلسه اول دادگاه را اعلام و عنوان کرد در جلسه بعدی به زوایای دیگر این پرونده خواهیم پرداخت.