علی دایی در مصاحبه بعد از بازی با تراکتورسازی و در پاسخ به این سؤال که چرا تعداد مصدومان تیمتان زیاد است، مساله جالبی را مطرح کرد که پیش از آن نگفته بود. دایی گفت زندگی بیرونی بازیکنانش مشکل دارد و چون نمیتواند زندگی آنها را کنترل کند و نمیداند در تمام ساعتهایی که آنها بیرون از درفشیفر هستند، چه میکنند این مشکلات برای آنها و تیمشان به وجود میآید. دایی که همیشه از بازیکنانش حمایت میکند و در سختترین شرایط پشت آنها میایستد با این حرفها تعجب برخی از شاگردانش را برانگیخت و موجب دلخوری برخی از آنها شد البته دایی درست میگوید و از آنجایی که برخلاف باشگاههای حرفهای دنیا نظارت بیشتری روی بازیکنان وجود دارد و بیشتر آنها فقط روزی 2 ساعت در محل تمرین با کادر فنی ارتباط دارند، تسلطی بر زندگی شخصیشان ندارند و با کجروی و ورود به حاشیهها بشدت افت میکنند و گاهی اوقات مصدومیتهایشان را هم میتوان به طرز فکر آنها در انتخاب روش زندگی مرتبط دانست. امسال پرسپولیس مصدوم زیاد داشته و هر روز به تعداد آنها اضافه میشود؛ از مهدی دغاغله که نزدیک به 2 ماه است مصدوم شده و هنوز کار دارد تا خوب شود تا حمیدرضا علیعسگری که 4 هفته بیرون بود، هادی نوروزی که 5 هفته بازی نکرد و احتمالا این هفته به ترکیب بازمیگردد، پیام صادقیان که به تازگی مصدوم شده، کفشگری که در دیدار با صبا آسب دید، رضا نوروزی و بهنام صفرزایی هم که رباط پاره کردند و یکی، دو مصدوم جزئی دیگر که شرایط تیم دایی را تحت تاثیر قرار دادند و دست او را در چیدن ترکیب دلخواه بستند تا در ناکامی سرخها تاثیرگذار باشند. با این حال صحبتهایی که دایی در کنفرانس بعد از بازی با تراکتورسازی انجام داده به مذاق برخی بازیکنان او خوش نیامده و آنها را دلخور کرده است. این بازیکنان معتقدند دایی نباید همه را جمع میبسته و چنین حرفی درباره شاگردانش میزده چرا که برخی از مصدومان در جریان تمرین یا بازی به خاطر ضربدیدگی یا مصدومیتهای کاملا فوتبالی از بازی کردن محروم شدهاند و اتفاقا زندگی شخصی خیلی خوب و سالمی هم دارند البته دایی حتما خودش میداند که برخی از شاگردانش جدا از ساعت تمرین یکی، دو ساعت قبل از تمرین در درفشیفر حاضر میشوند و یکی، دو ساعت بعد از تمرین محل را ترک میکنند اما برخی دیگر هم هستند که از امکانات مناسب شامل دستگاههای بدنسازی، جکوزی، ماساژ و... بهره نمیبرند و همین امر هم موجب ناکارآمدی آنها در مسابقه و مصدومیتشان میشود. این بازیکنان مثل بچه مدرسهایهایی که از درس و معلم فراریاند منتظر سوت پایان تمرین هستند تا ساکشان را بردارند و با خودروهای مدل بالایشان دنبال علایق شخصیشان بروند اما برخی از همبازیان آنها در این مسیر قدم برنمیدارند.