ورود مجاهدان مشروطه به تهران و پایان استبداد صغیر (1288ش)
با ورود مجاهدان گیلان از قزوین و مجاهدان بختیاری از راه اصفهان و فتح شهر تهران در بیست و چهارم خرداد 1288ش، محمدعلی شاه قاجار پس از یک دوره سلطنت کوتاه ولی بسیار پرکشمکش، از اریکه قدرت سقوط کرد و دوران استبداد صغیر پایان گرفت. وی که با اتکا به قدرت روسها در برابر خواست مردم کشور سخت مقاومت کرده بود، پس از آگاهی از ورود مجاهدان به پایتخت و ناامیدی از حمایت واقعی روسها، سراسیمه با کالسکه به سفارت روسیه پناهنده شد و بدینترتیب، فصل نوینی در تاریخ ایران آغاز شد. فاتحان تهران، سپس در جلسهای محمدعلیشاه را از سلطنت عزل و پسرش احمدشاه را به این مقام نشاندند. فتح تهران و خلع محمدعلی شاه قاجار از سلطنت، پایانی بر استبداد صغیر و آغازی بر شکلگیری دومین دوره مجلس شورای ملی بود.
نامه 120 نماینده مجلس برای بررسی طرح عدم کفایت سیاسی بنیصدر (1360ش)
پس از آنکه مقاومت مردمی علیه تهاجم قوای متجاوز بعث در جبهههای جنگ به علت عدم پشتیبانی لازم از جانب بنیصدر به عنوان فرماندهی کل قوا، به فرسایش گرایید و اختلافات داخلی بین رئیس جمهور با مجلس شورای اسلامی و قوه قضائیه و دیگر نهادهای انقلابی به اوج رسید، همچنین نصایح امام خمینی(ره) نیز برای تفاهم و رفع اختلافات به جایی نرسید، در جلسه 24 خرداد 1360، نامه یکصد و بیست تن از نمایندگان مجلس شورای اسلامی قرائت شد که در آن تقاضای رسیدگی به صلاحیت سیاسی بنیصدر را داشته و خواستار طرح آن با قید 2 فوریت شدند. در این میان، هواداران بنیصدر در مجلس سعی میکردند با مخالفت با این طرح و نیز کارشکنی در رسمیت یافتن جلسات مجلس و خروج از صحن علنی، بنیصدر را همچنان در رأس قدرت نگاه دارند اما نمایندگان انقلابی مجلس با تصویب این طرح در 31 خرداد 1360 عملاً این عنصر خائن را به مرحله خلع قدرت رساندند. پس از تصویب عدم کفایت سیاسی بنیصدر در مجلس شورای اسلامی، حضرت امام نیز بر همین مبنا وی را از ریاست جمهوری اسلامی ایران عزل کردند. با عزل بنیصدر، هر چند یکی از ریشههای اصلی کارشکنیها و اختلافات موجود از بن کنده شد ولی از این به بعد، دوران چند ماهه فعالیتهای خرابکارانه ضد نظام و درگیریهای مسلحانه و خونین روی داد که به شهادت عالیترین مسؤولان نظام تا مردم کوچه و بازار منجر شد اما ملت مسلمان ایران تحت رهبریهای پیامبرگونه حضرت امام و با عنایات حقتعالی و امامعصر(عج) از این دوران پراغتشاش گذشت و اهداف اسلامی و انقلابی خود را در پیش گرفت.
تصرف پاریس توسط ارتش آلمان نازی
در جریان جنگ دوم جهانی (1940م)
15 ماه پس از فروزانشدن آتش جنگ جهانی دوم و در ادامه توسعهطلبیهای هیتلر، نیروهای آلمان نازی به قصد تصرف فرانسه، خود را برای هجوم به این کشور آماده میکردند. در روز پنجم ژوئن 1940م، هیتلر فرمان انهدام کامل نیروهای فرانسه را صادر کرد و سه روز بعد، نیروهای زرهی آلمان، خطوط دفاعی فرانسه را در شمال شرقی این کشور در هم شکستند و وارد خاک فرانسه شدند. در این میان، موسولینی، نخستوزیر دیکتاتور ایتالیا و همپیمان آلمان، پس از مدتی تردید و تعلل، در روز دهم ژوئن به انگلستان و فرانسه اعلان جنگ داد و فرانسه علاوه بر جبهه شمالی، در مرزهای جنوب شرقی خود نیز در معرض تهدید قرار گرفت. نیروهای فرانسه که در پی شکستهای قبلی، به کلی روحیه خود را باخته بودند در برابر نیروهای آلمان که از نظر تجهیزات زرهی و پوشش هوایى بر آنها برتری داشتند به سرعت شروع به عقبنشینی کردند. در نهایت، سحرگاه روز چهاردهم ژوئن 1940م، اولین واحدهای سربازان آلمانی وارد پاریس شدند و همانطور که هیتلر از فرانسویان خواسته بود، پاریس تقریباً بدون مقاومت در برابر ارتش آلمان تسلیم شد. فتح فرانسه برای آلمان به قیمت نزدیک به 45 هزار کشته و 110 هزار زخمی تمام شد. فرانسه تا 23 آگوست سال 1944م، به مدت بیش از 4 سال تحت اشغال آلمان بود.