printlogo


کد خبر: 6563تاریخ: 1393/3/31 00:00
پیامد تعلل وزیر ارتباطات چه خواهد بود
اشغال سایبری ایران؟!

گروه فناوری اطلاعات: سال‌هاست غرب به عنوان سردمدار و نماینده نظام سرمایه‌داری بین‌المللی هجوم همه‌جانبه‌ای را به سایر فرهنگ‌ها و نظامات سیاسی ـ اقتصادی موجود در جهان سرپرستی می‌کند. از چین گرفته تا برزیل! از اسپانیا تا ایران! از عراق تا کوبا! هر جا ذخایر فرهنگی ملی اعم از زیرساخت‌های فکری برآمده از خودباوری یا ایستادگی اقتصادی مشابه ابداعات صورت گرفته در آمریکای‌لاتین سد راه حاکمیت سراسری نظام سرمایه‌داری بود، حملات نیز تشدید می‌شد. یکسان‌سازی و تعدیل حداکثری این منابع قدرت از اصول حرکتی است که به نام «جهانی‌سازی» سال‌ها پیش از این آغاز شد. در دنیای پس از همه‌گیری سیاست‌های جهانی‌سازی دیگر قدرت اقتصادی یا فرهنگی جدا از سیستم سرمایه‌داری باقی نخواهد ماند تا فرضا براساس نظریات مشهورترین تئوریسین‌های غربی همچون برنارد لوئیس و فرانسیس فوکویاما «جنگ تمدنی» دربگیرد و سرمایه‌داری شکست بخورد. پس مشخص شد که اصلا چرا باید همه به زبان انگلیسی مسلط باشند، یک تیپ غذا بخورند، یک مدل واحد سیستم تجارت جهانی را سرلوحه برنامه‌های خود قرار دهند، سیستم آموزشی هماهنگ با برنامه‌ها و فرامین یونسکو داشته باشند و در حوزه سیاست نیز بنده نظامات بین‌المللی باشند. تخلف از هر کدام از این نظامات و قوانین «جهانی‌سازی» نیز جریمه‌های سنگین اقتصادی و سیاسی در فضای بین‌الملل برای دولت‌ها و ملت‌ها به همراه خواهد داشت.
این طی طریقی است که هدف بزرگ برپایی «نظم نوین جهانی» به عنوان پیشرانه تشکیل «حکومت جهانی» یک اقلیت بر اکثریت را ممکن خواهد ساخت. اما کنترل و اداره این سیستم چگونه خواهد بود؟ چگونه می‌توان نظامات یک حاکمیت جدید را در کل جهان برپا داشت؟ متخلفان و مخالفان چگونه شناسایی و حذف می‌شوند؟ چه بر سر حاکمیت‌های ملی خواهد آمد؟
پاسخ همه این سوال‌ها در بزرگ‌ترین زیرساخت و فضای تبلور حاکمیت جهانی است. «سایبر» محیطی است که «حکومت جهانی» در آن سربرآورده و قوانین و نظامات خود را با سرعتی آهسته همه‌گیر خواهد کرد. اینجا دیگر هیچ خبری از مرزهای حاکمیت‌های ملی نیست. سایبر جدید‌ترین سپهر مرزستیز  بین‌المللی  است که قوانین آن از جانب سیستمی تعیین می‌شود که ملیت در آن نقشی برای ایفا ندارد. در فضای مجازی چه بخواهیم و چه نخواهیم مرزی برای صیانت از فرهنگ ملی وجود ندارد و حداقلی‌ترین شکل صیانت از ارزش‌های شخصی، ملی و بومی نیز به واسطه غلبه فضا بر شخص به تدریج برداشته می‌شود. علاوه بر آن موقعیتی بی‌نظیر برای شناسایی جزئی‌ترین روحیات و اخلاقیات کاربران این فضا نیز در اختیار سیستم قرار می‌گیرد به نحوی که مدیران این مجموعه را برای سیاستگذاری در آینده حوزه‌های حاکمیتی ملی رهنمون می‌سازد.
پس سایبر چیزی در حد چند شبکه اجتماعی با موضوع سرگرمی و یک سرویس ایمیل شخصی و چند سایت خبررسان نیست که حداکثر دغدغه حاکمیت‌ها نیز در حد «فیلتر کردن این یا رفع‌فیلتر آن» باشد! کمرنگ شدن مرزها و قوانین تعیین‌کننده حاکمیت ملت‌ها در این حوزه، امروز دغدغه اکثر دولت‌های مستقل و حتی عضو در ایده و آرمان نظم نوین جهانی است. در میانه‌ای که کشوری مثل عربستان حتی ورودی حداقلی به این حیطه ندارد، چین، آلمان و روسیه دست‌کم برای تعیین و تثبیت سهم ملت‌های خود از آینده حکومت جهانی هم که شده کمربندهای ملی را هر روز سفت‌تر می‌کنند! برخی مثل چین تا اندازه‌ای زیرساخت‌های سایبری خود را از فضای جهانی جدا کرده‌اند که در صورت پیش‌دستی آمریکا یا هر اتحاد برآمده فرضی در این حوزه، بتوانند با یک سوئیچ دیگران را مقهور قدرتشان کنند.
در این میانه تعیین‌کننده، برای مدیریت و خط‌دهی به تصمیم‌سازان آینده ملت‌هایی مثل ایران که ذاتا در نظام بین‌الملل دارای قدرت نرم و سخت محسوب می‌شوند، مسیری انحرافی اندیشیده شده است. در چنین شرایط هولناکی که حتی فرانسه نیز از ضرورت به راه‌اندازی هر چه سریع‌تر «شبکه ملی اطلاعات» خود سخن می‌راند به‌رغم تمهیدات اندیشیده‌شده از سوی رهبر انقلاب، برنامه مدون و عملیاتی برای مدیریت فضای مجازی در کارتابل وزیر ارتباطات ما دیده نمی‌شود! چرا؟ آیا علت این نیست که وزیر ما سال‌هایی را که باید خرج تحکیم و تمرکز بر مرزهای فکری منافع ملی می‌کرد در فضای «تربیت نخبگان فراملی» مراکز خلع‌سلاحی چون اندیشکده پاگواش گذرانده است؟
این همان مسیر آسان همگام‌سازی و همراه‌تراشی در فضای بین‌الملل است! کارکرد شبکه نخبگان فراملی بازمهندسی آینده‌سازان یک کشور برای اجرای فرامین نظام جهانی حتی با ارائه توجیهات لازم در جامعه هدف است.
محمود واعظی با شرکت مکرر در کنفرانس‌های بین‌المللی مرکز خلع‌سلاح پاگواش،  خواسته یا ناخواسته خود را تحت تاثیر مستقیم سیاست «دیپلماسی عمومی» مدیران حکومت جهانی قرار داده است. هدف پاگواش که ابتدا در سال 1957 به منظور تاثیرگذاری بر نخبگان شوروی سابق توسط دیپلمات‌های هوشمند آمریکا با ویترین ایجاد شبکه نخبگان جهانی تشکیل شد، قدرت‌نمایی در زمین دشمن بدون توسل به «زور» برای مشروعیت‌بخشی اخلاقی به حیات سیاسی و نظامی آمریکا بود.
این سازمان مهم علاوه بر واعظی بر مجموعه قابل‌توجهی از نخبگان ایرانی نیز سرمایه‌گذاری کرده است تا در آینده بتواند نظامات ملی ایرانیان را از درون متحول کند. کما اینکه فردی همچون دکتر واعظی براساس اسناد «تکذیب نشده» ویکی‌لیکس زمانی که معاون تحقیقات سیاست خارجی مرکز تحقیقات استراتژیک بوده خدماتی نیز به رابط محلی سفارت آمریکا در ترکیه که خود را ذیل عنوان استاد دانشگاه ایشیک ترکیه به مرکز تحقیقات مجمع نزدیک کرده، ارائه می‌کرده است. رابط سفارت آمریکا با حمایت‌های بی‌دریغ افرادی چون واعظی چندین کارگاه «خصوصی» برای دیپلمات‌های وزارت امور خارجه با موضوع «جلب نظارت بین‌المللی بر نحوه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری» سال 88 و تلاش برای پیاده ساختن مدل تحریک اقلیت‌ها برای به قدرت رساندن آنچه وی «پراگماتیست‌های طیف هاشمی» می‌خواند صورت می‌دهد. کار تا آنجا بالا می‌گیرد که کارشناسان ضدامنیتی اروپایی برای ورود به کشور به صورت مکرر توسط بولنت ارس، رابط محلی سفارت آمریکا در ترکیه به محمود واعظی متوسل می‌شوند! ما بر آن نیستیم که صحه بر اسناد ویکی لیکس بگذاریم؛ آنچه در این میان مهم است بازگشایی پرونده سیاسی و حتی امنیتی دکتر واعظی نیست بلکه بیان شگردهای سیستم هدایت نخبگان آمریکاست که با تکنیک‌های ساده «دیپلماسی عمومی» بر آینده ملت‌ها و دولت‌ها تاثیر می‌گذارند. واعظی اکنون به واسطه رای نمایندگان مردم ژنرال ما در حوزه خطرناک سایبر است. دیرکرد او در تثبیت مرزهای حاکمیت جمهوری اسلامی در فضای جهانی منجر به «اشغال» کشور در آینده نزدیک خواهد شد. آن زمان برای رهایی از انگ «مستعمره مجازی» دیگر محاکمه همه نخبگان فراملی که به وظایف ملی خود در وقت مقتضی عمل نکرده‌اند نیز چاره‌ساز نخواهد بود.

 


Page Generated in 0/0065 sec