حضرت یوسف علیهالسلام چندین سال در زندان بود. وقتی خواب پادشاه مصر را تعبیر کرد و پادشاه دستور داد او را نزدش ببرند، حضرت یوسف به فرستاده پادشاه گفت: «ارجع الی ربک فسئله ما بال النسوه الـتی قطعن أیدیهن؛ بازگرد و از اربابت بپرس چه شد که زنان مصری، همه دست خود را بریدند؟» حضرت یوسف با اینکه قبلاً به واسطه شهادت یکی از اطرافیان زلیخا، بیگناهیاش برای عزیز مصر به اثبات رسیده بود با این حال بعد از گذشت سالها از آن ماجرا به یادآوری آن اقدام کرد و تا وقتی زنان مصری به صورت علنی اعتراف نکردند، حاضر نشد از زندان خارج شود. این نکته قرآنی را خطاب به کسانی میگویم که هنوز هم وقتی اسم «فتنه» را میشنوند، موضع میگیرند و میگویند «اینقدر گذشته را یادآوری نکنید و از آن بگذرید و مساله را کش ندهید»؛ این افراد متوجه نیستند که بحث فتنه، بحث یک حزب و جناح و شخص نیست. علاوه بر خسارتهای فراوان جانی و مالی که فتنه 88 برای کشور به بار آورد، مهمتر از همه حیثیت نظام اسلامی بود که خدشهدار شد. در سال 88 عدهای به دروغ، این نظام مقدس اسلامی را متهم به تقلب کردند و بعد بعضی از همین افراد در محافل خصوصی گفتند تقلبی صورت نگرفته بود. با برگزاری انتخابات 92 و حراست مجدد نظام از آرای مردم و قبول رأی اکثریت حتی با اختلاف 261 هزار رأی، حقانیت نظام بیش از پیش روشن و ظلمی که فتنهگران در سال 88 رواداشتند نیز آشکارتر شد. اکنون حداقل کاری که سرانفتنه و فتنهگران باید انجام دهند این است که به صورت علنی و با صدای رسا به ظلم بزرگی که در حق نظام اسلامی رواداشتند، اعتراف کنند. مگر این نظام، ارزان به دست آمده است که بخواهیم پای حیثیت آن نایستیم؟