فاطمه سعادت: به عنوان اولین سؤال، سرطان چرا و چگونه ایجاد میشود؟ آیا پارازیت در ایجاد آن موثر است؟
به درستی نمیدانیم چرا و چگونه سرطان ایجاد میشود. درصد بسیار کمی از سرطانها (کمتر از 5 درصد) عامل وراثتی دارند یعنی با یک ژن مخصوص احتمال انتقال آن به نسلهای بعدی بسیار زیاد است. در عده بیشتری عامل خودکشی سلولی که منشأ حیات و مرگ برنامهریزی شده سلولهای بدن است، مختل شده و این امر موجب تکثیر بیرویه سلولهای بدن و سرطان میشود. در عده دیگری عوامل مضر از دیواره سلولی عبور کرده و با ورود به هسته سلول سبب تغییر در دستورالعملهای صادره از سوی ژنها شده و با تغییر بنیان ژنی سلول را به سمت سرطانی شدن سوق میدهند. اما هیچ یک از اینها قطعیت ندارد و اینکه در چنین وضعیت شناختهشدهای چقدر فضا برای امواج رادیویی و سرطان وجود دارد، چه میزان موج لازم است با چه قدرتی و چه مدتی تا تغییر رشد سلولی ایجاد کند، هنوز حتی در مقالات تحقیقاتی هم دیده نمیشود تا چه رسد به اینکه از آن بخواهیم بعنوان یک واقعیت قطعی علمی حرف بزنیم.
تحقیقات مفصلی درباره تأثیرات بیولوژیک امواج الکترومغناطیس توسط مراکز وابسته سازمان بهداشت جهانی انجام شده اما آیا تاکنون تحقیقی درباره رابطه سرطان با امواج الکترومغناطیس در داخل کشور انجام شده است؟
محافل مدنی و حقوقی متعددی به اشکال مختلف در رابطه با سرطان و امواج مغناطیسی بحث و تفحص کردند اما چارچوب روشنی در اختیار مردم قرار نگرفت تا اینکه با درخواست یکی از نهادها، مرکز تحقیقات سرطان سعی کرد جمعبندی مناسبی از موضوع را به مردم ارائه دهد. در همین رابطه گروههایی فنی از دانشگاههای صنعتی امیرکبیر و اصفهان و همچنین دانشگاه علوم پزشکی اصفهان را به کمک طلبیدیم تا اینکه در کنار کارشناسان مخابرات و مجریان حوزه امواج رادیویی به نتیجه قابل قبولی رسیدیم.
قبل از پرداختن به نتیجه تحقیق، بهتر است ابعاد موضوع پارازیت را از نظر سیاسی و اجتماعی بررسی کنیم. به نظر شما چرا این موضوع سیاسی شده؟
این موضوع مانند بسیاری از موارد فنی دیگر اسبابی شده است برای گروههای سیاسی ـ اجتماعی متفاوت که هر یک به نحوی که خود صلاح میدانند با بهرهگیری از آن به گروه مقابل صدمه بزنند یا گروه طرف خود را تبرئه و تقویت کنند. این دیدگاهها کارشناسانی از حوزههای مختلف را بهکار گرفتند و با استناد به دیدگاه آنها به قضاوت نشستند و در نتیجه، پاسخی را که دوست داشتند گرفتند و گاهی درست و گاهی کاملا غیرعلمی به جمعبندی رسیدند و بدین ترتیب برای مردم قضیه روشن نشد درحالی که در تحقیقی که ما انجام دادیم بیانهای رسانهای و دیدگاههای
سیاسی ـ اجتماعی را دور کردیم و بدون تأثیرپذیری از این دیدگاهها موضوع را مورد بررسی علمی قرار دادیم.
از طرف دیگر، این سؤال مهم مطرح میشود که آیا این مساله یعنی امواج رادیویی و الکترومغناطیس موجود در هوا اولویت بهداشت و سلامت مردم ایران است؟! با یک ارزیابی مختصر متوجه میشویم اگر عالمانه به موضوع نگاه کنیم این مطلب در اولویتهای بسیار پایینی قرار میگیرد چون وقتی آب مصرفی مردم، هوای استنشاقی مردم، غذاهای مصرفی، موضوع دخانیات و سیگار و قلیان، سیاستهای غلط مسؤولان، عدم اجرا و یا اجرای ناقص قانونهای حمایتی و... سلامتی جامعه را هدف قرار دادهاند، جایی برای امواج الکترومغناطیس باقی نمیماند، اما به هر حال و به هر دلیل جزء اولویتهای کلامی قرار گرفته است که ناچاریم به آن بپردازیم. اما فراموش نشود که حوزه سلامت نکات جدی و فوری زیادی دارد که باید نخست به آنها پرداخته شود.
آیا موضوع تاثیر بیولوژیک امواج پارازیت در کشور قبلا هم مطرح شده بود؟
در سالهای ۸۰ تا ۸۳ ، زمانی که کشور تلاش میکرد پاسخی عالمانه برای هجمههای امواج رادیویی و نتایج حاصل از آن پیدا کند، این طبل به صورت جدی به صدا درآمد. بطوریکه شورای امنیت ملی از وزارت بهداشت درباره چگونگی موضوع توضیح خواست. بنده که در آن زمان مسؤولیت سلامت را در وزارت بهداشت به عهده داشتم، با همکاری اساتید رشتههای فنی مطالبی را آماده کرده و اظهارنظر رسمی حوزه سلامت را به شورای امنیت ملی منتقل کردم. در آن زمان هیاهوها و بحثها بیشتر در نهادها و محافل فنی و سیاسی بود تا حوزههای رسانهای، به همین دلیل مردم چندان تحت تأثیر قرار نمیگرفتند ولی امروز مردم، هدف رسانهای شدهاند.
آیا بدن انسان موج الکترومغناطیسی تولید میکند و بدن افراد از این امواج تاثیر میگیرد؟ تأثیر این امواج برای بدن ما خوب است یا خیر؟ اینها سؤالاتی است که امروز در بین مردم بسیار شایع شده است. در این مورد نظرتان چیست؟
بدن انسان امواج الکتریکی، مغناطیسی و الکترومغناطیسی دارد. شاید شما هم نوار قلب را دیدهاید یا خودتان از آن بهره بردهاید، در نوار قلب در حقیقت ما جریانهای الکتریکی قلب را ثبت میکنیم، همین طور در نوار مغز و یا نوارهای اعصاب دست و پا و غیره. موادی در سطح سلول، درون سیتوپلاسم و یا درون هسته وجود دارند که خودشان دارای بار قطبی و انرژی هستند. این مولکولهای باردار اساس حیات را در سلول تشکیل میدهند، مثل مولکولهای پروتئینی، مولکولهای نوکلئیک، یون سدیم، پتاسیم، کلسیم، کلر، فلوئور و... این یونها و ملکولهای دارای بار الکتریکی سبب میشوند سلول ما دارای قطبهای انرژی شود و مقداری انرژی الکتریکی و الکترومغناطیسی که از جنسهای امواج رادیویی است در سلول تولید شود.
جالب است بدانیم وظیفه نشان دادن همین انرژیها و امواج را دستگاه MRI به عهده دارد. این دستگاه انرژی مغناطیسی سلولهای بدن را میگیرد، آن را تشدید میکند و بصورت تصویر نشان میدهد؛ به همین جهت به آن میتوانیم دستگاه «تصویرگر جریان مغناطیس تشدیدیافته» بگوییم. نکته مهم اینکه سلولهای بدن جریانهای مغناطیسی و الکتریکی متفاوتی دارند و بدیهی است اعضای بدن هم بالطبع همینطور هستند، یعنی میزان جریان الکتریکی مغناطیسی در سلولهای پوست، با رگ، با عصب، با کبد، با معده، با غدد لنفاوی و... متفاوت است و به همین دلیل در تصویربرداری آنها را از هم تفکیک میکنیم. حالا اگر نابسامانی در یک عضو پیدا شد و سلولهای جدیدی مثلاً سلولهای سرطان در آن عضو نمایان شدند، این بار تصویر عوض میشود و آنها را نشان میدهند. پس بطور خلاصه بدن ما دارای جریانهای الکتریکی و مغناطیسی در سطح تکتک سلولهای خود است.
بنابراین چنین سلولی که دارای بار الکتریکی است، میتواند تحت تأثیر جریانهای الکتریکی و مغناطیسی یعنی امواج رادیویی قرار گیرد و این همان مطلبی است که عدهای از پزشکان به آن استناد میکنند و جریانهای الکتریکی و مغناطیسی را زیانبار میدانند. از آن سو، عدهای دیگر با استناد به این واقعیت علمی نتیجهای غیرعلمی میگیرند.
با توجه به وضعیت سلولهای طبیعی بدن، جریانات متناوب اثر بیشتری روی سلول دارند تا جریانات ثابت و معمولاً جریانهای الکترومغناطیسی این اثر را دارند زیرا جریانات الکتریکی به تنهایی معنای روشنی در اثرگذاری سلول ندارند چون سلولها خود دارای جریانات الکترومغناطیسی هستند.
نوع اثرگذاری این امواج روی سلول چگونه است و آیا همه جریانهای رادیویی زیانبار هستند؟
چنین نیست. فرکانسهای پائین یعنی کمتر از یک کیلوهرتز موجب رشد سلولی میشود و در کارهای تحقیقاتی حتی برای رشد سلولهای استخوانی ماهیچهای، قلب و غیره مورد استفاده قرار میگیرد. تأثیرات بیولوژیک و ماندگار این میزان اشعه روی سلولها کم و ناچیز است اما فرکانسهای بالای چند مگاهرتز سبب تولید گرما و نهایتا مرگ سلول میشوند و اثرات بیرونی و فیزیکی این اشعه خیلی زود با مرگ عضو و موجود زنده نمایان میشود که از این میزان اشعه در کارهای تحقیقاتی برای مرگ سلولهای سرطانی(تومورها) استفاده میشود.
فرکانسهای بین 10 کیلوهرتز تا یک مگاهرتز موجب تغییر بیولوژیک در سلول میشود و میتواند منجر به اثر ماندگار روی سلول شود، این میزان موج همان چیزی است که بیشتر موردتوجه در اثرات زیانبار امواج رادیویی است، البته به شرط آن که امواج متناوباً و مستمراً به عضو (انسان) تابیده شود. این امواج هماکنون در قالب یک پروژه تحقیقاتی با همکاری دانشگاههای علوم پزشکی شهید بهشتی، اصفهان و صنعتی امیرکبیر در مرکز تحقیقات سرطان در حال اجراست. امواج رادیویی برای تغییر بیولوژی سلول نیاز به یک فرآیند طولانی دارند. این تأثیرات منجربه شکستگی زنجیره و تغییر در بنیان ژنی میشود.
درباره امواج مختلف تأثیرات چگونه است؟
منابع مختلفی تولید موج رادیویی میکنند، اصلاً موجها هرگز از بین نمیروند و به صورتهای مختلف بروز بیرونی دارند. در حوزه پزشکی اشعههای مختلفی چون اشعه ایکس، گاما، مغناطیس تولید و معمولاً مستقیماً به بدن بیمار تابانده میشوند، همه این اشعهها مضر هستند و برای سلولهای بدن ما و هر موجود زنده دیگری خطرناک هستند اما با توجه به میزان مناسب و زمان کوتاه این زیانها قابل قبول بوده و پذیرفته شده است. اما معمولاً میتوان از این معیارها برای زیانبار بودن امواج رادیویی استفاده کرد. این امر مؤید این نکته است که هر تکنولوژی با خود سود و زیان را به همراه میآورد. در بخش موبایل امواج رادیویی از طریق آنتنهایی ویژه در ایستگاههای BTS به گوشیهای موبایل ارسال میشوند.
میزان سیگنال دریافتی گوشیهای موبایل که قرار است توسط این آنتنها ارسال شود، در محدوده میلی وات تقریباً بیضرر است.
امواج موبایل معمولاً از 3 آنتن با زاویه 120 درجه روی ایستگاههای دکل ساطع میشود که امواج منتشره از این 3 آنتن نیز 3 قطاع 120 درجهای میسازند.
شاخص اندازهگیری شدت این امواج در محیط SAR است و در کشور ما معمولاً این رقم کمتر از میزان خطرناک است بنابراین نمیتوان بطور قطع گفت امواج منتشره از آنتنهای موبایل مضر هستند یا نه. زیرا این میزان ضرر به شدت توان ارسالی و فاصله از آن بستگی دارد، که امروز با توجه به استاندارد بودن توان خروجی فرستندهها و وجود فاصله حداقل بیست متری مابین آنتن و بدن انسان این عدد تا اندازهای مورد قبول به نظر میرسد. زیرا محل نصب آنتنهای فرستنده در درون شهرها بنحوی است که تا فاصله 20 متری هیچ انسانی در معرض آن قرار نمیگیرد، و در این فاصله هیچ موج خطرآفرینی به مردم نمیرسد. یادمان نرود موجها روی بدن به هر حال با مکانیسمی که توضیح داده شد اثر میگذارند اما بیضرر بودن آنها به این معنی است که منجر به تغییرات بیولوژیک و یا مرگ سلول نمیشوند.
امواج دیگر آنهایی است که گیرندههای تصویری و یا صوتی (تلویزیون و یا رادیو) دریافت میکنند. این امواج که از ماهوارهها و یا ایستگاههای زمینی میآیند در سطح زمین میزان بسیار پائینی هستند که ضرر ندارند، این امواج وارد گیرندهها شده و بهصورت تصویر و یا صوت صدا درمیآیند. درست مثل همان کاری که با بدن انسان میکند. بدیهی است اگر مدت طولانی فردی کنار تلویزیون بنشیند، ضررهایی خواهد دید اما قطعا «سرطان» نمیگیرد.
تأثیرات امواج الکترومغناطیسی و پارازیتها بر بدن را چگونه ارزیابی میکنید؟
امواج الکترومغناطیس جزء امواج غیریونیزان هستند که در همه فضا پراکنده و هیچ محیطی در دنیای امروز وجود ندارد که از این امواج خالی باشد. همه امواج رادیویی که ما از طریق آنها صداها را میشنویم و یا تصاویر را میبینیم جزء این امواج هستند، به همین جهت امروز این امواج را خطرناک تعریف نمیکنند بلکه برای آنها حد و میزان مجاز، با شدت و فرکانس معینی تعریف میکنند. به هر حال این امواج نمیتوانند بیزیان مطلق باشند ولی خب! در دنیای امروز ما گریزی از آنها نیست.
در بدن انسان و در سلولهای آدمی یکی از ساختارهای بیوفیزیک جریانهای مغناطیسی و الکتریکی است که تغییر در این جریانها منجر به تشخیص بیماریها و یا نشانهها میشود. مثلاً جریانهای الکتریکی در قلب (الکتروکاردیوگرافی) و در درون نسوج که با تشدید آنها در عکسبرداری تومورها را پیدا میکنیم (MRI) از این نوع هستند، به همین دلیل وجود این جریانها به نوعی ضرورت حیات است اما طبیعی است که این جریانهای الکترومغناطیس اگر خارج از حد استاندارد و زمان مصرف باشند روی این سلولها تأثیر گذاشته و باعث بروز بیماری میشوند. بعضی از این نشانهها را میتوان در سردردها، سرگیجهها، حالت تهوع، خستگی، ضعف، تاری دید و... کسانی که بیشتر در معرض این امواج هستند (تلفن همراه و یا دیدن طولانی تلویزیون) مشاهده کرد.
ارسال پارازیت برای خنثی کردن این امواج برای بدن مضر است؟
عنوان پارازیت هم اصطلاحی است که در کشور ما شایع شده و به امواج الکترومغناطیس گفته میشود که برای خنثی کردن امواج رادیویی ارسال میشود. میزان مورد نیاز پارازیت برای از بین بردن امواج در سطح زمین معادل همان میزان موجی است که به زمین میرسد، و لذا پارازیت هم مثل موج اصلی بیضرر است و سرطانزا نیست. این پارازیتها موج را در سطح زمین مختل میکنند و در نتیجه امواج میشکنند و تصویر شطرنجی میشود و نامفهوم. این کار هم مقدور است، هم آسان، بیضرر و معمول. و اگر در جایی هم صورت گیرد، ضرری برای انسان ندارد و یا حداقل سرطان ایجاد نمیکند.
در بعضی کشورها برای مراقبت و حفاظت از مردمشان بهطور عادی این کار را انجام میدهند و انتظار مردمان از حکومت هم جز این نیست، این اقدام بویژه در کشورهای شرقی که صاحب فرهنگ هستند، معمولتر است.
در کشور ما وضع به چه شکل است؟
برای رفع چنین شبههای که آیا کانونهای پخش مستمر امواج با فرکانسها در خاک ایران و یا در مجاورت شهرهای مسکونی وجود دارد که اثرات آن برای انسان زیانبار باشد یا خیر، گروهی متشکل از سازمان انرژی اتمی، وزارت بهداشت و سازمان محیطزیست تشکیل شد، این گروه در گزارش کارشناسی خود، عدم وجود امواج زیانبار را با فرکانس بالا را در کشور که برای مردم مضر باشد را اعلام کرد و راهحل علمی هم همین است که اگر چنین امواجی کشف شد، اعلام کنیم، نه آنکه آن را در قالب هیاهوهای سیاسی ـ اجتماعی و ایجاد بحرانهای ذهنی برای مردم مطرح کنیم.
عوامل خطر برای ایجاد سرطان چیست؟ چگونه اثر میکنند؟
در مصاحبههای برخی پزشکان دیده شد مطالبی که واقعاً وجهه علمی نداشت و بعضی حرفها در حدی مسالهدار بود که مورد اعتراض دانشجویان هم قرار گرفت. بعنوان مثال پزشکی گفته بود تعداد موارد سقط و یا نازایی مردان در مطبش بیشتر از 2 سال پیش شده است و نتیجه گرفته بودند امواج رادیویی این کار را میکند(!) یا پزشک دیگری از تعداد موارد رو به افزایش سرطان در کشور صحبت کرده بود و باز به امواج ربطش داده بود. اگر بعنوان مثال بنده در سال قبل 50 مورد سرطان پانکراس عمل کرده باشم و امسال 30 مورد و یا 100 مورد سرطان پستان و امسال 200 مورد باید بگویم سرطان پانکراس در کشور کم و یا سرطان پستان روبه فزونی است یا باید تصور کنم هر کس توانسته از مطب بنده نوبت بگیرد و حق ویزیت بنده را بپردازد وارد آمار شده در حالی که این اصلاً آمار علمی و کشوری نیست؟! طبق مطالعه انجامشده در کشور، مهمترین عامل سرطان «افزایش سن» است. بالا رفتن سن در هر کشوری موجب ورود جامعه به حوزه ابتلا به سرطان میشود. در کشور ما که سرعت رشد ابتلا به سرطان از بسیاری از کشورهای دیگر بیشتر است، عامل افزایش سن، بیشترین دخالت را دارد، زیرا میزان امید به زندگی در طول 30 سال گذشته از حدود 56 سال به 72 سال رسیده است. چنین رشدی را در کمتر کشوری در جهان میتوان دید؛ در نتیجه رشد سرطان هم به همین نسبت افزایش خواهد یافت که چنین اتفاقی هم افتاده است. اگر از متخصصان جهان درباره عوامل خطر سرطان بپرسیم، معمولاً عامل آن را به ترتیب افزایش سن، مصرف دخانیات، رژیم غذایی، فعالیت فیزیکی و استرسهای روانی اجتماعی برمیشمارند و هرگز حتی در جایگاههای پائینتر اثری از امواج رادیویی به عنوان عامل خطر وجود ندارد. لذا اگر کسی بخواهد یک عامل خطر جدید را به جهان معرفی کند، باید کارهای تحقیقاتی بزرگ و مقتضی انجام دهد و نمیتواند با بیان لفظی به این مهم دست پیدا کند.
مرکز تحقیقات سرطان اعلام آمادگی میکند آثار زیانبار فرهنگی ـ اجتماعی امواج نامناسب رادیویی را با آثار زیانبار پارازیتهای نابودکننده آنها مقایسه کند تا معلوم شود کدام یک از این نابسامانیها خطرناکتر و زیانبارتر است و انتظار داریم همه نهادهای مدنی و دانشمندان و همه اقشار جامعه کمک کنند تا از بار زیانهای این جرثومههای فرهنگی کاسته شود.
دلایلی که گفته میشود پارازیتها موجب سرطان میشوند و همینطور دلایل رد سرطانزایی امواج چیست؟
رابطه سرطان و امواج الکترومغناطیس یک رابطه منفی است. هیچ تحقیقی که این رابطه را معنیدار توضیح دهد وجود ندارد، مطالب به کرّات در مجامع علمی طرح شده است اما هیچ دلیلی مبتنی بر سرطانزایی این امواج به دست نیامده است. پاسخ سازمان جهانی بهداشت در این رابطه نیز منفی است، در سپتامبر 2013 (شهریور 92) نیز که آلودگی هوا را به صراحت سرطانزا اعلام کرد، به روشنی عدم رابطه این امواج با سرطان را بیان کرد. مقالاتی در دنیا وجود دارد که رابطهای بین این امواج و سرطان پستان نشان داده است، اما این مقالات پشتوانه علمی نداشته و مورد تایید قرار نگرفتهاند.
آیا میزان مشخصی از امواج اثر سوء بر بدن میگذارد یعنی حد مجاز و استانداردی برای این امواج وجود دارد؟
برای بیماری زایی این امواج حد استاندارد وجود دارد ولی برای سرطانزایی خیر. همچنین همانطور که گفته شد، افزایش آمار بیماران سرطانی در ایران ارتباطی با امواج الکترومغناطیسی ندارد.
حال که اثر پارازیت بر بیماریها بویژه سرطان را به طور کامل رد میکنید، به نظر شما دلیل اینکه هر از گاهی برخی مسؤولان که باید خود آرامشدهنده جامعه باشند ولی به دروغ احساس ناامنی زیستمحیطی را ترویج میکنند چیست؟
رواج هیجانهای اجتماعی آنهم در حوزه سلامت اگر مبتنی بر شواهد نباشد، ظلمی است که در حق مردم میشود، بهتر است مسؤولان، دلسوزیهای خود را با ایجاد شواهد علمی بررسی و اعلام کنند. باید پرسید چرا مسؤولان ذیربط با برگزاری بحثهای کلامی علمی و تبیین جامع، پاسخ لازم به چنین سؤالهایی را به گوش مردم نمیرسانند.
وزارت بهداشت، ارتباطات و فناوری اطلاعات، سازمان انژری اتمی و سازمان حفاظت محیطزیست حداقل نهادهای مسؤولی هستند که باید در پاسخگویی به مردم و نهادها تلاش کنند و این انتظار زیادی نیست که عملی نشده است. همچنین رسانههای همگانی به ویژه صدا و سیما، از وظیفه خود غفلت نکنند و با ادای دین برای آگاهسازی جامعه گروهها را به مناظره و مباحثه دعوت کنند.