printlogo


کد خبر: 762تاریخ: 1392/12/4 00:00
راهپیمایی 22 بهمن مخل امنیت ملی نیست
این بود اعتدال؟!

حسین  قدیانی: نه فقط صداقت، بلکه صراحت و شفافیت هم سیادت دارد بر سیاست. اگر بعضی‌ها نقد را برنمی‌تابند، همان به که منتقدان را بی‌سواد خطاب کنند تا اینکه بخواهند پای یک نهاد فوق‌العاده مهم، حساس و امنیتی را با هزار و یک کار کرده و نکرده به گلیمی باز کنند که علی‌القاعده اقلیم کار او نیست. ارگانی که کارش حفظ، بلکه بسط امنیت ملی این مرز و بوم است. بعضی‌ها اگر خوب دقت کنند، خواهند فهمید که در دم و دستگاه‌شان، یک «معاونت حقوقی» هم دارند که درست شده برای همین شکایت‌ها! کدام شکایت‌ها؟ همین که شکایت کنند از 4 متن «دهان ما پلمب نمی‌شود»، «هسته‌ای ملت و دیپلماسی دولت»، «آقایان! سر بولدوزر را بچرخانید طرف دشمن» و «غرور ملی شکست، نه ساختمان تحریم» به قلم راقم این سطور که در همین «وطن امروز» کار شده. اشاره به نکاتی در این باره لازم است اما قبلش باید پرسید؛ آیا این بود اعتدال؟!
یکم: از بعد آمدن احضاریه، بارها و بارها این 4 متن را، هم از اول به آخر، هم از آخر به اول، هم از وسط به بالا، هم از وسط به پایین، و هم به شکل رندم(!) دوباره‌خوانی کردم، مع‌الاسف دقیقا متوجه نشدم کدام جمله، احیانا کدام کلمه از نوشته‌هایم امنیت ملی را به خطر انداخته است؟! واقعا این بود اعتدال؟!
دوم: من درباره نقد توافق ژنو، پای نقطه به نقطه نوشته‌هایم بویژه این 4 متن ایستاده‌ام و حتما با کمال میل، با کمال احترام به قانون و با کمال شجاعت در دادسرا حاضر خواهم شد اما خیلی خوب بود شاکی اصل‌کاری هم، خود بار شکایت را بر دوش می‌کشید و از کیسه این نهاد و آن شورا خرج نمی‌کرد! در ادوار قبل نیز دست‌اندرکاران همواره از جیب معاونت حقوقی خود هزینه می‌کردند و شأن فلان دستگاه و منزلت بهمان ارگان را وجه‌المصالحه نقدناپذیری خود نمی‌کردند. این بود اعتدال؟!  
سوم: این شکایت در حالی مطرح می‌شود که ما در «وطن امروز» صرفنظر از نقدهای مستدل خود، مکرر تاکید کرده‌ایم توافق ژنو به هیچ‌وجه قابل قیاس با عهدنامه ترکمانچای نیست. واقعا این حد از تحمل منتقد در دولت اعتدال نوبر است! یعنی این بود اعتدال؟!
چهارم: هم من در راهپیمایی 22 بهمن بوده‌ام، هم دولتمردان محترم و هم من شعارهای جمهور را شنیده‌ام، هم رئیس‌جمهور. این 4 متن، چیزی جز تکرار البته نرم‌تر، روادارانه‌تر و محتاط‌تر همان پیام ملت در راهپیمایی 22 بهمن نبوده و نیست. قطعا اگر «دهان ما پلمب نمی‌شود» مخل امنیت ملی این دیار است، به طریق اولی، راهپیمایی 22 بهمن سی و پنجم همه آحاد ملت نیز باید مخل امنیت ملی کشور تشخیص داده شود. آیا بعضی‌ها شاکی 22 بهمن ملت هم هستند؟! آیا ملی‌ترین روز این وطن را، علیه امنیت ملی تفسیر می‌کنند؟! اینکه خیلی بد و به عبارتی طنزآمیز است! اگر پیام ملت در یوم‌الله 22 بهمن «وحدت و استقامت» بود، آیا ما قبل از این پیام و صدالبته ملایم‌تر از ملت، ننوشتیم تقسیم بر 2 کردن ملت و درشتگویی علیه منتقد، مخل وحدت است؟! و آیا ما ننوشتیم توافق ژنو با استقامت این ملت، به هیچوجه هماهنگ نیست؟! اینک بعد از راهپیمایی باشکوه 22 بهمن، ما از آنجا که برخلاف بعضی‌ها به‌خوبی پیام ملت را گرفته‌ایم، محکم‌تر از قبل، درِ قلم‌مان بر همان پاشنه وحدت و استقامت خواهد چرخید. بعضی‌ها اگر باز هم گلایه دارند، خوب است شکایت از مردم وطن کنند، نه اینکه فقط زورشان را به «وطن امروز» نشان دهند. با این همه، زور ما بیش از آنکه در بازوی‌مان نهفته باشد، در جوهر قلم و گوهر تحلیل‌مان جاری است. می‌ماند این سوال که به‌راستی این بود اعتدال؟!
پنجم: بعضی‌ها 4 جمله نقد را نمی‌توانند تحمل کنند، حتی هنگام شکایت نیز خود را پشت ترکیب مقدس «امنیت ملی» قرار می دهند، چطور از نظام می‌خواهند آشتی کند با فتنه‌گرانی که سال 88 آن همه جنایت در حق امنیت ملی این مرز و بوم مرتکب شدند؟! بعضی‌ها تاب یک تیتر چند کلمه‌ای «هسته‌ای ملت و دیپلماسی دولت» را ندارند، چطور از قوه محترم و مظلوم ‌قضائیه توقع دارند سران مجرم فتنه را ببخشد؟! بعضی‌ها تحمل 2 تا نقد آرام‌تر از شعارهای ملت را ندارند، چطور از نظام می‌خواهند با محاربانی که همین چند وقت پیش محاربه‌شان به شهادت یکی از جانبازان فتنه 88 منجر شد، صلح برقرار کند؟! من واقعا عذر می‌خواهم اما در سیاست، افه‌هایی هست که به منادیان اعتدال هرگز نیامده! از سران فتنه، جز 2 تن که در قصر محصورند– بخوانید مقصورند!- الباقی چون گربه بی‌حیا از در دیگِ باز و سرشار از لطف و کرامت دستگاه محترم قضا، مشغول سوءاستفاده‌اند.
 از فتنه‌گران میانی هم جز معدودی انگشت‌شمار، الباقی آزاد و رها به‌سر می‌برند، شماری‌شان حتی به کرسی مدیریت هم رسیده‌اند! آنکه باید به آن دیگری، اخلاق و آشتی ملی و رواداری و تحمل و بردباری یاد دهد، آیت‌الله آملی لاریجانی است. جز این است؟! شگفتا! بعضی‌ها نه فقط برای قوه‌قضائیه، بلکه برای کل نظام، درس «آشتی ملی» می‌گذارند! آنکه باید دم از مرحمت و مهربانی بزند، آقای محسنی‌اژه‌ای است که با وجود آن همه فتنه‌گری خاتمی، کاری به کار این مجرم بی‌‌آبرو ندارد، آنوقت افه سعه‌صدرش را بعضی‌های دیگر می‌دهند! و خب، شاید همین باشد مراد از اعتدال!  
ششم: هر دولتی، به ملت، بی‌اعتماد و به پیام ملت، بی‌اعتقاد باشد، ما در آن صورت یک «امنیت ملی» خواهیم داشت، یک «امنیت دولتی». ما هرگز مندرجات خود را که نمونه‌ای کوچک‌تر از پیام روز 22 بهمن ملت است، مخل «امنیت ملی» نمی‌دانیم. بعضی‌ها بهتر است با تقویت اعتماد خود به ملت، زلف امنیت خود را گره به 4 تا جمله و 4 تا تیتر نزنند. من در خیابان امنیت ملی با قلم خود، مشغول رفتگری‌ام؛ وصله اخلال در امنیت ملی به آشوبگران عاشورا می‌چسبد، به کسانی که خیمه عزای ارباب را در حال سوختن دیدند و ذره‌ای غیرت نجنباندند. بعضی دست‌اندرکاران بهتر است اصلا این همه نگاه امنیتی نداشته باشند و منتقد را از خود و خیرخواه خود بدانند که ما خود را نه فقط پاسدار امنیت ملی بلکه حافظ امنیت جزء جزء اجزای این نظام مقدس می‌دانیم. ما اساسا با این نگاه، زاویه داریم که امنیت ملی یک امنیت باشد و امنیت دولت یک امنیت دیگر. فرض است بر دولت که با تدبیر درست، این 2 امنیت را همچنان که قبلا هم با هم یکی بوده‌اند، دوباره به هم سنجاق کند اما به‌راستی این بود اعتدال؟!
هفتم: چیست اما اخلال در امنیت ملی؟! اخلال در امنیت ملی، آنجاست که در خلال یک توافق نامتقارن، زبان دشمن به بی‌ادبی و بددهانی علیه ملت باز شود تا حدی که ملت مجبور شود با پیام خود مبنی بر وحدت و استقامت، جور قصور بعضی‌ها را بکشد. اخلال در امنیت ملی، آنجاست که نابکاران 88 در مصادر امور به کار گرفته شوند. اخلال در امنیت ملی، آنجاست که متاثر از یک توافق سست، گزینه نظامی دشمن، پررنگ‌تر از قبل، ولو در حد حرف مشاهده شود. اخلال در امنیت ملی، آنجاست که با لطایف‌الحیل، اقوام و اقلیت‌ها علیه زبان ملی، خط ملی، دین ملی، وحدت ملی و اقتدار ملی به کار گرفته شوند، اقوام و اقلیت‌هایی که خود محافظ «وحدت و استقامت»‌اند. اخلال در امنیت ملی، آنجاست که فلانی، نماینده در امور اقوام و اقلیت‌ها باشد. اخلال در امنیت ملی، در متن، حاشیه و مفاد توافق نامتوازن ژنو است، نه در نقد آن. اخلال در امنیت ملی، آنجاست که مردم تقسیم بر 2 شوند، آنجاست که منتقد، بی‌سواد خوانده شود، آنجاست که پاسخ دوست را با درشتی می‌دهند اما به جای جواب دندان‌شکن به دشمن، او را «مودب و باهوش» خطاب می‌کنند و در بهترین حالت، گیر به عینک وندی شرمن می‌دهند، و آنجاست که علیه مقدسات در جراید زنجیره‌ای مطالب متعدد نوشته می‌شود اما «غرور ملی شکست، نه ساختمان تحریم» مخل امنیت ملی تشخیص داده می‌شود! به‌راستی این بود اعتدال؟!
***
من با کمال میل و با کمال افتخار به دادسرا خواهم رفت و شکایت دولت اعتدال از خود را به عنوان برگی بسیار زرین در پرونده قلمم ثبت خواهم کرد. من یوم‌الله 22 بهمن، به چشم خود، بسیار مردمی را دیدم که بسی انقلابی‌تر از نوشته‌هایم، داشتند شعار علیه دشمن و دشمن دوستان می‌دادند. وقتی تایید ملت هست؛ تا باشد از این شکایت‌ها، تا باشد از این شاکی‌ها. دولت محترم بداند؛ من نقض قرار با «وحدت و استقامت» نخواهم کرد و حتی اگر از من شکایت کند، من در عوض، هیچ شکایتی از دولت ندارم. تنها خواسته‌ام این است که دولت محترم، فی‌الواقع برای مردم کار کند. دولت برود کار کند، خدمت کند که شکایت از حسین قدیانی و گرفتن وقت شریف دستگاه قضا، برای این مردم نازنین، آب و نان نمی‌شود. من به‌زعم خود، نه فقط دولت را دعا می‌کنم، بلکه با قلمم، دست همکاری به سویش دراز می‌کنم، منتها آنجا که واقعا بحث خدمت به ملت درمیان است، نه جایی مثل توافق ژنو. اصلش را بخواهی، این «وحدت و استقامت» است که شکایت از توافق ژنو دارد. گمانم جای شاکی و متشاکی عوض شده! اصلا نکند دقیقا همین بود که بهش می‌گفتند اعتدال؟! حتما به دادسرا خواهم رفت... با افتخار!
 


Page Generated in 0/0061 sec