صهیونیست‌ها حتی پیش از به راه انداختن حکومت غاصبشان در اراضی فلسطینی سوابق سیاهی در مظلوم‌نمایی‌های فریبکارانه به قصد راه انداختن جنگ‌های خونین دارند. عملیاتی که در اصطلاح نظامی به آن «پرچم دروغین» گفته می‌شود. نتانیاهو و ارکان حاکمیت راستگرای افراطی تل‌آویو  همواره  بحران‌هایی را برای ادامه مدیریت خود می‌تراشند. آنها برخی بهانه‌ها را برای خود دست و پا می‌کنند تا بتوانند استمرار درگیری‌ها با طرف مقابل را توجیه کنند و برخی خطرات را از خود دفع کنند. نشریه الاسبوع‌العربی، ربایش و کشته شدن 3 جوان شهرک‌نشین اسرائیلی را هم یک عملیات پرچم دروغین تل‌آویو به منظور بهانه‌سازی با اهداف‌ چندگانه صهیونیست‌ها مبنی بر بحران‌آفرینی در فلسطین، برهم‌زدن اتحاد نوین حماس و فتح  و حمله مجدد به نوارغزه و کرانه‌باختری می‌داند. به گزارش مشرق‌نیوز، این هفته‌نامه خبری- تحلیلی لبنانی از سناریویی اسرائیلی پرده برداشته است که برنامه‌ریزی‌ برای انجام عملیات حمله فراگیر به غزه و کرانه‌باختری را در دستور کار داشت چرا که معتقد بود تنها گفت‌وگوهای خونین است که می‌تواند اوضاع پیچیده معادلات کنونی را اندکی به نفع اسرائیل سر و سامان دهد. مهم‌ترین سناریویی که برای این حادثه مطرح شده این است که این شهرک‌نشینان اسرائیلی در یک حادثه رانندگی در منطقه ایلات کشته شده‌اند، موساد این حادثه را تحت‌پوشش قرار داده و جنازه‌ها را در آکادمی ابوکبیر نگه‌داشت، هماهنگی با خانواده‌های قربانیان نیز برای تحقق «اهداف و منافع اسرائیل» صورت گرفت. در پی مخفی‌ماندن این جنازه‌ها، دستگاه‌های مربوطه اعلام کردند این افراد در الخلیل ربوده شده‌اند و برخی جریان‌ها را نیز در این رابطه متهم کردند. آنها عملیات جست‌وجوی ایذایی را نیز ترتیب دادند تا اینکه نهایتا اعلام کردند جنازه‌ها را یافته‌اند. براساس این طرح، رژیم صهیونیستی با اجرای این سناریو به دنبال از بین بردن برگه‌های داخلی فلسطینی‌ها و تلاش برای مانع‌تراشی در روند آشتی بین گروه‌های فتح و حماس برآمد. اسرائیل از ابتدای این عملیات نگرانی‌های خود را از این روند مخفی نکرد و در نهایت به بهانه جست‌وجوی جنازه این 3 شهرک‌نشین که مدعی ربایش آنها از سوی گروه‌های فلسطینی بود، تمام اراضی فلسطینی را مورد تاخت و تاز قرار داد. همزمان اسرائیل به دنبال جلب توجه افکار عمومی جهان به سمت مفهومی بود که آن را تروریسم فلسطینی معرفی می‌کرد. در نهایت نیز توجیه لازم برای حمله فراگیر به نوار غزه و یهودی‌سازی قدس‌اشغالی و قبه‌الصخره برای این رژیم فراهم شد. در همین راستا آلکس فیشمن، تحلیلگر مسائل نظامی اسرائیل در روزنامه یدیعوت آحارونوت نوشت: شمارش معکوس برای این جنگ آغاز شده و آماده‌سازی برای آن در سطوح تبلیغاتی و نظامی نیز شکل گرفته بود. جالب اینکه گروه تروریستی داعش که این روزها مستقیما در راستای تجزیه خاورمیانه طبق نقشه مشهور اسرائیلی گام‌برمی‌دارد نیز وارد این خط شد و با صدور بیانیه‌ای مدعی پذیرش مسؤولیت این عملیات شد. بلافاصله رسانه‌های صهیونیستی نسبت به خطرات داعش و احتمال رسیدن آنها به کرانه باختری هشدار دادند و حق دفاع از خود را به اسرائیل دادند. بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی با وجود در اختیار داشتن برگه‌های قدرت و امکان ادامه اقدامات و فعالیت‌های خشن برای ساکت کردن طرف مقابل، سعی کرد برگه‌های درگیری به نفع خود را به دست آورد که وی را در ادامه این روند کمک می‌کند. او  خطرات موجود از سوی فلسطینی‌ها را خطری برای دولت خود و نه موجودیت رژیم صهیونیستی معرفی کرد و در ادامه با تاکید بر پروژه شهرک‌سازی خود مدعی شد هر نوع تسلیم شدن در برابر حق فلسطینی‌ها در این رابطه را نمی‌پذیرد. آشکار است این رژیم و افکار عمومی صهیونیست‌ها مذاکرات سازش یا حتی فکر کردن درباره آن را قبول نمی‌کنند. آنها معتقدند عملیات سیاسی باید به‌گونه پروژه‌ای تعریف شود که آنها را به همه چیز برساند و هیچ چیزی از دست ندهند. بر این اساس دیدگاه زمین در برابر سازش که مبتنی بر بازگرداندن بخش‌هایی از اراضی فلسطینی‌ها به خود آنها برای سازش با آنهاست، کاملا از ادبیات رژیم صهیونیستی حذف شده و معنایی واژگونه یافته است. به این ترتیب اسرائیلی‌ها اراضی اشغالی را حفظ می‌کنند تا فلسطینی‌ها به زانو درآیند. این در حالی است که روند سازش تنها یک جریان تبلیغاتی و رسانه‌ای است که در واقعیت وجود خارجی ندارد. چند ساعت بعد از اعلام یافتن جنازه‌های شهرک‌نشینان صهیونیست، جنگنده‌های رژیم‌صهیونیستی حملات هوایی خود به نوار‌غزه را آغاز کردند و همچنان ادامه دارد. در این میان شهرهای غزه، رفح، خان‌یونس و استان‌های مرکزی  و شمالی در نوار هدف بیشترین حملات جنگنده‌ها و قایق‌های جنگی و حملات موشکی زمینی قرار گرفته‌ است، یعنی مشخصا  محدوده مقاومت مورد هجوم قرار گرفته است. در این میان محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان تماس‌هایی را با برخی دولت‌های آمریکایی و اروپایی انجام داده  تا ظاهرا از طریق دیپلماتیک مانع حمله اسرائیل به نوار غزه شود تا بلکه اینگونه از اعتبار حماس و مقاومت در نظر مردم فلسطین بکاهد.