printlogo


کد خبر: 824تاریخ: 1392/12/5 00:00
قراردادهای عجیب بازیکنان پرسپولیس به نفع کیست؟
شیرینی به کام دیگران

گروه ورزشی: نزدیک به 2 قرن پیش در همین اسفند ماه،‌در همین روزهای آخر زمستان در سال 1206 خورشیدی ایوان پاسکوویچ چنان معاهده‌ای را در قفقاز علیه ایران به انعقاد رساند که تبدیل به ضرب‌المثلی شد که برای خطاب کردن قراردادهای عجیب‌وغریب استفاده می‌شود. ترکمانچای واژه‌ای است تکراری که خیلی‌ها از آن خرج می‌کنند و ادبیات باج دادن که میراث قاجاریه است را در این مورد به کار می‌برند. اما اگر قرار باشد  برای بیشتر شدن حالت «فان» داستان از این واژه‌ها وام بگیریم نمی‌توانیم حقیقت را آنطور که هست بیان کنیم. به طور مثال قرارداد بازیکنان پرسپولیس که توسط
مدیرعامل سابق این باشگاه به انعقاد رسید بیشتر شبیه قراردادهای مشروطی است که حتی روی ترکمانچای را نیز سفید کرده و  در هیچ کجای فوتبال جهان یافت نمی‌شود. واقعا این خاصیت فوتبال ایران است که همیشه باید تافته جدا بافته باشد، ‌نوع مدیریت در ورزش‌،‌ نحوه قرارداد بازیکنانش،‌ بازیکن سالاری‌اش یا حتی مربی‌سالاری... فقط و فقط این نوع کالا را می‌توانید در فوتبال ایران پیدا کنید و حتی در بورکینافاسو یا دورافتاده‌ترین جزایر جهان چنین سوءمدیریتی یافت نمی‌شود. کجای فوتبال دنیا سراغ دارید که مدیرعامل یک باشگاه با بازیکنی مشروط قرارداد بسته و در بند‌های این قرارداد آمده باشد با کنار رفتن مدیرعامل بازیکن نیز می‌تواند از تیم خود به خود به صورت خودجوش خارج شود؟ آیا مدیرعامل این بازیکن را ماهی در آکواریوم فرض کرده یا بازیکن یک باشگاه مردمی که باید ستاره کاغذی مورد نظر نسبت به هواداران و خود باشگاه متعهد باشد. هنوز آن روزی که رویانیان با پروپاگاندای فراوان حرف از یک تیم کهکشانی می‌زد از خاطر هیچ کس فراموش نشده،‌ هنوز آنقدر در تقویم تاریخ کهنه نشده که این داستان به چند نسل آینده تعلق داشته باشد، ‌موضوع برای یک سال پیش است،‌ زمانی که سردار سوخت با عده‌ای از بازیکنان به عناوین مختلف قرارداد امضا کرد و آن زمان نیز با خنده‌های معروفش بارها عنوان کرده بود تا زمانی که من هستم این بازیکنان برای پرسپولیس بازی می‌کنند!‌ آخر این چه منطقی است و سؤال باید کرد که چرا وزارت ورزش وقت یا اعضای هیات‌مدیره درباره این تعامل سکوت کردند،‌ انگار قرار است نیم قرن بعد مشخص شود که چه کسانی و چگونه پرسپولیس را در ورطه نابودی کشیدند! گویی باید سال‌ها بگذرد تا آن نوجوانی که در سرما و گرما در بدترین شرایط ممکن پایش را به استادیوم‌های غیر‌استاندارد می‌گذارد و برای تیمی مثل پرسپولیس هنجره‌اش را پاره می‌کند و پول هفتگی‌اش را خرج بازی‌های این تیم و خریدن بلیت‌های سرسام‌آور می‌کند، بفهمد برای کدام بازیکنان یا مربی‌ها یا مدیران این همه از شور و نشاط جوانی‌اش خرج کرده و آنها چگونه تنها به فکر منافع شخصی خود بودند. خیلی دیر خواهد فهمید چون در فوتبال ما حافظه‌ها کوتاه‌مدت است و خیلی راحت در سایه چند پیروزی و چند امتیاز یادشان می‌رود که اصل داستان چیست و چرا و چگونه اوضاع تیم رو به بحران رفته است. حقیقت‌ها زیر سایه سطحی‌نگری‌ها پنهان می‌شود، مثلا کسی پاسخگو نیست که چرا علی دایی باید 3 یا 4 ساله با پرسپولیس قرارداد ببندد ولی بازیکنی مثل حقیقی با رفتن رویانیان می‌تواند ساک و زنبیلش را جمع کند و به فکر کوچ کردن به لیگ قطر باشد. مشخص نیست که چرا بنگر، ‌سیدجلال و نیلسون دیگر قراردادی با سرخ‌ها ندارند و معلوم نیست تکلیف آنها برای فصل بعد چه خواهد شد!؟ تدبیر آقای مدیر با تمام آن سروصداهایش کاملا ستودنی است و در آخر نیز معلوم شد چه کسی واقعا دلش برای این تیم و مردم سوخته و از صمیم قلب خدمت کرده است. برای روشن شدن این موضوع هر کسی سنگ خودش را به سینه می‌زند و اگر به طور مثال دایی را محکوم کنید خیلی راحت با همان لحن همیشگی‌اش ماجرا را به گردن رویانیان می‌اندازد، ‌به رویانیان بگویید، از کار‌های فرهنگی و تجاری و فروش خانه و سند ماشین و این حرف‌ها می‌گوید و وقتی انگشت را به سمت بازیکنان می‌گیرید تازه می‌فهمید آن غیرت و تعصب چند دهه قبل جایش با چند ماشین شاسی‌بلند و چند صد میلیون پول عوض شده و تنها این هواداران هستند که گرم تماشای این خیمه‌شب‌بازی‌ها هستند.  ولی در میان تمام حرف‌هایی که گفته شد آیا باید مقصر اصلی را رویانیان قلمداد کرد؟ واقعیت اینگونه نیست چون پای شخص دیگری در این قرارداد‌ها در میان است که هنوز هم در تیم حضور دارد همان شخصی که با ارز دولتی خودرو وارد کرد،‌ خودرو‌هایی که به طور مثال بدون سند با قیمت 200 یا 300 میلیون خریده شد و به جای قرارداد یک میلیاردی یا 800 میلیونی به بازیکنان واگذار شد. در همین بین رویانیان مشکل بعضی از سند‌های ماشین‌ها را حل کرد ولی آن کسی که باید برای همیشه از پرسپولیس می‌رفت و حضورش سوء‌تفاهمی برای سرخ‌ها بود هنوز هم سرجایش مانده است.
 


Page Generated in 0/0054 sec