محسن جندقی: وزیر اقتصاد اعلام کرده بزودی فرآیند حذف تدریجی یارانه 10 میلیون نفر آغاز خواهد شد. «ثروتمند بودن» تنها صفتی است که مسؤولان با آن، این 10 میلیون نفر را توصیف میکنند. در نگاه اول اقدام دولت مبنی بر حذف این ملت پولدار(!) مناسب به نظر میرسد اما با نگاه دقیقتر متوجه خواهیم شد که دولت در حال انجام یک اشتباه بزرگ در زمینه یارانه نقدی است. برای روشن شدن موضوع به چند نکته مهم اشاره میکنیم.
1ـ اولین اشتباه بزرگ دولت در زمینه یارانه نقدی – که هیچ مسؤولی هم این اشتباه واضح را به گردن نگرفت- فرآیند ثبتنام از متقاضیان دریافت یارانه و راهاندازی کمپینهای انصراف از یارانه بود. ثبتنام 97 درصدی مردم برای دریافت یارانه نقدی نشان داد انتظار مسؤولان برای انصراف میلیونها نفر از دریافت یارانه بیجا بوده و دولت به جای برنامهریزی درست و کم نقص، اقدامی شتابزده را انجام داده است. به نظر میرسد شوک ناشی از عدم انصراف مردم، برنامهریزی مسؤولان برای تصمیمگیریهای بعدی را دچار مشکل کرد چراکه بعد از بمباران خبری در فروردین ماه، مسؤولان عملا انجماد خبری را در دستور کار قرار دادند و هر گونه خبر از یارانه نقدی بایکوت شد. عدم شفافیت در این زمینه تا آنجایی پیش رفته که 130 روز پس از پایان ثبتنامهای یارانهای برنامههای دولت برای ادامه پرداخت یارانه نقدی بسیار مبهم است. بعد از ماهها بیخبری از یارانه نقدی خبر میرسد دولت قصد دارد بهتدریج ثروتمندان را حذف کند اما معلوم نیست این ثروتمندان چه کسانی هستند؛ دومین اشتباه بزرگ دولت نیز همین است. مشخص نیست دولت با کدام معیار و شاخص این 10 میلیون نفر را برای حذف از لیست متقاضیان دریافت یارانه انتخاب کرده است. بسیاری از کارشناسان – از جمله خود وزیر اقتصاد – اعلام کردهاند شناسایی درآمد مردم غیرممکن است و حتی برخی کارشناسان تفکیک نیازمندان و ثروتمندان را هم کاری غیر عملی دانستهاند. با این وجود دولت مدعی است ثروتمندان را شناسایی کرده و یارانه آنها را حذف خواهد کرد. اصلا دولت به چه کسی ثروتمند میگوید؟ آیا کسی که خانه و خودرو دارد ثروتمند محسوب میشود؟ آیا ملاک دولت برای ثروتمند بودن، درآمد افراد است؟
آیا سقف درآمدی ملاک حذف یارانهها خواهد بود؟ اگر اینگونه است سقف درآمدی اعلامی سرپرست خانوار ملاک خواهد بود یا دولت راستیآزمایی میکند؟ اگر راستیآزمایی میکند با کدام جامعه اطلاعاتی این کار را انجام میدهد؟ اگر دولت اشتباه کند افرادی که متضرر شدند چه کار باید بکنند؟ دولت در این زمینه اصلا شفاف عمل نکرده و حتی سخنگوی دولت به جای پاسخگویی سیاست بایکوت خبری را با این بهانه که مردم استرس میگیرند اجرا میکند! آقای سخنگو در حالی از استرس مردم سخن میگوید که عدم شفافیت و ابهامات فراوان، استرس ملت را بیشتر خواهد کرد.
2ـ آیا دولت میتواند با استفاده از بانکهای اطلاعاتی خود، ثروتمندان را شناسایی کند؟ برای پاسخ به این سوال باید عملکرد مسؤولان را ارزیابی کنیم؛ در طرح سبد کالا که در هفتههای پایانی سال گذشته اجرا شد، دولت نشان داد اصلا اطلاعات جامعی از معیشت مردم ندارد به همین علت بسیاری از نیازمندان نتوانستند سبد کالا دریافت کنند در حالی که بسیاری از آنهایی که نیازمند نبودند آن اقلام را دریافت کردند. دولت با اجرای ناقص این طرح نشان داد نمیتواند به این راحتیها ثروتمند و نیازمند را تفکیک کند حال چگونه میخواهد 10 میلیون ثروتمند را شناسایی کند؟ موضوع یارانه نقدی با مسالهای مانند سبد کالا بسیار متفاوت و از درجه اهمیت بسیار بیشتری برخوردار است و رخ دادن اشتباهات متعدد میتواند حتی معیشت خانوارهای نیازمند را تحت تاثیر قرار دهد.
3ـ مسؤولان دولتی در زمان ثبت نامهای یارانهای وعدهای داده بودند که هنوز عملی نکردهاند. با توجه به الکترونیکی بودن ثبت نام متقاضیان و گستره نه چندان زیاد کاربران اینترنتی در کل کشور، ضریب اشتباه در درج اطلاعات اقتصادی نیز افزایش پیدا کرد و بسیاری از خانوارها اطلاعات ناقص و اشتباه در سایت رفاهی درج کردند و خیلیها شماره همراه و میزان درآمد را به اشتباه وارد سیستم کردند. مسؤولان مربوط وعده داده بودند بعد از ثبتنامها امکان ویرایش اطلاعات اقتصادی فراهم خواهد شد اما بیش از 4 ماه است این وعده عملی نشده است. سایت رفاهی هماکنون به سایت انصراف تبدیل شده است و فقط کسانی که قصد دارند دیگر یارانه دریافت نکنند میتوانند به این سایت مراجعه کنند.
4ـ بسیاری از متقاضیان دریافت یارانه زمانی که ثبتنامها صورت گرفته مسکن داشتهاند اما هم اکنون ندارند و بسیاری دیگر خانه نداشتند و حالا خانه دارند. خیلیها درآمدشان افزایش و بسیاری دیگر کاهش یافته است. دولت تکلیف اینها را مشخص نکرده است و آینده سایت رفاهی بسیار مبهمتر از قبل است. هم اکنون هر تصمیمی که دولت بگیرد براساس اطلاعات اقتصادی سال 1392 است در حالی که اطلاعات اقتصادی خانوارها نسبت به سال گذشته تفاوت بسیاری کرده است. از طرفی اطلاعات اقتصادی که دولت از مردم دریافت کرده بسیار کلی و ناقصتر از آن است که بتوان با آن تصمیمهای مهمی چون حذف یارانه مردم را گرفت. دولت میتوانست با آنلاین کردن سایت رفاهی و دریافت اطلاعات اقتصادی با جزئیات بیشتر مانند هزینهها، اطلاعات اقتصادی خانوارها را به روز کند تا ضریب اشتباهات خود را کاهش دهد.
5 ـ عملکرد یارانهای دولت در سال 1393 مناسب نبوده و عدم اطلاعرسانی شفاف چالشهای پیش روی مسؤولان را بیشتر میکند.
بهتر است مسؤولان به جای قرنطینه کردن تصمیمات و برنامههای یارانهای، ابهامات یارانه را برطرف کنند و مردم را محرم خود بدانند. مطمئن باشید با شفافسازی، اشتباهات دولت در زمینه یارانه نقدی کاهش خواهد یافت و مسؤولان دیگر شاهد شکستهای عجیب و غریبی مانند «ایام ثبتنام یارانه نقدی» نخواهند بود.