مهدی طاهرخانی: ١ـ این سومین بازی متوالی بود که علی دایی تیمش را برابر نفت تهران روانه میدان کرد و باز هم خبری از برد نبود. این بار یک اشتباه بزرگ از سوشا مکانی کافی بود تا برد را با تساوی عوض کنند. اما سؤال این است که چرا دایی باید جواب بازیهای خوب نیلسون که فصل قبل بهترین دروازهبان لیگ در کلین شیت بود را با ذخیره کردن او بدهد؟ شواهد میگوید نیلسون بزودی به ترکیب اصلی بازمیگردد همانطور که دو سال قبل فوتبالش را در ایران از روی نیمکت آغاز کرد و بعد از آن برای همیشه جایگاه ثابتش را پیدا کرد و به کسی تعارفش نزد. سوشا میداند نیلسون برمیگردد و همین فشار مضاعف باعث ترس درونی و دستپاچگیاش میشود همانطور که برابر نفت با یک اشتباه بزرگ موجب از دست رفتن دو امتیاز شد. پس این نخستین اشتباه بزرگ دایی بود که تیمش را با 2 دروازهبان بزرگ بست. پیشبینی در این باره چندان سخت نیست. منتظر همان سرنوشتی برای سوشا باشید که پیش از این برای علیرضا حقیقی رخ داد. نیلسون روی نیمکت لبخند میزند، هنگام حملات پرسپولیس بلند میشود و به بازیکن تعویضی یا اخراجی دلداری میدهد؛ این برگ برنده او برای بازگشت است.
تردید نکنید.
2ـ بازگشت هادی نوروزی اتفاق خوبی برای هواداران پرسپولیس نیست. او سالهاست که دیگر خوب بازی نمیکند و زمانی که فصل قبل در میانههای راه رفت دل هیچ کس برای او تنگ نشد اما دایی حالا او را برگردانده و مهمتر از همه از ابتدا به او بازی میدهد. یک نیمه کاملا ناامیدکننده مقابل نفت کافی بود تا دایی به اشتباهش پی ببرد. اما سؤال دوم این است، چرا باید در خط حمله سه مهاجم با خصوصیات مشابه هم توامان در ترکیب اصلی باشند؟ تعویض نوروزی و ورود عالیشاه تا حدودی اشتباه دوم دایی را مرتفع کرد. اما کماکان رضا نوروزی و عباسزاده تکلیفشان با پستشان روشن نیست.
3ـ دایی برابر تیمهایی که اساس و بیس کارشان ضدحمله است همیشه با ترس وارد میدان میشود. اینگونه است که در 3 بازی اخیر مقابل نفت تنها 2 امتیاز گرفته. پرسپولیس در همه نیمه دوم محتاج گل بود. زمین به نفعش بود، تماشاگر به نفعش بود اما شور حمله نداشت. دقایق به نفع نفت که به یک امتیاز راضی بود میگذشت اما دایی تیمش را در وسط زمین نگه داشت. درست زمانی که محتاج تعویض بود آنها را در دقیقه 90 خرج کرد! یعنی کلا طارمی و محمد نوری باید در 4 دقیقه وقت اضافه که 2 دقیقه آن هم تلف شد، نتیجه را عوض میکردند. سومین اشتباه دایی تعویضهایی بود که بیجهت سوزانده شد. تنها ستاره او پیام صادقیان در میانه میدان بود که آن هم هیچ کمکی را کنارش نمیدید. رضا حقیقی و کفشگری جز کتککاری هیچ کمکی به بهتر شدن حملات پرسپولیس نکردند و شاید محمد نوری میتوانست با ورودش در 20 دقیقه پایانی اولین برد فصل را برای قرمزها رقم بزند. اما دایی همچنان در تعویض خسیس است و زمانش را نمیداند.
4ـ پرسپولیس چرا قهرمان لیگ سیزدهم نشد؟ دایی جواب این سؤال را میداند. تنها 3 دقیقه زمان لازم داشت تا از سد راهآهن بگذرد و سپس با پیروزی مقابل استقلال خوزستان که آن هم حاصل شد، جام را بالا ببرد اما پرسپولیس در آن بازی همانگونه بود که امروز برابر نفت تهران. تیمی که باید حمله میکرد و بعد از گل اول به گل دوم که گارانتی پیروزی بود میرسید، بیجهت ترسید. به میانه زمین برگشت و ناگهان مثل همیشه گلی را خورد که منتظرش نبود. این آغاز راه است. اگر قرار باشد پرسپولیس اینگونه با طمأنینه و آرامش عذابآور که ریشه در ترس از خوردن گل در ضدحملات دارد، بازی کند، باز هم خبری از جام نیست. دایی یک فصل آزمون و خطا کرد و حالا وقت درست انتخاب کردن است.