printlogo


کد خبر: 9613تاریخ: 1393/5/25 00:00
نفاق عملی در مقام قدرت

حجت‌الاسلام و المسلمین سید سعید لواسانی: گفتیم نفاق دو نوع است، نفاق اعتقادی و نفاق عملی و بحث ما هم درباره نفاق عملی و لایه‌های پنهان آن است. معیار کلی نفاق آن است که منافق اهل خدعه و نیرنگ است، به خدا، به مردم و به خودش نیرنگ می‌زند و  به تعبیر دقیق‌تر ظاهر و باطن او یکی نیست، او دارای دوچهره است. پس مسلمان و مومنی که ظاهر و باطنش با هم یکی نباشد، منافق به نفاق عملی است اما انسان گاهی در برابر خدا ظاهرش با باطنش سازگار نیست، و گاهی در برابر مردم چنین است و گاهی در دورن خود و دربرابر خود چنین است. فرض کنید مومنی را که اهل نماز و روزه و سایر اعمال عبادتی است، اما در عبادات خود، برای خدا خالص نیست، بلکه نیم‌نگاهی به مردم دارد که او را بپسندند، او گرفتار ریا و شرک خفی و نفاق عملی است و با خدا و خود خدعه می‌کند. یا کسی که برای اینکه به‌موقعیت اجتماعی یا سیاسی برسد، مثلاً نماینده مجلس شود، تلاش می‌کند در نظر مردم به‌گونه‌ای جلوه کند که نیست، منافق عملی است. یادمان نرفته است افرادی که خود را دکتر جا زدند و با مدرک جعلی دکترا به مناصبی هم رسیدند. این افراد با مردم خدعه ‌کردند و البته خودشان را هم فریب ‌دادند. «إِنَّ الْمُنافِقِینَ یُخادِعُونَ الله وَ هُوَ خادِعُهُم‏» [نساء: 142] منظور از اینکه خداوند هم با آنان خدعه می‌کند، آن است که خداوند نیرنگ آنان را به خودشان بازمی‌گرداند و همین باعث می‌شود آنان به خودشان زیان‌ برسانند. آری! کسی که با دین خدا و نظام و جامعه اسلامی حیله بورزد، یعنی در صورت مومن به دین و در سیرت دین‌گریز باشد و اعتماد مردم را جلب کند اما امین و معتمد واقعی آنان نباشد، او در حقیقت گرفتار خودنیرنگی شده است و به خود زیان رسانده است. زیرا لطف خدا را از خود دور کرده و از اهداف الهی دور شده است و این معنای خدعه خداست، اگرنه خداوند با کسی خدعه نمی‌کند. [نگا: تفسیر تسنیم: 21/187 -195]
این نکته را هم یادآور شوم که نیرنگ با خدا امکان ندارد زیرا خدایی که از ظاهر و باطن آدمی- بهتر از خودش- خبر دارد، با او نیرنگ امکان ندارد، بنابراین عنوان جامع «یُخادِعُونَ الله» فریب نسبت به دین خدا و رهبران دینی و مومنان و جامعه ایمانی است. پس گروهی از ما گرفتار نفاق با خدا هستیم که نام آن را ریا می‌گذارند. صفتی مذموم را کمابیش آن را می‌شناسیم و فعلاً درباره آن صحبت نمی‌کنیم. گروهی از ما با خودمان در نفاق هستیم، این نفاقی بسیار سخت بوده و کار نفس مسوّله است که ما را از درون فریب می‌دهد و زشت را جای زیبا می‌نشاند و ما را به زشتی می‌کشاند. اصولاً انسانی که طالب دنیاست، همواره اسیر نفس است، گاهی با تصویرگری او را می‌فریبد و گاهی او را به بدی فرمان می‌دهد. فعلاً به این جنبه از نفاق هم کاری نداریم.
اما نفاقی که از آن باید بحث جدی‌تری کرد، نفاق با مومنان و مردم است. یعنی ظاهر و باطن انسان با مردم دوگونه باشد. وجه روشن آن در رفتار اجتماعی ما روشن می‌شود که در مقابل کسی به‌گونه‌ای هستیم و پشت‌سر او به‌گونه‌ای دیگر. یعنی در پیش‌رو، او را تأکید و تصدیق می‌کنیم و در پشت‌سر، او را تکذیب می‌کنیم. این نمونه روشن و بین آن است که همه می‌شناسیم اما این نوع نفاق به همین مقدار ختم نمی‌شود. بدتر از آن در نظام و جامعه اسلامی ظهور دارد. در کشوری که با انقلاب اسلامی بناست به سوی اهداف اسلامی حرکت کند، حضور فعال و تأثیرگذار در آن جز از راه اسلام و ایمان امکان ندارد یعنی کسانی که در این نظام و کشور خدمت می‌کنند، باید موصوف به ایمان و اسلام باشند. بنابراین افراد باید در شعارها و حرکت‌های خود، اعتقادات و باورهای اسلامی و انقلابی را نشان دهند. اما مشکل اینجاست که انسان به این باورها ایمان قلبی نداشته باشد و به مرور زمان و به دلیل شرایط روزگار و افکار و اندیشه‌های وارداتی و ظهور و بروز نفسانیت‌ها مجبور شود که با مردم خدعه کند و دم از  امام و رهبری و انقلاب و اهداف آن بزند اما در گفتار پنهانی و عمل و رفتار هنگام قدرت - چه قدرت اجرایی و مدیریتی و چه قدرت رسانه‌ای - برخلاف اهداف اسلامی حرکت کند. و این فریب مردم است. به اسم اصلاح‌طلبی یا اصولگرایی، به سوی تجدیدنظری در اهداف و آرمان انقلاب و تحریف مکتب امام پیش برود، به نام خدمت به مردم با دشمنان مردم بسازد، با منتقدان با عناوین ناشایستی چون «بی‌سواد»، «بزدل»، «ترسو» سخن بگوید، او گرفتار خدعه با مردم است. توجه داشته باشید، بنده بنا ندارم که بحث سیاسی کنم، و به این فرد و آن فرد هم کاری ندارم، متاسفانه این نوع برخوردها در دولت‌های مختلف رواج داشته است. چه بسیار که در مسند قدرت؛ مردم بویژه نیروهای مومن و حزب‌اللهی که همواره پای انقلاب و نظام اسلامی با جان خود ایستاده‌اند، به هیچ گرفته می‌شوند و این نفاق عملی با مردم است.
 


Page Generated in 0/0057 sec