حسین علوی: آقای روحانی روز پنجشنبه در اردبیل از صداوسیما بشدت انتقاد کرده و گفت حتی رسانههای خارجی توفیقات دولت را منعکس میکنند اما رسانه ملی خدمات دولت را منعکس نمیکند. رئیسجمهور همچنین همانند رویه چند ماه اخیر تهدید کرد پشت پردهها را خواهد گفت. حمله رئیسجمهور به صداوسیما قابل پیشبینی بود.
به این نکات دقت کنید:
1- 46 روز قبل، آقای روحانی به کابینه دستور داد عملکرد خود طی را یک سال اخیر بررسی و با وعدههای دولت مقایسه کنند و در صورت عدم تحقق وعدهها، از مردم عذرخواهی شود. 46 روز از این دستور آقای رئیسجمهورگذشت اما هنوز کسی در کابینه درباره میزان تحقق وعدهها سخنی نگفته است. بیش از یک سال از دولت یازدهم گذشت. موعد پاسخگویی است. دولت نه تنها باید درباره وعدهها، بلکه باید درباره عملکرد خود در این یکساله به مردم توضیح دهد. کابینه تعلل کرده و افکار عمومی در انتظار گزارش خدمات دولت است. مردم میخواهند بدانند کابینه رئیسجمهور منتخب، در این یک سوال چه کرده، چه خدماتی ارائه داده و توفیقات آن
چه بوده است؟
سراغ خود آقای روحانی برویم. آقای رئیسجمهور46 روز پس از دستور علنی به کابینه، آیا گزارشی از مردان خود گرفته است؟ آقای روحانی همانگونه که وعده داد، باید درباره یک سال اخیر به مردم پاسخگو باشد. بنابراین بدیهی است لیست توفیقات و خدمات دولت روی میز یا درون کشوی میز آقای رئیسجمهور باشد. آیا آقای روحانی آن زونکن خدمات دولت را برای اطلاعرسانی به مردم، در اختیار رسانه ملی قرار داده و صدا و سیما از انعکاس آن استنکاف کرده است؟
2- براساس آمار، فقط تا خردادماه امسال، حدود 4هزار ساعت آنتن صدا و سیما در اختیار مدیران ارشد و میانی دولت یازدهم قرار گرفته است. البته در این مدت زمان، گفتوگوهای زنده آقای رئیس جمهور، اخبار مربوط به دولت و... محاسبه نشده است. حقیقتا رسانه ملی دربست در خدمت آقای روحانی است. در یک سال اخیر ترافیکی از حضور دولتمردان در رسانه ملی مشاهده شده که بیسابقه است. کدام مقام مسؤول دولتی برای حضور در زمان طلایی برنامههای تلویزیونی با مانع مواجه میشود؟ خب! رسانه ملی در قرق دولت یازدهم است. پس چرا خود دولتمردانی که دائما روی آنتن رسانه ملی هستند، خدمات و توفیقات دولت یازدهم را تبیین نمیکنند؟ حداقل 4 هزار ساعت برای تبیین خدمات دولت تا خردادماه امسال مدت زمان اندکی است؟ بنابراین یا توفیق و خدمتی نبوده که در این 4هزار ساعت تبیین شود یا اگر خدمت و توفیقی بوده، بیان نشده و این از کاستی مدیران دولتی است و یا اینکه در این مدت خدمات دولت تبیین شده که در این حالت صداقت حمله آقای روحانی به صدا و سیما زیر سوال میرود!
3- آقای روحانی گفتهاند مردم مسائل و موضوعات را تنها از صدا و سیما پیگیری نمیکنند. مبنا را این اظهارنظر آقای روحانی قرار میدهیم. دولت آقای روحانی حداقل 20 روزنامه همسو دارد. دهها خبرگزاری رسمی و سایت اینترنتی نیز شبانهروز در حال حمایت از آقای روحانی هستند. حضور فعالانه رئیسجمهور و وزرا در شبکههای اجتماعی نظیر فیسبوک و توئیتر نیز که مسجل است. براساس اظهارات آقای روحانی، رسانههای خارجی هم همراهی میکنند. خب! این امپراتوری رسانهای آیا برای تبیین خدمات و توفیقات دولت در یکسال گذشته کافی نیست؟! آیا گزارش خدمات و توفیقات دولت در یک سال گذشته در اختیار رسانههای همسو با دولت قرار گرفته است؟ دلیل بیخبری جامعه از خدمات و توفیقات دولت چیست؟
با دقت در این نکات میتوان گفت، اگر گزارش خدمات دولت در یک سال گذشته موجود باشد؛ راههای مختلف و متنوعی برای تبیین و انعکاس و انتشار این خدمات در جامعه وجود دارد. مدیران دولتی در صدا و سیمای دربست، میتوانند این خدمات را تبیین کنند. روزنامهها و رسانههای حامی دولت هم میتوانند به این خدمات بپردازند. به هر حال اگر خدماتی باشد، راههای فراوانی برای تبیین آن وجود دارد.
به یک عبارت ظریف، همان کانالهایی که انتقاد روحانی از صدا و سیما را منتشر و منعکس میکنند؛ همانها چرا خدمات دولت را منتشر و منعکس نمیکنند؟ شاید هم انتظار آن است که رسانه ملی برای دولت خدمات تولید کند!
ضرورت یک اقدام مردمی
به نظر میرسد زمان آن رسیده است که مدیریت صدا و سیما نسبت به مناسبات نادرست خود در ارتباط با دولت تجدید نظر کند. رسانه ملی مهمترین و تاثیرگذارترین رسانه در ایران است اما نوع مناسباتی که صدا و سیما با دولت یازدهم تعریف کرده، به هر دلیل ولو تزریق قطرهچکانی بودجه هم باشد، به جایگاه و تکالیف این رسانه خدشه وارد میکند. این مناسبات اشتباه آسیبهایی جدی به رسانه ملی وارد میکند. چرا در هفتهای که دادگاه لاهه، حکم به محکومیت ایران در ماجرای کرسنت میدهد، بیژن زنگنه که باید در مقابل این فاجعه دولتافکن به مردم پاسخگو باشد، 2بار آنتن زنده تلویزیون را در اختیار میگیرد؟! اینها در افکار عمومی شائبههای ناصوابی علیه رسانه ملی ایجاد میکند که البته همه میدانیم در اصل واقعیت ندارد. مدیریت صدا و سیما تاکنون باید در مناسبات خود تغییر رویه میداد. رسانه ملی از بستن در صدا و سیما روی منتقدان هستهای دولت چه نتیجهای گرفته است؟ آیا دولت قدرشناس بوده است؟ بیش از یک سال از آغاز به کار دولت یازدهم گذشت، حتی رهبر انقلاب هم جملات بسیار صریحی درباره مذاکرات هستهای و نتایج آن داشتهاند. آیا زمان آن نیست برای مردم توضیح داده شود چرا تحریمها بیشتر شد؟ آیا زمان آن نرسیده برای مردم تبیین شود دشمنی آمریکا کجا بیشتر شد؟ جامعه گسترده منتقدان عملکرد دولت در مذاکرات هستهای، چه جایگاهی در رسانه ملی دارند؟ آیا سانسور واقعیات مهم درباره مذاکرات هستهای، خدمت به جامعه و منطبق بر رسالت رسانه ملی و یک اقدام مردمی است؟
کابینه تکان بخورد
البته این نوشته به معنای آن نیست که دولت خدماتی برای گزارش به مردم نداشته است. اقداماتی که در حوزه بهداشت و سلامت صورت گرفت؛ حقیقتا شایسته تقدیر است. البته انعکاس این خدمات هم در رسانه ملی و حتی در رسانههای منتقد دولت بسیار چشمگیر بوده است، چراکه کسی نمیتواند منکر واقعیات و خدمات این وزارتخانه به مردم شود. قطعا اگر برخی وزارتخانههای بسیار مهم و اثرگذار در معیشت مردم نیز به جای چشم دوختن به مذاکرات هستهای، اینگونه به مردم خدمت کنند، آن زمان نیز در رسانه ملی و حتی در رسانههای منتقد دولت هم باید شاهد تعریف و تمجید باشند.
این نکته پایانی هم فراموش نشود که حمله به صدا و سیما، به هیچ عنوان نمیتواند تنهایی فرجیدانا در جلسه استیضاح را پاک کند.