«وطنامروز» از افزایش نقش ایران در آبهای خلیجفارس دریای عمان و اقیانوس هند با هدف توازن قوا و تقویت جایگاه منطقهای خود گزارش میدهد
خلیج پدری
گروه سیاسی: تعیینکنندگی نفت به عنوان مهمترین کالای صادراتی از آبهای خلیجفارس و اهمیت این آبها در امنیت سراسر منطقه باعث شده است میزان تسلط هر کشور بر این آبها تعیینکننده میزان اقتدار منطقهای و قدرت چانهزنیاش در نزاعهای موجود باشد. در چنین شرایطی انفعال یا فعالیت ایران در خلیجفارس، به عنوان بخشی از اهرم قدرتش در مواجهه با سایر رقبا و دشمنانش میشود.
به گزارش «وطن امروز»، بالا رفتن جایگاه انرژی در میدان رقابتهای جهانی و شکننده بودن نرخ آن در مواجهه با حوادثی که پیرامونش رخ میدهد، باعث شده بخشی از رویکرد ثابت قدرتهای جهانی همواره معطوف به مدیریت انرژی و نرخ آن باشد. سابقه تأثیرپذیری حداکثری قیمت انرژی از حوادثی همچون جنگهای منطقهای، نزاعهای دریایی و حتی بحرانهای طبیعی و انسانی (در مورد متأخر آن میتوان به نقش شیوع کرونا در تعیین قیمت نفت اشاره کرد) باعث شده توانایی یک کشور در تثبیت یا تغییر این نرخ به عنوان یکی از مولفههای قدرتش شناخته شود. مسأله قدیمی و پرتکرار «تنگه هرمز» به عنوان شاهد مثالی در این امر مطرح است، در همین راستا توانایی ایران در اثرگذاری بر عبور و مرور نفتکشها از تنگه هرمز را میتوان مصداقی ملموس و روشن از قدرت کشورها در مناسبات نفتی خلیجفارس دانست.
مضاف بر اینها، وجود بازار مصرفی بزرگ در کشورهای منطقه و بویژه کشورهای ثروتمند کوچک و حاشیهای خلیجفارس باعث میشود میزان تاثیرگذاری هر کشوری بر مناسبات خلیجفارس، دریای عمان و اقیانوس هند به عنوان بخشی از نفوذ استراتژیکش شناخته شود. «تنگه هرمز» نیز فراتر از قرار داشتن در مسیر انتقال نفت مورد نیاز دیگر کشورها، واجد اهمیت دیگری نیز هست که اهمیت آن را افزایش میدهد؛ این تنگه تکیهگاه دفاعی شبهجزیره عرب نیز هست و از همین رو جنبه امنیتی مضاعفی مییابد. اهمیت «ژئواکونومیک» خلیجفارس و تنگه هرمز، به گونهای که سالانه نزدیک به 27 هزار کشتی تجاری از آن عبور میکنند باعث شده 7 اقتصاد برتر دنیا بخش قابل توجهی از منافع اقتصادی خود را مشروط به امنیت و ثبات این آبها بدانند. در چنین فضایی نقش تعیینکننده ایران در آبهای خلیجفارس، دریای عمان و اقیانوس هند را میتوان از مهمترین ابزارهای تقویت قدرت منطقهای کشورمان و استفاده از آن برای بهرهمندی بیشتر در مبادلات اقتصادی دانست؛ امری که آمریکا نیز با واقف بودن به آن، همواره در تلاش بوده است از قدرتنمایی ایران و تعیینکنندگیاش جلوگیری کند. با این حال در پیش گرفتن اقدامات جدیدی همچون برگزاری مانور مشترک نظامی با روسیه و چین و وارد کردن 2 قدرت رقیب آمریکا به این تقابل، استقرار دائمی نیروی دریایی سپاه پاسداران در اقیانوس هند و حتی دستور رهبر معظم انقلاب برای مسکونی کردن جزایر سهگانه خلیجفارس را میتوان اقداماتی راهبردی و منسجم در جهت تحقق این امر دانست.
* توازن قوا در خلیجفارس
فروردین سال جاری بود که اندیشکده آمریکایی «مرکز مطالعات ملی و راهبردی» در مقالهای به مؤلفههای سیاسی و امنیتی ایران و کشورهای عربی حوزه خلیجفارس و نقش آمریکا در این پهنه آبی راهبردی پرداخت و نقش موارد ذیل را در شکل دادن به موازنه قدرت در خلیجفارس مورد اشاره قرار داد:
1- تغییر راهبردی در روابط میان ایران و کشورهای عرب همسایه و عدم قطعیت نقش آینده آمریکا در خلیجفارس
2- رشد قابلیت ایران در جنگهای نامتقارن در حوزه خلیجفارس
3- موفقیت ایران در ساخت موشکهای دقیق هدایتشونده و پدافندهای هوایی مؤثرتر
در ادامه این مقاله با اشاره به تأثیر انکارناپذیر شیوع کرونا بر شریانهای اقتصادی آمریکا و دیگر کشورهای حاضر در حاشیه خلیجفارس، آمده بود: کشورهای عربی ثروتمند صادرکننده نفت نظیر کویت، قطر، عربستان سعودی و امارات عربی متحده چیزی حدود ۱۰ درصد تولید ناخالص ملی خود را صرف امنیت ملی میکنند اما شیوع کرونا تقاضا برای نفت و بهای آن را کاهش داده است. ادامه این روند میتواند موجب کاهش بودجه امنیتی و واردات اسلحه در این کشورها شود. این مقاله به تغییرات عمده در توازن قوا در منطقه پرداخته که تغییر آرایش سیاسی و راهبردی آمریکا، کشورهای عربی و ایران را شامل میشود. این تغییرات، جنگهای منطقهای، جنگهای داخلی، ناآرامیهای سیاسی و 2 دهه درگیری با افراطگرایان و تروریستها را دربرمیگیرد. در این بین ایران توانسته است قدرت اثرگذاری خود را به یمن، اقیانوس هند و دریای سرخ گسترش دهد. نگاهی به سیر این تحولات نشان میدهد ایران، آمریکا و کشورهای عربی حوزه خلیجفارس از ورود به جنگی تمامعیار اجتناب میکنند. در عوض طرفین در کنار منازعه سیاسی بر سر میزان تأثیرگذاری و کنترل منطقه، به درگیری غیرمستقیم و جنگهای ترکیبی روی آوردهاند. این اندیشکده همچنین با اشاره به توان رو به رشد ایران در زمینه جنگهای راکتی و موشکی که موجب تغییر موازنه قوا در منطقه شده است، پیشبینی تأثیرات این پدیده را در آینده به دلیل کمبود اطلاعات از تلاشهای ایران در این زمینه، کاری دشوار دانسته اما مدعی شده است ایران بدون شک جایگاهش را نسبت به آمریکا و شرکایش در منطقه محکمتر کرده است.
حضور حداکثری برای رهبری خلیجفارس
با این حال انداختن نگاهی کوتاه به اقدامات ایران در زمینه افزایش نقشآفرینیهایش در حوزه معادلات خلیجفارس، دریای عمان و اقیانوس هند بخوبی موید این نکته است که سیاستگذاری برای حداکثری کردن حضور نظامی ایران در این آبها تا چه میزان میتواند تعیینکننده باشد. دیماه سال گذشته بود که برای نخستینبار رزمایش مشترکی میان ایران، چین و روسیه در آبهای دریای عمان و اقیانوس هند برگزار شد. این رزمایش که «توماس مودلی» وزیر موقت نیروی دریایی آمریکا آن را یک اقدام تحریکآمیز در تنگه هرمز توصیف کرده بود، به عنوان یک پیام روشن از آغاز عصری جدید از حضور قدرتهای متحد شرقی در این آبها به شمار میرفت. این اقدام با واکنشهای گستردهای نیز در فضای رسانههای بینالمللی مواجه شد. خبرگزاری انگلیسی رویترز در خبری درباره اهمیت منطقهای این رزمایش نوشت: دریای عمان آبراه حساس و ویژهای است، زیرا به تنگه هرمز که یکپنجم نفت جهان از آن عبور میکند و سپس به خلیجفارس، متصل میشود. رویترز با بیان اینکه چین روابط نزدیکی در حوزههای دیپلماسی، تجارت و انرژی با ایران دارد، افزود: این کشور یک ناوشکن مجهز به موشکهای هدایتشونده به این رزمایش 4 روزه اعزام کرد. خبرگزاری آسوشیتدپرس با بیان اینکه برخی تحلیلگران این رزمایش را واکنشی به تحرکات اخیر آمریکا و متحدانش بویژه عربستان سعودی در منطقه میدانند، نوشته بود: تهران چندی است در بحبوحه تحریمهای اقتصادی بیسابقه از سوی واشنگتن، خواستار افزایش همکاریهای نظامی با پکن و مسکو شده است. سفرهای نمایندگان نیروی دریایی چین و روسیه به ایران نیز طی سالهای اخیر افزایش یافته است. خبرگزاری آناتولی هم با اشاره به صحبتهای معاون عملیات نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران نوشته بود این رزمایش محدودهای به وسعت ۱۷هزار کیلومتر را پوشش میدهد و هدف آن تقویت امنیت و بنیادهای اینگونه همکاریهای نظامی در منطقه است. تلاشها برای گسترش حوزه نفوذ دریایی ایران در ماههای اخیر به برگزاری رزمایش مشترک با چین و روسیه محدود نماند و فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران، اوایل تیرماه خبر از ایجاد پایگاه دائمی در دریای هند داد تا از اقدام جدید ایران در پیگیری این سیاست رونمایی شود. سردار علیرضا تنگسیری با بیان اینکه به نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ابلاغ مأموریت شده تا در آبهای دوردست حضور یافته و این حضور دائمی باشد، گفت: اعزام ناوگروه از سوی نیروی دریایی سپاه به آبهای دوردست در گذشته انجام شده است و ناوگروه دوم ما نیز به آبهای اقیانوس هند اعزام شد. وی با بیان اینکه این اقدام حسب تدبیر فرماندهی معظم کل قوا انجام شد، خاطرنشان کرد: برادران ما در نیروی دریایی ارتش این اقدام را بارها انجام دادهاند و سپاه نیز در راستای مسؤولیتهای خود این موضوع را در دستور کار دارد. فرمانده نیروی دریایی سپاه با اشاره به اینکه این حضور در مسیر تحقق فرامین رهبر معظم انقلاب اسلامی در راستای تحقق ظرفیتهای نیروی دریایی راهبردی است، گفت: ما با تأمین امنیت و ایجاد پایگاه دائمی در اقیانوس هند، بستر بهتری را برای حضور ویژهتر صیادان و واحدهای صید صنعتی کشورمان در اقیانوسها فراهم خواهیم کرد. این ۲ اقدام نیروی دریایی ارتش و سپاه پاسداران برای افزایش حوزه نفوذ و نقشآفرینیشان را میتوان در قالب یک رویکرد بلندمدت در راستای به دست گرفتن فرماندهی خلیجفارس و تبدیل ایران به دست برتر در این آبها که بدون اجازه آن نمیتوان اقدامی را پیش برد، دانست. واکنشها به این ۲ اقدام و تاثیر بلندمدت اقداماتی از این دست را میتوان به مثابه الگویی برای تقویت حوزه نفوذ استراتژیک ایران در آبهای منطقه و بالا بردن هزینه حضور نیروهای خارجی در آن دانست؛ مسالهای که پیش از این و با اشاره به اهمیت راهبردی تنگه هرمز و نقش موثر آن روی قیمت نفت نیز مورد اشاره قرار گرفت. دکترین نظامی ایران برای تسلط بر آبهای منطقه با تاکید بر حضور گسترده در خلیجفارس، دریای عمان و اقیانوس هند میتواند به هموار شدن مسیر مبادلات اقتصادی کشورمان با دیگر کشورها نیز منتهی شود که اقداماتی از قبیل حرکت 5 نفتکش ایرانی به سمت ونزوئلا و ناتوانی آمریکا در مهار آنها به علت بیم از مقابله به مثل ایران در خلیجفارس را میتوان شاهد مثالی از آن دانست.
***
بازدارندگی تهاجمی دکترین دفاعی ایران
سیدرضا صدرالحسینی*: رزمایش پیامبر اعظم 14 ثابت کرد تحریمهای تسلیحاتی هیچ تاثیری بر پیشرفت توانمندیهای نظامی جمهوری اسلامی ایران نداشته است. کسانی که حرف از تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران میزنند به چشم خود دیدند نهتنها این تحریمها توان نظامی ایران را کاهش نداده است، بلکه باعث شده نیروهای مسلح ایران به خودکفایی و بومیسازی تجهیزات مهم نظامی برسند. آمادگی نیروهای مسلح، یکی از استراتژیکترین مسائل هر کشوری است. این را باید توجه داشت که جمهوری اسلامی ایران، دکترین نظامی خود را بر مبنای یک دکترین دفاعی پیریزی کرده است. ما در برابر دشمن غدار و خونخواری هستیم که در حوزههای کلان و خرد به دنبال نابودی کشور است و از هیچ ضربهای به منافع ملی کشورمان خودداری نمیکند. ورود پهپاد جاسوسی آمریکا به حریم هوایی ایران و تعرض جنگندههای این کشور به هواپیمای مسافری ایرانی از این دست اقدامات خصمانه دولت آمریکا علیه ملت ایران است. نگاهی به دشمنیها و تهدیداتی که علیه کشور ما در جریان است، هر ناظری را که از عقل سلیم برخوردار باشد به این نتیجه میرساند که راهبرد افزایش توان و آمادگی نظامی برای نظام جمهوری اسلامی ایران از مهمترین و حیاتیترین مسائل است. ما باید در حوزه نظامی، چه از حیث سختافزاری و چه از حیث نرمافزاری به بالاترین سطح برسیم.
این را توجه داشته باشید که مقام معظم رهبری به عنوان فرماندهی معظم کل قوا، یک دکترین خاص برای نیروهای نظامی تعیین کردهاند. ایشان وقتی فرمودند «دوران بزن در رو تمام شده است»، این یعنی یک دکترین برای نیروهای مسلح. به عبارت دیگر، همه امکانات و توانمندیهای نیروهای مسلح به گونهای جهتدهی میشود که هر دشمن متخاصمی بداند هرگونه اقدامی علیه منافع ملی ایران، نهتنها بیپاسخ نمیماند، بلکه از سوی جمهوری اسلامی ایران پیگیری میشود.
برگزاری رزمایشهایی مانند رزمایش پیامبر اعظم 14 به دلیل حفظ آمادگی برای رسیدن نیروهای مسلح به چنین سطحی برای پاسخگویی به اقدامات احتمالی دشمنان است. در برنامه 5 ساله توسعه کشور نیز از حیث قانونی، از نیروهای مسلح خواسته شده با برگزاری رزمایشها سطح آمادگی خود را حفظ و ارتقا دهند. بنا بر همه آنچه گفته شد باید به این موضوع تاکید کرد که با تمام معیارهای عقلی و قانونی، برگزاری چنین رزمایشهایی از مهمترین نیازهای کشور است.
ما توانستهایم طی سالهای گذشته با برگزاری رزمایشهای گوناگون به یک سطح مهم و تاثیرگذار از بازدارندگی برسیم. شما در ادبیات هیچ کشور متخاصمی نمیبینید که وقتی از اقدام نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران حرف میزند، سخنی مبنی بر هزینههای بالای این اقدام بیان نکند. امروز همه دشمنان ما میدانند کوچکترین تعرضی به منافع ملی جمهوری اسلامی مساوی است با تقبل هزینههای سنگین برای کشور مهاجم. ما امروز به سطحی از بازدارندگی رسیدهایم که میتوانیم آن را «بازدارندگی تهاجمی» یا «مقاومت تهاجمی» بنامیم. به این معنا که اگر کشوری به منافع ما ضربه وارد کند، توانایی فرار از معرکه و در امان ماندن را ندارد. قطعا دنبال خواهد شد و پاسخ ضربه خود را خواهد گرفت.
درباره پیامدها و تاثیرات بینالمللی رزمایش پیامبر اعظم 14 میتوان به چند مورد اشاره کرد. یکی اینکه پیام واضحی به دنیا مخابره شد که نقشآفرینی هر کنشگری ضد امنیت ملی ایران با کوبندهترین شکل ممکن پاسخ داده خواهد شد.
دیگر اینکه این رزمایش به همسایگان منطقهای ما نیز پیام اقتدار و توانمندیهای نیروهای مسلح جمهوری اسلامی را رساند که میتواند مبنای همکاریها و تبادلات منطقهای قرار بگیرد و این کشورها میتوانند همکاریهای نظامی و امنیتی وسیعی با جمهوری اسلامی ایران داشته باشند.
پیام دیگری هم که این رزمایش به همسایگان ما داد این بود که آنها نباید هیچ نگرانیای از سوی جمهوری اسلامی ایران داشته باشند. جمهوری اسلامی ایران بر مبنای صلح و همزیستی مسالمتآمیز با همسایگان رفتار خواهد کرد. دشمن جمهوری اسلامی آن دسته از کشورهای خارجی و بیگانه متخاصمی هستند که صدها کیلومتر دورتر از منطقه خود در آبهای خلیجفارس ناامنی ایجاد میکنند.
البته توجه داشته باشید برگزاری رزمایشهایی در این سطح علاوه بر تاثیرات کلان و مهم، پیامدها و نتایج فرعی- که آنها هم در حد خود مهم هستند- نیز در پی دارد. به عنوان مثال رزمایش پیامبر اعظم 14 به صورت مشترک بین نیروی دریایی سپاه پاسداران و نیروهای هوافضای سپاه برگزار شد. طبیعتا این عملیات مشترک سطح همکاریها، هماهنگیها و تعاملات تجهیزاتی، امنیتی، مخابراتی و... را افزایش خواهد داد. خود این افزایش هماهنگیها باعث خواهد شد در صورت نیاز، اقدامات تهاجمی جمهوری اسلامی ایران برای کسب حداکثری منافع ملی به بهترین شکل محقق شود.
یکی دیگر از نتایج فرعی رزمایش پیامبر اعظم 14 افزایش ضریب امنیت دریایی حوزه خلیجفارس و از جمله جزایر ایرانی این دریاست. توجه کنید که جزایر حوزه خلیجفارس نقاط استراتژیکی هستند که به عنوان ستونها و سنگرهای مستقر در دریا توان تدافعی نظامی ایران را افزایش میدهند. افزایش توانمندی برای بهرهوری بیشتر از امکانات این جزایر در جریان اینگونه رزمایشها محقق خواهد شد.
* کارشناس مسائل منطقه